سه شنبه 13/می/2025

تصمیم ترامپ برای انتقال سفارت آمریکا به قدس …. تبعات و احتمالات

پنج‌شنبه 26-ژانویه-2017

این روزهانظرات مختلفی درباره نخستین اقدامی که دونالد ترامپ رئیس جمهور جدید آمریکا پس ازآغاز دوران ریاست جمهوری اش اتخاذ خواهد کرد، مطرح می شود و خیلی ها معتقدند که ویتصمیم به انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به قدس ـ که صهیونیست ها از آن به عنوانپایتخت ابدی “اسرائیل” یاد می کنند ـ خواهد گرفت تا به وعده انتخاباتیخود که 9 نفر از روسای جمهور قبلی آمریکا و دهها نفر از نامزدهای بازنده انتخاباتریاست جمهوری این کشور نتوانسته اند، محقق سازند، عمل کند، اما آیا رئیس جمهورآمریکا به تنهایی اختیار اتخاذ چنین تصمیمی را دارد؟

واقعیت ایناست که شک و تردیدهای زیادی درباره قدرت ترامپ برای اتخاذ چنین تصمیمی بدوننظرخواهی و رایزنی با مراجع حزبی، کنگره و مسئولان کاخ سفید وجود دارد. قدرت رئیسجمهور آمریکا برای اتخاذ چنین تصمیم هایی که تاثیر مستقیمی بر روی امنیت و آرامش وروابط بین المللی آمریکا دارند، بسیار محدود است و عملا بیش از 10 درصد کلاختیارات لازم برای صدور چنین تصمیمی نیست. تصمیم گیری درباره انتقال مقر سفارتآمریکا به قدس در حیطه اختیارات حاکمیتی قرار دارد که به امنیت و آرامش و آیندهروابط بین المللی آمریکا مربوط است و برای اتخاذ چنین تصمیمی، مسئولان دولت آمریکاباید بر اساس اصل “توافق دوجانبه” با هر دو حزب جمهوری خواه و دموکرات ونیز کشورهای اروپایی همپیمان واشنگتن و حتی کشورهای عربی و اسلامی همپیمان و غیرهمپیمان آمریکا توافق کنند.

به عنوانمثال، تصمیم انتقال سفارت آمریکا به قدس که به معنای به رسمیت شناخته شدن این شهر؛از جمله بخش شرقی آن که از سال 1967 اشغال شده است و نیز اماکن مقدس اسلامی ومسیحی به عنوان پایتخت اسرائیل است و این مساله مستلزم جلب موافقت موسسات داخلیسیاست گذاری و قانونگذاری آمریکا و هماهنگی با کشورهای اروپایی و کشورهای عربی واسلامی و به ویژه کشورهای همپیمان آمریکاست که اکثریت آنها با این اقدام در موقعیتکنونی مخالف هستند.

نخست: وعده های انتخاباتی در عرف سیاسی جهانی و به ویژه در عرف سیاسی آمریکا،برای رئیس جمهور الزام آور نیستند و مثال های متعددی برای این مساله می توان پیداکرد. از سوی دیگر، دونالد ترامپ در آغاز دوران ریاست جمهوری خود که نیازمند جلبحمایت و ایجاد همبستگی و رضایت در داخل و خارج از آمریکاست، مجبور به اتخاذ چنینتصمیمی که چه در داخل آمریکا و چه در سطح بین المللی بر سر ان اختلاف نظر وجوددارد، نیست. حمایت های سیاسی و نظامی کنونی کاخ سفید از رژیم صهیونیستی جای هیچ شکو تردیدی باقی نمی گذارد که آمریکا به حمایت از این رژیم پایبند است و نیاز وضرورتی برای اتخاذ اقدامات بیشتر وجود ندارد.

دوم: ترامپنیازمند جلب حمایت و موافقت اعضای قوه مجریه جدیدی است که خود به عنوان هیاتوزیران انتخاب کرده است و به نظر می رسد که وزرای دفاع و خارجه و شاید هم برخیاعضای دیگر دولت و مشاوران و اعضای شورای امنیت ملی با تصمیم انتقال سفارت از تلآویو به قدس مخالف هستند.

سوم: اینتصمیم با واکنش های کشورهای همپیمان آمریکا به جز رژیم صهیونیستی مواجه خواهد شد وبدین ترتیب، آمریکا تنها کشوری در جهان خواهد بود که چنین تصمیم جنجالی و مغایرقطعنامه های سازمان ملل و جامعه بین المللی اتخاذ می کند.

چهارم: چنینتصمیمی با مواضع دولت های متوالی آمریکا از سال 1967 تاکنون (جدای از اینکه کدامیکاز دو حزب جمهوری خواه و دموکرات در راس قدرت حضور داشته اند) مغایرت دارد و آنهاهیچ گاه حاضر نشده اند قدس را به عنوان بخشی از اراضی تحت اشغال رژیم صهیونیستی بهرسمیت بشناسند؛ هر چند که کنسولگری آمریکا در قدس به صورت جدا از سفارت آمریکا درتل آویو مسئول انجام امور فلسطینیان است.

پنجم: اتخاذچنین تصمیمی از سوی دونالد ترامپ، کشورهای عربی و اسلامی همپیمان یا دوست آمریکارا مجبور به اتخاذ مواضع سیاسی و اقتصادی “غیر دوستانه” در قبال واشنگتنخواهد کرد و در عین حال، باعث افزایش حمایت ها از جماعت های تندرو و افزایش گرایشداوطلبان جدید به آنها خواهد شد و در نتیجه امکان وقوع اقدامات خصمانه علیه کشور وجامعه آمریکا افزایش خواهد یافت. این تهدید برای اقلیت های عربی و اسلامی در اروپاو آمریکا بسیار جدی است.

اختیاراتترامپ در این زمینه بسیار محدود است و وی تنها می تواند از این تصمیم چشم پوشیکرده و یا تصمیم به تعویق اجرای آن به منظور بررسی بیشتر آن بگیرد یا نسخه ملایمتری از این تصمیم جنجالی و متناقض را اتخاذ کرده و به عنوان مثال، تنها بخش غربیقدس را به عنوان محل استقرار سفارت آمریکا انتخاب کند. بی شک، چنین تصمیمی بیش ازاینکه باعث جلب رضایت رژیم صهیونیستی شود، اسباب خشم آنرا فراهم خواهد کرد؛ چرا کهاولین تصمیم آمریکا در راستای جداسازی بخش عرب نشین قدس از بخش غربی آن و به معنایعدم تبعیت این بخش از رژیم صهیونیستی و یا عدم الحاق آن به اراضی تحت اشغال اینرژیم خواهد بود و مطمئنا مخالفت تل آویو و گروه های فشار صهیونیستی در آمریکا رابه دنبال خواهد داشت.

آیا رئیسجمهور جدید آمریکا بار دیگر بی توجهی خود به واقعیت های موجود را ثابت خواهد کرد؟

لینک کوتاه:

کپی شد