فلسطینیان پیش از آغاز تظاهرات بازگشت در 30 مارس 2018 وضعیت چندان خوبی نداشتند، پروژه سازش مسالمت آمیز عملا معدوم گشته و یک تشکیلات فرمالیته و بی محتوا و ضعیف در رام الله را بر جای گذاشته است، تشکیلاتی که تعهدات امنیتی و اقتصادی دست و پای آن را بسته است. تعهداتی که تنها به نفع رژیم اشغالگر قدس تمام می شود، تشکیلات خودگردان ورشکسته زیر بار سنگین باج خواهی ها و دیکته های خارجی گرفتار شده است، این باج خواهی ها و دیکته ها با هدف تحقق اهداف و خواسته های صاحبان آنها صورت می گیرد.
پیش از آغاز این تظاهرات برنامه مقاومت نیز با مشکلات و چالش هایی مواجه بود، زیرا این برنامه آماج اقدامات سرکوبگرانه قرار گرفته و به محاصره درآمده و از به کارگیری توانمندی نظامی خود محروم شده و معادله های موازنه قوا و پیچیدگی های واقعیت موجود بر آن تحمیل شده بود و این در حالی صورت گرفت که محاصره نوار غزه همچنان ادامه دارد، رنج و مشکلات و گرفتاری های مردم باریکه غزه به خاطر اقدامات مجازاتی تشکیلات خودگردان فلسطین بر این منطقه جنگ و بحران زده، اقدامات خصمانه برخی طرف های عربی و منطقه ای جهت به زانو درآوردن این مردم و سوق دادن آنان به سمت راهکارهای مسالمت آمیز، اقدام دولت صهیونیستی به تنگ کردن عرصه برای فلسطینیان در کرانه باختری، قطع ارتباط میان این منطقه، مصادره زمین های فلسطینیان به منظور شهرک سازی، جانبداری دولت آمریکا از منابع رژیم صهیونیستی و اقدام این دولت به اعلام قدس به عنوان پایتخت “اسرائیل” تشدید یافته است.
به ابتکار جوانان فلسطینی ایده فعالیت های تظاهرات مسالمت آمیز بازگشت شکل گرفت، این تظاهرات فقط به روز زمین محدود نشد، این ایده فی نفسه ادامه فعالیت های مبارزاتی مردم فلسطین از آغاز قیام انقلاب فلسطین؛ به ویژه در مناطق کرانه باختری و سرزمین های اشغالی 1948 به شمار می رود.
گروه های فلسطینی در نوار غزه این ایده را دریافت کرده و آن را تایید کرده و به آن پایبند شدند و بلافاصله به تشکیل ستاد عالی ملی تظاهرات بازگشت و لغو محاصره مبادرت ورزیدند، این ستاد 27 عضو دارد و شامل 13 کمیته تخصصی می باشد. کمیته های تخصصی این ستاد با مشارکت نمایندگانی از نهادها، تشکل ها، سازمان های جامعه مدنی، سازمان های داخلی، دانشجویی، جوانان، زنان، آوارگان، رسانه ها، چهره های حقوقی، هنرمندان، چهره های شریف، هنرمنان، روسای قبائل و عشائر تشکیل شده است.
این کمیته ها به صورت دوره ای تشکیل جلسه می دهند، برنامه هایی مورد نظر برای اجرایی شدن در این نشست ها و جلسه ها مورد بحث و بررسی قرار می گیرد و مشخص می گردد، این کمیته ها محل برگزاری تظاهرات در 6 کانون مرکزی را انتخاب می کنند، تظاهرات استان رفح به سمت محله النهضت “دروازه المطبق”، تظاهرات خان یونس به سمت شهرک خزاعه “دروازه النجار”، تظاهرات استان مرکزی به سمت اردوگاه البریج “دروازه المدرسه”، تظاهرات شرق شهر غزه به سمت محله الزیتون “دروازه ملکه”، تظاهرات استان شمالی به سمت “دروازه ابوصفیه” و همچنین به سمت پایگاه دریایی زیکیم در شرق دریای غزه، برگزار می شود و تظاهرات تمامی مناطق نوار غزه در روزهای دوشنبه هر هفته به سمت این پایگاه برگزار می شود.
