با بررسی دقیق اظهارات اخیر کارین ابو زید مدیر کل آژانس امداد و کاریابی آوارگان فلسطینی (آنروا) در غزه که چند روز پیش برخی رسانه های گروهی آن را منتشر کردند به نکات بسیار مهمی دست خواهیم یافت. در لا به لای اظهارات خانم کارین ابو زید آمده است که کابینه حماس در غزه کابینه ای بسیار با انضباط و منظم است و در درون نهادهای مختلف آن هیچ گونه فسادی وجود ندارد و مهم تر از همه این که این کابینه موفق شده به پدیده شوم ناامنی در نوار غزه پایان دهد و جرم و جنایت را در مقایسه با دوران گذشته به حداقل برساند.
اهمیت اظهارات کارین ابو زید در این است که اظهارات وی در شرایطی مطرح شده که نوار غزه و کابینه منتخب فلسطین در اوضاعی بسیار اسفبار به سر می برند و از همه طرف تحت فشار قرار دارند. دولت کنونی حماس در غزه حتی از یک دهم امکانات دولت های مختلف جنبش فتح در گذشته نظیر امکانات مادی برخوردار نبوده است.
پایداری و ایستادگی دولت حماس در غزه پس از گذشت یک سال از اجرای طرح امنیتی در غزه و توانمندی آن در اداره امور غزه و برقراری امنیت و ثبات در آن، آن هم با این امکانات بسیار اندک و محدود ثابت می کند که اگر به حماس فرصت داده شود قادر است بر بسیاری از وعده های انتخاباتی خود به مردم جامه عمل بپوشاند.
نکته قابل تامل این که شیوه به کار برده شده برای ناکام گذاشتن تجربه حماس پس از پیروزی در انتخابات، نشان دهنده میزان ترس و واهمه کلیه محاصره کنندگان داخلی و منطقه ای و بین المللی از پیامدهای موفقیت پروژه اصلاح گرایانه حماس است. پیش از اعلان نتایج انتخابات پارلمانی اخیر، هر طرفی برای خود حساب و کتابی داشت که پیروزی حماس در انتخابات و پس از آن اجرای وعده های انتخاباتی برای این طرف ها به یک تهدید جدی تبدیل شد.
در عرصه داخلی با وجود جنبشی قدیمی و نیرومند نظیر فتح هرگز انتظار نمی رفت که به حماس اجازه داده شود که قدم در راه اصلاحات بگذارد؛ چرا که این به معنای پایان دوران فتح به عنوان یک طرح و تجربه البته پس از سال ها شکست و ناکامی بود.
در عرصه منطقه ای نیز بسیاری از رژیم های عربی به تجربه انتخابات سالم و شفاف اخیر در فلسطین و نتایج غافلگیر کننده این انتخابات با نگرانی و ترس می نگریستند. این رژیم ها از این بیم داشتند که ممکن است تجربه انتخابات اخیر فلسطین در کشورهای آن ها نیز اتفاق بیافتد و ملت ها آزادانه به برنامه اسلام رای دهند به ویژه آن که امروزه در منطقه بیداری اسلامی رو به رشد گذاشته است و طرفداران برنامه اسلام با هر نوع پروژه مخالف با عقیده و تمدن اسلامی به مخالفت بر می خیزند.
کشورهای بین المللی نیز بلافاصله پس از پیروزی حماس در انتخابات در تعامل با این جنبش واکنش مشابهی از خود نشان دادند. واقعیت این است که ویژگی فلسطین به عنوان محوری ترین مساله امت اسلام و ویژگی حماس به عنوان یک جنبش مقاومت اسلامی، جایگزیی حقیقی را برای مردم به ارمغان آورد و مردم نیز آن را به رغم همه فشارها علیه حماس و نیز بر خلاف تلاش ها برای ایجاد یک انقلاب فکری در اذهان شان که پس از امضای پیمان اسلو آغاز شد، انتخاب نمودند و نیز پس از ناکامی توطئه های حذف مساله فلسطین جهانیان نسبت به خطر مشارکت حماس در انتخابات و خطرناک تر، اجازه دادن به این جنبش برای اجرای برنامه های اصلاح گرایانه اش که به تبع آن میزان مداخلات کشورهای بین المللی در تصمیم گیری های داخلی فلسطین کم خواهد شد، آگاه شدند؛ مداخلاتی که هدفی جز اجرای توطئه های کشورهای خارجی و رژیم صهیونیستی ندارد.
جامعه جهانی با توجه به یک چنین ترس و نگرانی چاره ای نداشت جز آن که حماس را محاصره کند و آن را در تمامی عرصه در تنگنا قرار دهد و تجربه دمکراتیک این جنبش را با استفاده از هر شیوه و ابزاری ناکام گذارد. سپس همانگونه که دیدیم روند محاصره پس از اجرای عملیات پاکسازی نوار غزه از وجود کانون های فساد و جاسوسی و مزدوری شدت گرفت. جهانیان از طریق تحمیل محاصره به حماس و طرفداران این جنبش و به کلیه ملت فلسطین این پیام را ارسال داشته اند که به دور از سیاست ها و برنامه های آمریکا قادر به زندگی نیستند و هر گونه حمایت و پشتیبانی آن ها از یک گروه اسلامی در اداره امور فلسطین هر چند که در دراز مدت قادر به آزاد سازی میهن شان باشد، فایده ای ندارد.
سیاست پلید دیگری را نیز که طرف های بیگانه از طریق محاصره غزه به زعم خود آن را پیاده کرده اند این بود که شهروندان فلسطینی قادر به مقایسه درست و عادلانه بین اوضاع کرانه باختری و نوار غزه نباشند. آن ها کاری کردند که غزه به سرزمین بلا و بدبختی و تاریکی و گرسنگی تبدیل شود تا از این طریق کلیه دستاوردها و موفقیت های اساسی در آن پنهان بماند یا این که از ارزش ایبن دستاوردها کاسته شود. محاصره کننده در مقابل کرانه باختری را سرزمینی ایمن و از نظر اقتصادی بالنده و پویا معرفی کردند و در سایه این ترفند، حقایق مربوط به سرکوب آزادی بیان و همکاری سرویس های امنیتی تشکیلات خودگردان با رژیم صهیونیستی برای سرکوب مقاومت را مخفی نگه داشتند.
در پایان اگر بگوییم که هیچ یک از این دسیسه ها و توطئه ها در غزه تاکنون کارساز نبوده است سخن به گزاف نگفته ایم. درست است که نوار غزه هم اکنون با چالش های عدیده ای که هدفی جز تضعیف اراده اهالی آن ندارد مواجه است و درست است که محاصره دیگر قابل تحمل نیست اما اعتماد و تکیه اهالی غزه به مقاومت و صبر و ایستادگی فاکتورهای مهمی است که آنان را از تسلیم شدن در برابر مشکلات و محاصره کنندگان باز داشته است. تجربه نشان داده است که جنبش های مقاومت همواره با ایستادگی خود توانسته اند دیر یا زود همه توطئه های دشمنان را خنثی سازند.
