جمعه 09/می/2025

به این دلایل نتانیاهو هراسان است

جمعه 9-می-2025

در هفته‌ها و روزهای گذشته، تلاش‌های مهمی برای ازسرگیری مذاکرات متوقف‌شده میان جنبش حماس و رژیم اشغالگر صهیونیستی پس از نقض توافق آتش‌بس امضاشده در ۱۷ ژانویه گذشته توسط نتانیاهو و در پیش گرفتن رویکردی جدید درباره پایان دادن به جنگ علیه غزه توسط او صورت گرفته است. او آتش‌بس را مشروط به تحویل اسرا، خلع سلاح مقاومت، استقرار مجدد ارتش اشغالگر در داخل نوار غزه و ترسیم آینده این منطقه بر پایه این شروط کرده است؛ مسیری که ممکن است در نهایت به تداوم اشغال و اجرای طرح کوچ اجباری منتهی شود.

در برابر این دیوار بلند از شروط غیرقابل‌قبول “اسرائیل”، جنبش حماس پیشنهاد «بسته جامع» را ارائه داد. این طرح شامل آزادی تمامی اسرا به‌صورت یک‌جا در ازای آتش‌بس دائم، عقب‌نشینی کامل ارتش اشغالگر از غزه، بازگشایی گذرگاه‌ها برای ورود کمک‌های انسانی و آغاز بازسازی است. همچنین، حماس با مدیریت غزه توسط کمیته‌ تکنوکرات فلسطینی طبق پیشنهاد مصر موافقت کرده است.

تلاش برای خارج کردن وضعیت از رکود

شورای رهبری حماس به ریاست محمد درویش، تحرکات دیپلماتیک فشرده‌ای در دوحه، آنکارا و قاهره انجام داد تا مذاکرات را بر پایه «بسته جامع» به حرکت درآورد؛ طرحی که با خواست اکثریت افکار عمومی “اسرائیل” و دیدگاه دولت آمریکا، که توسط آدام بوهلر نماینده رئیس‌جمهور در امور اسرای آمریکایی بیان شده، همسو است.

در همین راستا، نخست‌وزیر و وزیر امور خارجه قطر، شیخ محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، در جریان سفرش به واشنگتن، موضوع مذاکرات آتش‌بس و ورود کمک‌های بشردوستانه به غزه را با مارکو روبیو وزیر خارجه آمریکا و استیو وینکوف نماینده ترامپ مورد بحث قرار داد.

همزمان، آنکارا نیز از طریق تماس‌های مستقیم با دولت آمریکا، برای ورود کمک‌ها و احیای روند مذاکرات تلاش کرد. چند روز بعد، دونالد ترامپ اعلام کرد که با نتانیاهو تماس گرفته و از او خواسته کمک‌ها و داروها را به غزه وارد کند.

در این چارچوب، نتانیاهو دو اقدام انجام داد:

۱. بررسی ورود کمک‌ها با دولتش بنا به درخواست رئیس‌جمهور آمریکا:

در جلسات دولت “اسرائیل” دو دیدگاه مطرح شد: یکی اینکه ارتش مستقیماً عملیات توزیع کمک‌ها را برعهده بگیرد، دیدگاهی که توسط اسموتریچ وزیر دارایی مطرح شد تا ارتش را در آینده درگیر مدیریت غزه کند. دیدگاه دوم، ایجاد یک نهاد واسطه (یک شرکت آمریکایی) بود که تحت نظارت ارتش و سرویس‌های امنیتی اسرائیلی، مسئول توزیع کمک‌ها در محور موراگ، واقع بین رفح و خان‌یونس باشد.

همچنین ایده‌هایی درباره تبدیل شهر رفح به منطقه‌ای از چادرها برای اسکان آوارگان مطرح شده؛ منطقه‌ای که عملاً بین محور صلاح‌الدین در جنوب (هم‌مرز با مصر) و محور موراگ در شمال (بین رفح و خان‌یونس) محصور است.

خطر چنین سناریویی در این است که رفح به منطقه‌ای منزوی و صرفاً برای اسکان آوارگان تبدیل شود و مرکز توزیع کمک‌ها تحت نظارت ارتش اشغالگر گردد. این امر نه‌تنها به گزینش و تفکیک امنیتی فلسطینیان می‌انجامد و به اشغالگران اجازه می‌دهد افراد دلخواه خود را تحت فشار نیاز به کمک بازداشت کنند، بلکه رنج انسانی برای ساکنان سراسر غزه را نیز تشدید می‌کند.

از سوی دیگر، این طرح تلاشی برای حذف نقش سازمان ملل و دیگر نهادهای بین‌المللی امدادی از صحنه است.

خطرناک‌تر از همه، سناریویی است که در آن ارتش اشغالگر پس از تجمع غیرنظامیان در این منطقه، اقدام به بمباران آن کند و مردم را با زور به سوی صحرای سینا در مصر سوق دهد.