این ستاد درصدد بالابردن انگیزه مردمی برای گسترش دامنه تظاهرات بازگشت و توسعه آن در راستای تضمین تداوم این حرکت خودجوش برآمد و گمشده خود را به عنوان یک ابزار برای ایجاد نشاط و پویایی در شرایط سیاسی راکد و به بن بست خورده یافت و این ایده را از رهگذر افزایش بازه زمانی برگزاری این تظاهرات توسعه داد، به نحوی که این تظاهرات فقط در روز جمعه برگزار نمی شود، بلکه در روزهای دیگر هفته نیز برپا می شود، این ستاد همچنین محدوده برگزاری این تظاهرات را گسترش داد، به نحوی که اکنون تظاهرات بازگشت در بخش اعظم مناطق مرزی که کانون های درگیری فلسطینیان با اشغالگران صهیونیست است برگزار می شود. میانگین شرکت کنندگان در این تظاهرات بین 20 تا 30 هزار نفر می باشد، ایده اولیه تظاهرات بازگشت مبتنی بر تکرار تصاعدی آن در روزهای جمعه از ابتدای سالگشت روز زمین تا سالگرد فاجعه اشغال فلسطین در 15 می سال گذشته و همچنین کشیده شدن دامنه آن به داخل سرزمین های اشغالی 1948 و کشورهای همجوار فلسطین در مناطق مرزی با سرزمین های اشغالی 1948 بود.
تظاهرات بازگشت آوارگان و لغو محاصره نوار غزه موجب تقویت توافق و اجماع ملی و هماهنگی گروه های فلسطینی شد؛به نحوی که در جریان این تظاهرات ها فقط پرچم فلسطین برافراشته می شود و شعارهای ملی سر داده می شود، نام هایی که بر روی تظاهرات هر هفته اطلاق می شود با روند تحولات و انقلاب فلسطین همسویی دارد، در این تظاهرات ها تمامی قشرها و طیف های فلسطینی از رده های سنی گوناگون و نهادها، تشکل ها، سازمان ها، احزاب و جریان سیاسی و اجتماعی مختلف حضور پیدا می کنند، اکنون حضور رهبران گروه های فلسطینی و شخصیت های ملی و دانشگاهی و دینی و چهره های موجه و ریش سفیدان و تاجران در کنار جوانان انقلابی کاملا مشهود است، این افراد در کنار جوانان انقلابی و در فعالیت ها و تحرکات و برنامه های انقلابی شرکت می کنند که این امر وحدت ملی را در باشکوه ترین شکل ممکن و زیباترین جلوه به تصویر می کشد، توده های فلسطینی ساکن باریکه غزه با حمایت از تظاهرات بازگشت و حضور گسترده در برنامه های آن میزان پایبندی خود به مطالباتشان و اصرارشان بر این مطالبات را به اثبات رساندند و تلاش های برخی رژیم های عربی در زمینه سرکوب این تظاهرات و فعالیت های آن را به شکست کشاندند.
تظاهرات بازگشت زمینه ساز شکل گیری اقدامات مبارزاتی و انقلابی خلاقانه شد. به آتش کشیدن لاستیک های خودروها، پرتاب سنگ، بریدن فنس ها و سیم های خاردار، ارسال بالون ها و بادبادک های آتش زا، مستند سازی تحولات و رخدادهای تظاهرات بازگشت با استفاده از تلفن های همراه و انتشار آنها در شبکه های اجماعی، برپایی اردوهای دانشجویی، برگزاری نشست ها و جلسه های هم اندیشی، برگزاری کارگاه های آموزشی و فرهنگی در اردوگاه های بازگشت دایر شده در نوار مرزی باریکه غزه با سرزمین های اشغالی 1948، برگزاری جشنواره ها و مراسم های فرهنگی نتیجه یک تحرک و فعالیت گسترده است.
