در حالی که مقامات رژیم صهیونیستی مسئولیت ترور عماد مغنیه، فرمانده نیروهای حزب الله را به عهده نگرفته اند ؛ ولی تمامی شواهد و قرائن حکایت از آن دارد که این رژیم عملا در جنایت ترور عماد مغنیه دست داشته است.
بسیاری از نویسندگان صهیونیست در واکنش به ترور فرمانده نیروهای حزب الله لبنان تاکید کردند که این اقدام یک اشتباه استراتژیک بود و پیامدهای منفی آن بیش از نتایج مثبت آن است.
یکی از نویسندگان منتقد به اقدام موساد در ترور مغنیه، یائول مارکوس است که با نگارش مقاله ای در روزنامه عبری زبان هاآرتص به این مسائل پرداخت. به منظور اطلاع هر چه بیشتر خوانندگان از دیدگاه نویسنده مذکور، متن مقاله ترجمه شده و در ذیل می آید:
ایهود اولمرت و ایهود باراک از یک طرف بدون آنکه مسئولیت حذف عماد مغنیه را بپذیرند، به خاطر کشته شدن وی به خود می بالند و از سوی دیگر، این دو نفر تمام کشور (رژیم صهیونیستی) را با حذف عماد مغنیه دچار هول و هراس کرده اند و به اسرائیلی ها در مورد سفر به خارج هشدار می دهند و از آنها می خواهند که برای حفظ سلامتی خود تمامی جوانب احتیاط را بسنجد، خود را به نام اسرائیلی معرفی نکنند، با صدای بلند به زبان عبری سخن نگویند و از حمل چمدان هایی که بر روی آنها عبارت های عبری نوشته شده است، بپرهیزند.
از یک سو، دولت اعلام می کند که ارتش توانایی آن را دارد تا کانون های تروریسم و عوامل موشک پرانی را نابود کند ؛ ولی از سوی دیگر مبلغ 350 میلیون شیکل (100 میلیون دلار) را برای مقاوم سازی شهرک صهیونیست نشین اسدوروت که هدف موشک های گروه های فلسطینی است، صرف می کند. واقعا دولت با انجام چنین کارهایی، می خواهد چه چیزی را به ساکنان شهرک صهیونیست نشین اسدوروت بفهماند؟ آیا دولت این نکته را پذیرفته است که با استفاده از یگان های ویژه ارتش و همچنین حمله گسترده زمینی که دائما مقامات اسرائیل در تهدیدات خود علیه نوار غزه از آن صحبت می کنند، هرگز نمی تواند باعث جلوگیری از حملات موشکی قسام شود؟
متاسفانه در آستانه برگزاری شصتمین سالروز جشن برپایی اسرائیل، باز هم به روزهای اول تولد کشورمان باز گشته ایم، روزهایی که نظریه های امنیتی مبتنی بر ساختن برج و دیوار بود ؛ به دیگر سخن، ما به روزهای زندگی در گیتو باز گشته ایم.
محافل دولتی همیشه به اسرائیلی ها در مورد خطرات سفر به سینا هشدار می دهند ؛ ولی اسرائیلی ها بدون توجه به هشدارهای دولت، به صورت دسته جمعی راهی این منطقه می شوند. در حال حاضر و بعد از حذف مغنیه دولت می خواهد اسرائیلی ها در هنگام سفر به خارج یک گیتو روانی و یک دیوار و سد درونی برای خود درست کنند یعنی اینکه از معرفی خود بپرهیزند و از هر چیزی که باعث تمایز میان یک اسرائیلی و غیر اسرائیلی می شود، بپرهیزند و به گفته لیوی اشکول، نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی یک جهانگرد عبری باید یک شمشون خطرناک باشد.
وظیفه دولت آن است که امنیت شهروندانش را تامین کند، نه آنکه رعب و وحشت در دل آنان بیافکند. باید آنان که جواز ترور مغنیه را صادر کردند، در حساب و کتاب های خود این نکته را نیز مد نظر قرار می دادند که چنین اقدامی، عملیات های انتقام جویانه هولناکی همچون انفجار مراکز یهودی و سفارت های اسرائیل در اقصی نقاط جهان را به دنبال دارد و می تواند باعث آغاز حملات موشکی به حیفا شود.
گهگاه تعقیب و در زیر ذره بین قرار دادن فعالیت های یک تروریست (رزمنده مقاومت) جهت خنثی سازی اقدامات نظامی اش بهتر از ترور وی است ؛ زیرا دیگر نخواهیم دانست چه عملیات هایی را برنامه ریزی کرده که بعد از مرگش انجام خواهد شد.
ایهود باراک علنا اعلام کرد که ترور مغنیه یک ضربه سنگین بر پیکره تروریسم جهانی (مقاومت) است، زیرا وی مسئول مرگ صدها اسرائیلی می باشد.
در پاسخ به آقای باراک تاکید می کنم که ما باید از تجربه ده ها ساله خود درس بگیریم و بدانیم ترور یک فرد مخرب نمی تواند باعث حل مسئله تروریسم (مقاومت) در بلند مدت شود ؛ بلکه عکس این امر صحیح است.
ما موسوی، رهبر پیشین حزب الله را حذف کردیم ؛ ولی حسن نصر الله که بی تردید از رهبران قدرتمند حزب است، جانشین وی شد.
ما مهندس یحیی عیاش، فرمانده شاخه نظامی جنبش حماس را در سال 1996 توسط تلفن همراهش ترور کردیم ؛ ولی نتیجه اش ده ها عملیات انتحاری (شهادت طلبانه) در قلب شهرهای صهیونیستی بود.
شارون وقتی که قصد انجام یک اقدام امنیتی را داشت، همیشه این شعار را سر می داد که خویشتنداری خود یک قدرت است. همان طور که می دانید ما صدها نفر را به گور فرستادیم، صدها نفری که هیچ کس نمی تواند جایگزین آنان شوند. ما شیخ احمد یاسین را ترور کردیم ؛ ولی نتیجه آن چیزی جز افزایش توان جنبش حماس و حاکمیت این جنبش بر نوار غزه نبود.
دولت عبری همیشه به دنبال آن بود که یاسر عرفات، پدر تروریسم سازمان یافته علیه اسرائیل را ترور کرد. در یکی از روزها و در زمان جنگ 1982 لبنان، “مناحیم بگین” نخست وزیر وقت اسرائیل پیامی فوری را از ستاد مشترک ارتش دریافت کرد که در آن آمده بود: “عرفات در این لحظه در تیررس یکی از تک تیراندازان صهیونیست است. دستور بفرمایید چه کار کنیم؟ او را بکشیم؟”
بگین که تنفر خارق العاده ای از عرفات داشت، با ترورش مخالفت کرد و گفت: اینکه چند ساعت به خاطر نکشتن عرفات ناراحت باشیم، هزار بار بهتر از آن است که هزاران اسرائیلی به خاطر ترور وی قربانی شوند.
بسیار مهم است که بدانیم رهبران تروریسم (مقاومت) در کجا به سر می برند ؛ ولی همیشه تعقیب آنان بهتر از قتل شان است. ترور مغنیه هرگز سرپوشی برای شکست ما در جنگ دوم لبنان نخواهد بود و هرگز نمی تواند وضعیت رقب بار ارتش ما را پنهان سازد.
صحبت من با اسرائیلی ها این است که به خارج سفر کنید. هر چه خواستید، بخرید. با صدای بلند به زبان عبری صحبت کنید ؛ زیرا ما دیگر در گیتو زندگی نمی کنیم.