شنبه 10/می/2025

تسلیم اوباما در مقابل شروط سختگیرانه نتانیاهو

پنج‌شنبه 24-سپتامبر-2009

موافقت “محمود عباس” با دعوت “باراک اوباما” رئیس جمهور آمریکا برای حضور در نشست سه جانبه با مشارکت “بنیامین نتانیاهو” نخست وزیر رژیم صهیونیستی در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد مساله چندان تعجب آوری نیست؛ چرا که عباس هیچ شباهتی با “یاسر عرفات” رئیس فقید تشکیلات خودگردان فلسطین که با مقامات آمریکایی به مخالفت برخاسته و در نهایت تاوان آنرا نیز با شهادت خود داد، ندارد. اما مساله جالب توجه در این زمینه شکست زودهنگام اوباما و تسلیم وی در مقابل شروط سختگیرانه نتانیاهو در زمینه تعلیق شهرک سازی بود که در نهایت مجبور به عقب نشینی از این سیاست خود که آنرا به عنوان یکی از اولویت های سیاست خارجی خود مطرح کرده بود، شد.

تسلیم اوباما در مقابل نتانیاهو و دولت وی این مساله را ثابت کرد که نخست وزیر رژیم صهیونیستی، آمریکا و گروه حاکم این کشور را بهتر از خود اوباما می شناسد و از همین رو نیز بر روی مواضع خود پافشاری می کند و علی رغم مشوق های زیاد متقابل مانند بازگشایی فرودگاه ها و حریم هوایی کشورهای عربی به روی هواپیماهای صهیونیستی و بازگشایی دفاتر تجاری و دیپلماتیک این رژیم در اکثر پایتخت های عربی و به ویژه کشورهای حاشیه خلیج به استثنای عربستان سعودی، تل آویو حاضر نیست که به تلاش های رئیس جمهور آمریکا و “جرج میچل” فرستاده ویژه وی در زمینه تعلیق شهرک سازی واکنش مثبتی نشان دهد.

زمانی که تحلیلگران و کارشناسان صهیونیستی در اظهار نظرهای خود از عقب نشینی اوباما در مقابل نتانیاهو خبر می دادند، ما احساس می کردیم که آنها در این اظهارات خود مبالغه می کنند، اما امروز می بینیم که دولت جدید آمریکا بر خلاف دولت های قبلی این کشور، حل منازعه عربی ـ اسرائیلی را بخش اساسی امنیت ملی خود و اقدامی اساسی برای جلب حمایت طرف های عربی و اسلامی و نیز بهبود وجهه تخریب شده این کشور در نتیجه جنگ افروزی ها و مواضع دولت جمهوری خواه سابق می داند و دعوت اوباما برای برگزاری نشست سه جانبه میان عباس ـ نتانیاهو و خود نشانگر این مساله است که کاخ سفید همچنان به مواضع قبلی خود ادامه می دهد و اظهارات اوباما در قاهره همانند اظهارات دیگر مقامات کشورهای جهان سوم و به ویژه کشورهای عربی هیچ نتیجه ای به دنبال نخواهد داشت.

انتظار می رفت که اوباما؛ به ویژه پس از اذعان “جرج میچل” به شکست دور اخیر مذاکرات خود با نتانیاهو به دلیل اصرار وی بر مواضع قبلی خود در زمینه شهرک سازی، چند هفته و یا حداقل چند روز در مقابل شروط و خواسته های نتانیاهو و لیبرمان ایستادگی کرده و بحث و جدل هایی را در محافل صهیونیستی ایجاد کند که به تقویت جبهه سازش در اسرائیل و یا احیای روند تضعیف شده سازش بیانجامد، اما وی با تسلیم زود هنگام در مقابل خواسته های نتانیاهو تمامی این حسابات را بر هم زد و آرزوها و امیدهای ما به حمایت و درک متقابل بهتر رئیس جمهور جدید از مشکلات ملت فلسطین و طرفداری از مظلومان و مستضعفان را که به شدت از حمایت های بی جانبه آمریکا از جنایت های رژیم صهیونیستی رنج می برند، بر باد داد.

نکته جالب توجه در این زمینه این است که اوباما به جای اعمال فشار علیه طرف اسرائیلی که تمامی تلاش های دولت آمریکا و فرستادگان آن به منطقه خاورمیانه را به شکست کشانده است، فشارهای دولتش را بر روی طرف فلسطینی متمرکز کرد که ضمن حمایت از سیاست های واشنگتن، تمامی اقدامات امنیتی و سیاسی مذکور در نقشه راه مبنی بر حمایت از صهیونیست ها و شهرک های آنها در مقابل حملات مبارزان گروه های مقاومت را به مرحله اجرا در آورده اند.

