پنج شنبه 08/می/2025

تصمیم سازان، غائبان جلسه گفت و گو!

دوشنبه 20-اکتبر-2008

چند روز پیش قاهره از طریق مذاکره با 13 گروه فلسطینی تلاش های گسترده ای را برای حل بحران داخلی انجام داد، تعداد حامیان بیش از نیمی از این گروه ها در جامعه فلسطین به تعداد اعضایشان است. این اقدام پس از آن صورت گرفت که مردم فلسطین همواره ابراز امیدواری می کنند که از درگیری میان جنبش مقاومت اسلامی حماس و جنبش فتح رهایی پیدا کنند. همه این گروه ها بر سر اصل گفت و گو با دیگر اتفاق نظر دارد، ولی بر سر ساز و کار اجرای آن هم آوا نیستند.

ولی تعجبم از این است که در جریان این مذاکرات نماینده دولت غیر قانونی و انتصابی سلام فیاض در کرانه باختری را ندیدم، حال آنکه مقاماتی از جنبش های مقاومت اسلامی حماس و نمایندگان مجلس قانونگذاری فلسطین و وزیران دولت منتخب و مردمی اسماعیل هنیه به عنوان نمایندگان قدرت حاکمه در نوار غزه در این مذاکرات حضور داشتند و با توجه به نبود نماینده ای از دولت فیاض در این گفت و گو چگونه می توانیم به راهکاری در راستای حل بحران داخلی فلسطین دست پیدا کنیم؟

شاید برخی ها از پرسش من درباره غیبت نماینده دولت غیر قانونی در کرانه باختری شگفت زده شوند، برخی ها تصور کنند که من دیوانه شده ام و عقلم را از دست داده ام که این سوال را می پرسم یا برخی ها تصور می کنند که من دنبال حل این بحران درهم تنیده نیستم.

حاکمیت کرانه باختری در حال حاضر در دست سلام فیاض است و کسی که مسئولیت امنیتی کرانه باختری را بر عهده دارد، ژنرال آمریکایی دایتون می باشد، ولی آیا این دو شخص در گفت و گو حضور داشتند؟ 

آری! اکنون حاکمیت کرانه باختری به دست این افراد افتاده است و کمک های مالی آمریکا و اروپا به این افراد با انگیزه های سیاسی صورت می گیرد و اقدامی بیهوده نیست و آمریکا و اروپا به خاطر چشم و ابروی عباس این کارها را انجام نمی دهد، جای دوری نمی رویم. دیدیم که عباس در پایان ماه سپتامبر عازم واشنگتن شد و جرج بوش رئیس جمهور آمریکا به وی قول داد که پرونده مذاکرات را به رئیس جمهور بعدی واگذار می کند. در این روزها فیاض رهسپار واشنگتن شد. آمریکا به او قول داد که 150 میلیون دلار به او کمک کند.

آنچه در حال حاضر در کرانه باختری رخ می دهد ضربه به حماس به خاطر اجرای طرح ضربتی امنیتی اش در نوار غزه به شمار نمی رود، از این رو ما باید به صورت شفاف بگوئیم: آنچه در کرانه باختری صورت می گیرد به مثابه اجرای بند نخست طرح نقشه راه است و این حرف تازه ای نیست. حضور ژنرال آمریکایی در کرانه باختری در این چارچوب ارزیابی می شود. این نخستین بار است که یک مسئول امنیتی دایمی در کرانه باختری انتخاب می شود تا اقدامات و تحولات امنیتی را به دقت پیگیری کند و با طرف صهیونیستی هماهنگی و همکاری امنیتی داشته باشد و دست به سرکوب مجاهدان و مبارزان فلسطینی بزند.

عباس به تازگی تصمیم به آزادی شماری از بازداشت شدگان حماس گرفته است، ولی تعدادشان بسیار اندک است. باید به صراحت بگوئیم که عباس اختیار تصمیم گیری در زمینه مسائل امنیتی در کرانه باختری را ندارد و تصمیم گیری در زمینه مسائل امنیتی به دست افرادی است که حقوق ماهیانه را پرداخت می کنند. این همان چیزی است که کمیسر اروپایی کمیته چهارجانبه آن را به احمد قریع گفت. این کمیسر اظهار داشت که اروپایی ها حقوق 500 ژنرال تشکیلات خودگردان را پرداخت می کنند.

