چهارشنبه 30/آوریل/2025

تصحیح مفاهیم غلط در مورد اسرائیل

یکشنبه 28-فوریه-2021

رژیم صهیونیستی برخی کلمات دارای معنا و مفهوم خاص را ترویج داده که بدون هرگونه روشنگری وارد قاموس و فرهنگ عربی شده است که علت آن هم این است که رسانه‌های وابسته به نظام های عربی به ترویج این کلمات و گمراه سازی افکار عمومی نسبت به معنای حقیقی آن ها کمک کرده اند.
فریب و گمراه سازی فکری و رسانه ای، یکی از مهم ترین ابزارهای پروژه صیهونیسم برای تحقق اهداف خود است.
“اسرائیل” همیشه اصطلاح “صلح” را بکار می گیرد و اینگونه نشان می دهد که مخالفت عرب ها با نزدیکی به این رژیم، یعنی اینکه آن ها خواهان صلح و سازش نیستند، حال آنکه صلح از نظر این رژیم یعنی تسلیم شدن در برابر منافع آن و اقرار به اینکه تنها این رژیم حق زندگی دارد، بنابراین هرگونه گفتگو و مذاکره بین کشورهای عربی و “اسرائیل” بدون توافق بر سر مفاهیم مشترک، گفتگویی بی نتیجه خواهد بود. اکنون چه بر سر ما آمده که عرب ها معنی اصطلاح “صلح” از نظر اسرائیلی ها را می دانند اما باز هم به بهانه های مختلف و واهی به تسلیم شدن در برابر آن تن می دهند و فلسطینیان را مورد انتقاد و سرزنش قرار می دهند که چرا با طرح ها و پیشنهادات صلح این رژیم که در حقیقت به معنی تسلیم کامل فلسطین خواهد بود، همراهی نمی کنند. بر همین اساس است که در فرهنگ لغت های خارجی بین صلح از نظر “اسرائیل” و صلح حقیقی اختلاف وجود دارد، چرا که در فرهنگ های لاتین صلح حقیقی peace و صلح مورد  نظر “اسرائیل” نیز pax ترجمه شده است.
دومین اصطلاح، خرافات نزاع عربی اسرائیلی است. نزاع یک اصطلاح سیاسی است و ممکن است به جنگ ها و عملیات های مسلحانه منجر شود، همانگونه که بین ایران و صدام حسین جنگ درگرفت، اما عرب ها هرگز روزی با اسرائیل وارد نزاع نشده اند، بلکه صرفا موضوع تنفر و انزجار عرب ها از رژیم غاصب صهیونیستی مطرح است.
اصطلاح سوم نیز جنگ های عربی اسرائیلی است، از جمله نخستین جنگ عربی در سال 1948 که این مغالطه و فریب کاری است، زیرا هرگز حتی یک جنگ هم بین هیچ کشور عربی و “اسرائیل” اتفاق نیفتاده است، بلکه آنچه اتفاق افتاده، تجاوز آشکار این رژیم علیه تمامی کشورهای عربی بوده، سال 1956 تجاوز سه گانه علیه مصر، سال 1967، همچنین سال 1973 ارتش مصر از اراضی اشغالی مصر در سینا گذشت تا پس از شکست گزینه های دیپلماتیک و راه حل های سیاسی، با زور و قدرت به اشغال این منطقه پایان دهد. در سال 2006 نیز “اسرائیل” به لبنان حمله کرد، سال 1981 عراق را مورد تجاوز قرار داد و سال 1985 به تونس حمله کرد و این حملات و تجاوزات همچنان ادامه داشت.. اما سال 1948 نیروهای کشورهای عربی راهی فلسطین شدند تا از فلسطینیان در برابر گروهک های تندرو یهودی و طرح های جنایتکارانه آنان حمایت کنند.
اصطلاح چهارم نیز معامله قرن است که یک توافق اسرائیلی آمریکایی و همدستی برای سیطره “اسرائیل” بر کل فلسطین است و آن را طرح صلح نامیده اند و واشنگتن متعهد شده با اموال و دارایی های کشورهای عربی که مشروعیت و حاکمیت خود را از این کشور گرفته اند، این طرح را به اجرا بگذارد. جالب اینجاست که آن ها می گویند مخالفت تشکیلات خودگردان با این طرح، نشانگر سرسختی و لجاجت آن است و منافع فلسطینیان را به خطر می اندازد و از این تشکیلات انتظار می رود کل سرزمین فلسطین را به تدریج به یهودیان واگذار کند!
پنجمین اصطلاح هم جنگ 6 روزه است که در حقیقت یک عملیات از پیش برنامه ریزی شده اسرائیلی آمریکایی بود که تنها در عرض 6 ساعت اهداف پنهان آن مشخص شد و جنگنده های مصری در آشیانه های خود نابود شدند و فرودگاه ها تعطیل شده و از کار افتادند و جالب اینجاست که ام کلثوم هم در مورد این توطئه شیطانی ترانه خوانده (نقاب از صورت توطئه گران برداشته شد و حقیقت شیطان برای همگان آشکار شد) و گویی که مقامات مصری برای اولین بار به حقیقت سرطان اسرائیلی پی بردند، حال آنکه رسانه های پست و بی وجدان می گفتند که مصر تمامی جنگنده های اسرائیلی را سرنگون کرده و ارتش مصر پیروزمندانه وارد تل آویو شده، در حالیکه هزاران سرباز مصری زنده زنده در سرزمین خود در سینا دفن می شدند.
واشنگتن برای سرپوش نهادن بر توطئه با “اسرائیل” یک نظریه خاموش و پنهان را در پیش گرفته است و آن بیان ضرورت حفظ برتری نظامی “اسرائیل” در برابر تمامی کشورهای عربی، تا این رژیم بتواند در میان دریایی از تنفر و انزجار عربی امنیت خود را حفظ کند. به همین خاطر، کشورهای عربی هرگز دارای یک قدرت مشترک یا امنیت ملی نبوده اند و برای همین، توافقنامه دفاعی مشترک و شورای وحدت اقتصادی عرب شکست خورد و راه به جایی نبرد. از طرفی هم امنیت “اسرائیل” یک مفهوم ذاتی و ویژه مربوط به این رژیم است، امنیت این رژیم متکی به قدرت خود آن است نه به توافق با کشورهای عربی.
همواره اینگونه مرسوم و معمول بوده که اشغال سرزمین فلسطین در سال 1948 به دست رژیم صهیونیستی “نکبت” و شکست مصر در سال 1967 نیز “نکسه” نامیده می شود که این یک سهل انگاری و آسان گیری مخل مفاهیم است.

لینک کوتاه:

کپی شد