بدین ترتیب اگر بگوییم که اوباما با دعوت از عباس برای حضور در نشست سه جانبه وی را در تنگنای اساسی قرار داد به گزاف نرفته ایم؛ چرا که رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین با این باور که دولت اوباما اساسا با دیدار طرف های فلسطینی و صهیونیستی مخالف است، از دیدار با نتانیاهو خودداری می کرد، اما امروز به این نتیجه رسید که در این اعتقادات خود کاملا به بیراهه رفته است.

ما به این مساله اعتراف می کنیم که موافقت عباس با درخواست اوباما برای دیدار با نتانیاهو چندان جای تعجب ندارد، اما مساله تعجب آور در این زمینه این بود که “صائب عریقات” مشاور ارشد عباس با تحقیر افکار عمومی سعی در توجیه اقدام اخیر عباس دارد و موافقت رئیس غیر قانونی تشکیلات خودگردان فلسطین برای دیدار با نتانیاهو بر خلاف اظهارات و مواضع قبلی خود را به معنای آغاز مذاکرات نمی داند و همچنان بر پایبندی طرف مذاکره کننده فلسطینی به شروط خود برای مذاکره با طرف صهیونیستی که همان تعلیق کامل شهرک سازی باشد، تاکید دارد.

به نظر ما بهتر بود که دکتر عریقات هدف از برگزاری دیدار سه جانبه میان عباس ـ نتانیاهو و اوباما را بحث و بررسی مساله شهرک سازی و ارائه دیدگاه طرف فلسطینی در این زمینه عنوان می کرد، در غیر این صورت هدف از دیدار عباس با نتانیاهو چه بود؟ آیا آنها قصد مذاکره درباره وضعیت آب و هوا و یا باقلوای نابلسی و یا تفاوت فلافل فلسطینی با انواع مشابه اسرائیلی را داشتند؟ علاوه بر آن، اگر هدف آنها از این دیدار مذاکره سیاسی در زمینه روند سازش نبود، چرا مانند دو همکلاسی سابق و یا دو هم تیمی سابق فوتبال با هم دیدار می کردند؟

مساله تاسف انگیز در این زمینه این است که پس از کلی حرف و حدیث درباره ساماندهی اوضاع داخلی جنبش فتح و انتخاب اعضای کمیته مرکزی جدید این جنبش و نیز انتخاب اعضای جدید برای کرسی های خالی کمیته اجرایی سازمان آزادی بخش فلسطین (ساف) از طریق برگزاری نشست صوری شورای ملی فلسطین، اوضاع داخلی فلسطین همچنان به حال خود باقی است و هیچ تغییر و تحولی در این زمینه صورت نگرفته است و عباس به همراه سه تن دیگر از رهبران جنبش فتح، تصمیماتی لازم الاجرا برای کمیته مرکزی جنبش فتح و کمیته اجرایی ساف را اتخاذ می کنند و این در حالی است که هنوز حرف و حدیث های زیادی درباره نحوه برگزاری انتخابات این دو کمیته مطرح است.

عباس با حضور خود در نشست سه جانبه نیویورک دور جدیدی از دیدارهای طرف های عربی با طرف صهیونیستی در راستای عادی سازی روابط با دولت نتانیاهو را رقم خواهد زد و اگر بعد از این دیدار شاهد سفرها و دیدارهای مقامات کشورهای عربی با مقامات دولت عبری و به ویژه نخست وزیر آن باشیم، جای هیچ تعجبی ندارد؛ چرا که وقتی عباس به عنوان مسئول و طرف اصلی منازعه فلسطینی ـ صهیونیستی با نتانیاهو دیدار کند، دلیلی ندارد که دیگر طرف های عربی دایه مهربانتر از مادر شده و از دیدار با نخست وزیر صهیونیستی خودداری کنند.

بنابراین لازم است که این پیروزی بزرگ در زمینه به تسلیم واداشتن اوباما و عباس در مقابل شروط خود و نیز اجبار برخی طرف های عربی برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی را به نتانیاهو تبریک گفت؛ چرا که وی بدون اینکه حتی بند انگشتی از شروط و مواضع خود عقب نشینی کرده باشد، طرف های مذکور را به پذیرش شروط خود واداشته است و البته این مساله برای طرف های عربی جای بسی تحسر و تاسف دارد.

لینک کوتاه:

کپی شد