اقدامات خیانت آمیز فیاض به اینجا ختم نمی شود، بلکه علاوه بر آن تمامی سفارتخانه ها و دفاتر نمایندگی را وابسته به دولت متبوعش قرار داد.

یک مطلب دیگر که باید آن را اینجا مطرح کنم این که شماری از رهبران جنبش فتح چند ماه پیش درباره جا به جایی برخی وزیران سخن می گفتند، اما طولی نکشید که این اخبار تکذیب شد.

این اقدام در حالی صورت می گیرد که سران تل آویو با عباس دیدار می کنند و دایتون با مقامات امنیتی اسرائیل دیدار و گفت و گو می کند و با یکدیگر درباره همکاری های امنیتی در کرانه باختری به توافق می رسند. در اینجا نمی خواهم وارد بحران سیاسی در کرانه باختری شوم و فقط به بخش امنیتی آن بسنده می کنم و اعلام می دارم که این بخش به تنهایی می تواند گفت و گوی ملی را به شکست بکشاند.

پس در حال حاضر چه کسی در کرانه باختری تصمیم گیری می کند؟

آری! در حال حاضر سلام فیاض و دایتون در کرانه باختری تصمیم گیری می کنند و اکنون جنبش فتح دیگر قدرت و صلاحیت تصمیم گیری در این منطقه را ندارد، حتی نمایندگان فتح نیز می گویند که فیاض نهادهای وابسته به تشکیلات خودگردان را به سلطه خود درآورده است و این نمایندگان اقدامات و عملکرد وحشیانه و غیر انسانی و تروریستی دستگاه های امنیتی را به باد انتقاد گرفتند که تازه ترین آنها “عیسی قراقع” بود که امرا و عناصر سرویس های امنیتی عباس را “خرگوش” خواند.

در یکی از بندهای طرح آشتی ملی آمده است که نیمی از گروه های فلسطینی فقط نماینده خودشان هستند و جنبش فتح قدرت تصمیم گیری و اعمال حاکمیت در کرانه باختری را ندارد. شاید در شرایط کنونی فضا مثبت باشد و همگان منتظر به ثمر نشستن تلاش های مربوط به انجام گفت و گوی هستند، اما چگونه امکان دارد با کسی که فاقد قدرت و اختیار است سر میز مذاکره نشست، هیچ کس از اعضای فتح و ریاست تشکیلات خودگردان درباره آنچه که در کرانه باختری صورت می گیرد، تفسیر واحدی ارائه نمی کند. آیا می توانیم بگوئیم که فتح فاقد قدرت تصمیم گیری است یا اراده یا میلی به آن ندارد؟ واقعا مایه ننگ و عار است که این مسئله را عنوان کنیم، ولی آنچه که شاهدیم و به عینه آن را نظاره گری می کنیم این است که فتح خواهان گفت گو است و اراده گفت و گو را دارد و برای انجام گفت و گو آماده عقب نشینی از

پاره ای شروط جائرانه را دارد، ولی فاقد قدرت است و به این خاطر نمی تواند بنود گفت و گو را اجرایی کند. آیا می تواند فتح می تواند بندهای گفت و گوی ملی را عملیاتی کند؟

البته که نه! اگر جواب ما مثبت بود در آن صورت ژنرال دایتون چه سرنوشتی پیدا می کند؟ آیا کرانه باختری را ترک می کند؟ پس از او چه کسی از دستگاه های امنیتی عباس حمایت می کند؟ جهان عرب که قدرت درمان یک بیمار فلسطینی را ندارد.

از این رو نباید ما به گفت و گوها و راهکارها زیاد خوشبین باشیم؛ به ویژه در این شرایط که با انجام گفت و گوی ملی فاصله زیادی داریم.

در صورت بروز تغییر در بدنه قدرت های سیاسی حاکمه پس از بحران مالی یا در صورت دگرگونی وضعیت موجود و قدرت یافتن تشکیلات خودگردان در کرانه باختری احتمال دارد، گفت و گو شکل جدی به خود بگیرد. این دو مسئله طی چند ماه آینده نمود عینی نخواهد یافت.

ولی باید بگوئیم که گفت و گوی واقعی زمانی خواهد بود که قاهره فیاض و دایتون را به گفت و گو با حماس فرا بخواند و آنان نیز با این گفت و گو موافقت کنند و در آن صورت میان کرانه باختری و نوار غزه یکپارچگی ایجاد شود.

لینک کوتاه:

کپی شد