۲. فرستادن رئیس موساد، به دوحه و فرستادن رون درمر وزیر امور استراتژیک به قاهره:

به نظر می‌رسد این دیدارها نتیجه‌ای عملی به‌همراه نداشته‌اند، چراکه طرف اسرائیلی همچنان بر ادامه جنگ علیه غزه اصرار دارد. این موضوع را نخست‌وزیر و وزیر خارجه قطر نیز در کنفرانس خبری مشترک با وزیر خارجه ترکیه در دوحه تأیید کرد؛ زمانی که گفت: «جنبش حماس پیشنهاد و شروط خود را دارد، اما نتانیاهو آن‌ها را رد می‌کند. او خواهان آزادی اسراست، ولی چشم‌اندازی برای پایان جنگ ندارد.»

این یعنی نتانیاهو با اعزام نمایندگانی به دوحه و قاهره تلاش دارد فشارهای داخلی و خارجی را تخلیه کند و زمان و انرژی را بدون رسیدن به نتیجه‌ای ملموس تلف نماید.

جنگ و انتخابات

در مواجهه با بن‌بست مذاکرات، رسانه‌های اسرائیلی به نقل از یک مقام رسمی خبر دادند که جنگ تا اکتبر آینده ادامه خواهد داشت. همچنین رون درمر وزیر امور استراتژیک اعلام کرد که جنگ علیه غزه تا دوازده ماه دیگر پایان می‌یابد.

اگر این اطلاعات صحیح باشند، نشان می‌دهند که نتانیاهو از آینده می‌ترسد و تلاش می‌کند جنگ را تا پیش از انتخابات کنست که در میانه سال ۲۰۲۶ برگزار می‌شود، ادامه دهد تا یکی از این دو هدف را محقق کند:

شکست دادن مقاومت و وادار کردن فلسطینیان به تسلیم، تا بتواند اعلام پیروزی کامل کند.

ترسیم آینده‌ای مطابق میل خود برای غزه، از جمله اشغال مجدد آن و کوچاندن فلسطینیان با حمایت آمریکا.

نتانیاهو اگر نتواند مقاومت فلسطین را شکست دهد – که با توجه به ایستادگی اسطوره‌ای آن‌ها در بیش از ۱۸ ماه گذشته محتمل‌تر است – آنگاه ممکن است به مذاکرات آتش‌بس روی آورد و آن را به گونه‌ای به افکار عمومی “اسرائیل” عرضه کند که گویا پس از نابودی مقاومت و گردان‌های قسام، جنگ به پایان رسیده و غزه دیگر تهدیدی برای “اسرائیل” محسوب نمی‌شود و او اهداف جنگ را محقق کرده است.

در هر دو حالت، نتانیاهو تلاش خواهد کرد از این سناریوها به‌عنوان سکوی پرتابی برای انتخابات بهره ببرد: یا از طریق اعلام پیروزی مطلق، یا با متقاعد ساختن افکار عمومی “اسرائیل” به اینکه جنگ را متوقف کرده و اسرا را بازگردانده است.

با این حال، صحنه همچنان پیچیده و مبهم است؛ به‌ویژه با توجه به دشواری کنترل روند و نتایج ادامه جنگ علیه غزه تا پایان سال جاری، به‌خصوص اگر مقاومت موفق شود ارتش “اسرائیل” را که اکنون دچار فرسایش و کمبود نیرو شده، بیشتر فرسوده سازد؛ به‌گونه‌ای که حدود ۵۰ درصد نیروهای ذخیره از بازگشت به جبهه در غزه امتناع می‌ورزند. افزون بر آن، مخالفت روزافزون افکار عمومی “اسرائیل” با ادامه جنگ، به‌دلیل نگرانی از کشته‌شدن اسرا و درک اینکه این جنگ بیش از آنکه برای “اسرائیل” باشد، جنگ شخصی نتانیاهو برای ماندن در قدرت است، اوضاع را پیچیده‌تر می‌کند.

این در حالی است که امکان وقوع درگیری‌های نظامی جدید یا افزایش تنش میان “اسرائیل” و سوریه، به‌دلیل اشغال مستمر اراضی سوری و تحریک بخشی از دروزی‌ها به شورش مسلحانه علیه دمشق و نیز حمایت “اسرائیل” از دیگر گروه‌های جدایی‌طلب وجود دارد. رفتاری که ترکیه نیز با آن مخالف است، چراکه ثبات و تمامیت ارضی سوریه را بخشی از امنیت ملی خود می‌داند.

این تحولات، در کنار پیچیدگی اوضاع در سوریه، لبنان، درگیری‌های یمن با نیروهای دریایی آمریکا در حمایت از غزه و مذاکرات ادامه‌دار ایران و واشنگتن درباره پرونده هسته‌ای، فضایی از عدم قطعیت و شتاب در تحولات منطقه‌ای ایجاد کرده‌اند؛ فضایی که تردیدهای جدی درباره توانایی “اسرائیل” برای کنترل نتایج و پیامدهای جنگ به وجود آورده است. چراکه آغازگر هر جنگی، الزاماً قادر به مهار نتایج آن نیست – و “اسرائیل” نیز از این قاعده مستثنا نیست.

لینک کوتاه:

کپی شد

مطالب بیشتر از احمد حیله