شنبه 10/می/2025

تروریست ها و مذهبی های تندرو در اسرائیل

شنبه 24-آوریل-2010

  حدودا یک هفته از اقدامات خشونت آمیز شهرک نشینان یهودی علیه فلسطینیان بی پناه در کرانه باختری می گذرد و اخبار موجود از ادامه این امر و عدم توقف آن حکایت دارد. بی تردید، می توان شیوه برخورد شهرک نشینان و فعالان مذهبی یهودی علیه فلسطینیان را به عنوان تروریسم قلمداد کرد ؛ ولی این تروریسم به خاطر کارهایش هرگز محکوم نمی شود.

شهرک نشینان بارها و بارها به قبور مسلمانان و مساجدشان در فلسطین اهانت کردند، محصولات زراعی شان را به آتش کشیدند، دام هایشان را دزدیدند، خودروهای شان را با سنگ هدف قرار دادند و خسارت های گسترده ای رابه آنان وارد نمودند و حتی اماکن تجاری شان را نیز به زور اشغال کردند و با استفاده از سلاح، فلسطینیان را از اراضی و خانه های شان بیرون می کنند. در همین هفته گذشته نیز شهرک نشینان مبادرت به قطع سه هزار اصله درخت زیتون کردند.

به نظر می رسد که شهرک نشینان سیاست وحشیانه جدیدی را پیش گرفته اند و اعلام داشته اند که اگر نیروهای نظامی صهیونیستی در صدد کنترل شان بر آیند، بهای سنگین آن را فلسطینیان خواهند پرداخت و با اقدامات خشونت آمیز خود علیه شهروندان فلسطینی هر گونه حرکت دولت عبری را تلافی خواهند کرد.  

در جهان عرب گروه های تندروی مسلمان ماننده سازمان القاعده تحت تعقیب قرار دارند و اعضای آن زندانی یا کشته می شوند و در همین هفته گذشته دو تن از رهبران برجسته القاعده در عراق بازداشت شدند ؛ ولی در اسرائیل، بنیامین نتانیاهو هیچ تمایلی یا طرحی برای مقابله با تروریست هایی که در سرزمین تحت ریاستش زندگی می کنند، ندارد و کار به جایی رسیده است که نمایندگان شهرک نشینان و گروه های تندروی مذهبی در دولتش حضور دارند.

در جهان عرب، فعالانی که برای ایجاد یک کشور اسلامی تلاش می کنند، دشمن به حساب می آیند ؛ اما در اسرائیل، یک جنبش سری مسلحانه که در صدد ایجاد کشوری یهودی است، با برخوردی مهربانانه رو به رو می شود و دولت عبری به خود اجازه مقابله با این جنبش را نمی دهد و حتی در خلوت، با آن همکاری دارد.

به هر حال، اگر اقدامی در جهت مقابله با شهرک نشینان تندرو در اسرائیل ـ چه ملی گرا باشند چه ارتدوکس های مذهبی و تندرو ـ صورت نگیرد و سدی در برابر اطماع دینی آنان ایجاد نشود، دیگر خاورمیانه رنگ آرامش را به خود نخواهد دید یعنی اینکه باید در جهت تغییر رویکرد موجود در جامعه اسرائیلی و در میان نیروهای نظامی صهیونیست کوشید ؛ زیرا تندروها حضوری پر رنگ در این بخش ها دارند. به نظر بنده کنترل و مهار شهرک نشنیان صهیونیست شرط تحقق هر گونه صلحی در منطقه است. سوال اینجاست که آیا این امر میسر می شود یا آنکه منطقه محکوم به دیدن خشونت های بیشتر است؟