تظاهرات بازگشت خود را به عنوان یک تاکتیک راهبردی سودمند و کارآمد و فعال برای مقابله با تجاوزات اشغالگران صهیونیست در میان توده های فلسطینی جا انداخت و نهادینه کرد.این تظاهرات تمامی توانمندی ها و ظرفیت ها و پتانسیل های سازمان ها و نهادها و دستگاه های امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی را به تحلیل برد و مانع از آن شد که دشمن صهیونیستی بتواند به زرادخانه جنگی خود دلخوش کند، آویخای ادرعی سخنگوی نظامی ارتش صهیونیستی در یک فیلم ویدئویی کوتاه که آن را در صفحه شخصی خود توئیت کرد مدعی شد که این تظاهرات، تظاهرات بازگشت نیست، بلکه یک هرج و مرج است، جنبه مردمی ندارد بلکه یک اقدام تحریک آمیز است.
به باور مناخیم خطرناک ترین مساله که تظاهرات بازگشت در آن موفق شد اینکه بار دیگر مساله منازعه فلسطینیان با اشغالگران صهیونیست را به عنوان یک منازعه مردمی مطرح کرد، این تظاهرات بار دیگر موجب مطرح شدن مساله محاصره باریکه غزه و بحران انسانی باریکه غزه و قرار گرفتن آن در کانون توجهات محافل بین المللی شد، این تظاهرات جامعه صهیونیستی را نقره داغ کرد و آن در حالت نگرانی و ترس و هراس و وحشت قرار داد چهره واقعی ارتش رژیم اشغالگر قدس را به تصویر کشد و از چهره واقعی آن نقاب بردشت، ارتشی که غیر نظامیان بی دفاع فلسطینی اعم از کودکان و زنان و پیرمران و تیم ها و اکیپ های امداد و نجات را و فعالان عرصه رسانه را هدف حمله قرار می دهد و دست به سرکوب آنان می زند و با شلیک گلوله های جنگی آنان را نشانه می رود و موجب معلولیت دایمی آنان می شود.
تظاهرات بازگشت موجب شد که مساله فلسطین در کانون توجهات محافل بین المللی قرار گیرد، این تظاهرات تمامی طرح های دشمنان در زمینه حذف مساله فلسطین را چالش کشاند و حق بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمینشان در چارچوب قوانین و قطعنامه های بین المللی را پررنگ تر کرد و روند عادی سازی روابط میان برخی کشورهای عربی و رژیم اشغالگر قدس را به چالش کشاند و دولت های عربی از تصمیم خود برای برقراری روابط مستقیم با رژیم صهیونیستی عقب نشینی کردند، این تظاهرات همچنین مانع از نفوذ اسرائیل به جوامع عربی و تبلیغ آنچه که به اصطلاح همزیستی مشترک خوانده می شود، شد ، این تظاهرات محاصره نوار غزه و بحران انسانی این منطقه را برجسته کرد و نوار غزه را به عنوان یک موتور محرک پویا و فعال در منطقه مطرح کرد، از بار فشارهای اعمال شده علیه جنبش مقاومت اسلامی حماس کاست، تشکیلات خودگردان فلسطین را به عقب نشینی از اعمال مجازات های فزاینده بر فلسطینیان ساکن باریکه غزه واداشت.
تظاهرات بازگشت و لغو محاصره نوار غزه تا حدودی دستاوردهایی را به نفع برنامه آزادی خواهی ملی فلسطین رقم زد، با توجه به این موفقیت ها باید دامنه این تظاهرات گسترش یابد و ابزارهای آن توسعه داده شود، هر از گاهی این تظاهرات به منظور تضمین تداوم آن مورد ارزیابی قرار گیرد.