دو چهره برجسته سیاسی در آمریکا یعنی برژنسکی، مشاور امنیت ملی “جیمی کارتر” رئیس جمهور اسبق آمریکا و استیون سولارز از اعضای پیشین کنگره آمریکا مشترکا مقاله ای را نگاشته و در یازده آوریل در روزنامه واشنگتن پست چاپ کردند و در آن اوباما را به انجام “سفر صلح” فرا خواندند و از وی خواستند تا با ایراد سخنرانی در قدس و رام الله، صهیونیست ها و فلسطینیان را به انجام مذاکرات جدی دو جانبه فرا بخواند. در این مقاله تاکید شده بود که اقدامی از این دست ـ از سوی اوباما ـ می تواند گامی در مسیر حل بحران موجود در منطقه باشد. ولی نکته اینجاست که سخنرانی های اوباما هر چقدر هم با اسلوب و شیوه زیبایی تنظیم و تدوین شده باشد، باز هم نمی تواند تندروهای اسرائیلی را به سمت تغییر در رویکردشان سوق دهد. به نظر بنده، مقداری فشار ـ از سوی آمریکا ـ برای انجام این مهم کافی است یعنی اینکه واشنگتن تنها با طرح این تهدید که از حمایت های دیپلماتیک خود از اسرائیل دست می دارد و به کمک های سخاوتمندانه مالی و نظامی خویش خاتمه می بخشد، می تواند رویکرد کنونی صهیونیست ها را تغییر دهد ؛ ولی مشکل اینجاست که نفوذ صهیونیست ها در کنگره، سازمان های پژوهشی آمریکا و نیز مطبوعات این کشور به حدی می باشد که شانس موفقیت اوباما را برای رسیدن به هدفش در خصوص تغییر جهت حرکت تندروهای اسرائیلی به صفر می رساند.

گمانه زنی های مختلف در هفته های اخیر نشان می دهد که رئیس جمهور آمریکا که به خاطر بحران کنونی در موضوع فلسطین، شدیدا خود را در تنگنا می بیند قصد دارد تا طرح صلح خود را ارائه نماید ؛ زیرا همان طور که خود گفته بود، حل مناقشه اعراب و اسرائیل دغدغه اصلی کاخ سفید است. پر واضح است که وی از نفوذ کشور و دولتش برای قانع ساختن عرب ها و صهیونیست ها جهت مذاکره دو جانبه ـ البته بر اساس طرح صلحی که وی ارائه می کند ـ استفاده خواهد نمود. البته مسئله اینجاست که نتانیاهو پیش از این به صورت تلویحی گفته بود با هر گونه توافق نامه صلح تحمیلی مخالف می باشد. سوالی که در اینجا پیش می آید آن است که نفوذ اوباما تا چه حد می باشد ؛ به ویژه در این شرایط که لابی قدرتمند اسرائیل در ایالات متحده و برخی شخصیت های برجسته یهودی از جمله رونالد لودر، رئیس کنگره بین المللی یهود به اوباما در خصوص هر گونه اعمال فشار به تل آویو هشدار داده اند.  

انجمن بحران های بین المللی در پایگاه اینترنتی خود به آدرس الکترونیکی ( www.crisisgroup.org ) گزارشی را در خصوص “حقوق دینی اسرائیل و مسئله شهرک سازی” منتشر کرده و خطری که از ناحیه تروریست های افراطی دینی در اسرائیل متوجه روند صلح می باشد، مورد بررسی قرار داده و تاکید کرده است که اوضاع هرگز امیدوار کننده نیست.

در گزارش مذکور آمده است که ده ها هزار صهیونیست تندرو و افراطی در شهرک های غیر قانونی در شرق دیوار حائل (در کرانه باختری) زندگی می کنند و هزاران جوان صهیونیست ساکن این شهرک ها که نام “جوانان تپه” را برای خود انتخاب نموده اند دارای پایگاه های نظامی در عمق اراضی فلسطینی هستند. این شهرک ها و پایگاه های نظامی وابسته شان دویست گروه شبه نظامی را در خود جای داده اند که سلاح های خودکار مجهز به دوربین و دیگر تجهیزات نظامی را در اختیار دارند. این گروه ها دست به اقدامات خشونت آمیز علیه فلسطینیان می زنند و حتی آمادگی لازم برای هر گونه مقابله با دولت مرکزی را دارند.

تحلیلگران بر این باورند که اگر دولت عبری دست به برچیدن یکی از این شهرک ها بزند یا آنکه با انجام اقدامی، موجودیت این گروه های شبه نظامی را به خطر بیاندازد، ممکن است این گروه ها یک نیروی مسلح قوی تشکیل دهند که برای انجام هر کاری آماده باشد.

چهره های سیاسی افراطی، مذهبی و ملی گرای ارتدوکس یک پنجم کرسی ها را در کنست در اختیار دارند و چهل درصد از ائتلاف کابینه موجود را همین چهره ها تشکیل می دهند و کنترل وزارت مسکن و نیز سازمان اراضی را در اسرائیل به دست دارند. گفتنی است که این چهره های تندرو و افراطی مذهبی که از طرح “اسرائیل بزرگ” دفاع می کنند ؛ وقتی آریل شارون شهرک های صهیونیست نشین موجود در نوار غزه را در سال 2005 تخلیه کرد، شوکه شدند تا جایی که اعتماد خود را نسبت به نظام حاکم بر اسرائیل از دست دادند و تصمیم گرفتند تا برای مقابله با هر گونه تخلیه شهرک ها دست به کار شوند و امروز نیز با هر گونه عقب نشینی و انجام مذاکره با فلسطینی ها مخالفت می نمایند.

امروز در اسرائیل کار به جایی رسیده است که خاخام های تندرو این اجازه را به یهودیان داده اند تا به جان هر یهودی که از اراضی اسرائیل (فلسطین) عقب نشینی کند و آن را به غیر یهودی بسپارد، متعرض شوند و حتی بیگال عامیر نیز از همین بهانه برای توجیه ترور اسحاق رابین، نخست وزیر اسبق اسرائیل در سال 1995 استفاده کرد.

همان طور که گفته شد، تندروهای مذهبی در صفوف نیروهای مسلح نیز نفوذ کرده اند و در دانشکده های مختلف نظام، افراد در کنار آموزش های نظامی، آموزه های تورات را نیز فرا می گیرند تا جایی که در طول پنج سال علاوه بر اتمام دوره سربازی، باید تورات را نیز فرا بگیرند. نیمی از این دانشکده ها در کرانه باختری هستند و هزاران سرباز از آن فارغ التحصیل می شوند. انتظار می رود که شمار افسران تندرو و ملی گرای مذهبی یهودی به سی درصد کل افسران برسد و بیشتر آنها نیز در یگان های ویژه درگیری با فلسطینیان مشغول به کار شوند.

یک منبع به “انجمن بحران های بین المللی” گفته بود که در طول چند سال، سربازان مذهبی و افراطی در میادین مختلف نظامی از هدایت جنگنده های اف ـ 16 گرفته تا زیر دریایی ها امور را در دست خواهند گرفت.

در گزارش انجمن مذکور می خوانید که یکی از افسران عالی رتبه ارتش که از مذهبی های تندرو و افراطی بود، تاکید کرده بود: “صدور دستور عقب نشینی از کرانه باختری باعث نابودی اسرائیل و دو پاره شدن ارتش خواهد شد که البته نیمی از نیروها علیه این دستور خواهند ایستاد. شاید بنده بتوانم از تل آویو عقب نشینی کنم ؛ ولی تخلیه الخلیل غیر ممکن است. ما صرفا یک کشور که از اکثریت یهودی تشکیل شده است، نیستیم. ما کشوری را تشکیل داده ایم که از سرزمین هایی دفاع می کند که وعده آن را خداوند در کتاب مقدس به ما داده است. این سرزمین متعلق به یهودیان است و بنده نیز خود را در استفاده از تمامی ابزارهای مشروع و قانونی جهت دفاع از این سرزمین متعهد می دانم ؛ البته اگر ابزارهای قانونی کارساز نبود، به ابزارهای غیر قانونی دست می برم و حتی ممکن است از گزینه زور استفاده کنم.”

توصیه ای که انجمن بحران های بین المللی برای مقابله با این وضعیت خطرناک ارائه کرد، این بود که باید دولت عبری به جای ارائه بسته های پیشنهادی مختلف به برخی شهرک نشینان جهت قانع نمودن آنان برای ترک کرانه باختری (البته از روی رضایت)، تکاپو برای تقرب به احزاب مذهبی افراطی همچون شاس، آگودات اسرائیل و مشارکت دادن آنان در فرآیند دیپلماسی و درخواست از آژانس های امنیتی و دادگاه های مختلف اسرائیلی برای تحقیق در خصوص انجام اقدامات خشونت بار علیه فلسطینان و مجازات عاملان آن، در پی یک چیز باشد و آن هم ترسیم مرزهای میان فلسطینیان و اسرائیلی ها است.   

امروز وقت آن رسیده است که اکثریت سکولار ساکن اسرائیل بداند که اگر اداره امورش را به دست تروریست های تندروی مذهبی که جامعه جهانی از آنها هراس دارد، بسپارد موجودیت خود را به خطر انداخته است.

 

لینک کوتاه:

کپی شد