چهارشنبه 30/آوریل/2025

تعویق زمان انتخابات شوراها در فلسطین … مشکل کجاست؟

جمعه 7-اکتبر-2016

به نظر می رسد که فضای سیاسی داخلی درفلسطین تا این لحظه برای پذیرش اصل چرخش مسالمت آمیز قدرت، قبول نتایج رای گیری(صرف نظر از طرف پیروز در آن) و ایجاد شرایطی عادلانه و شفاف برای اجرای انتخاباتیکه بیانگر اراده حقیقی ملت فلسطین باشد، آمادگی ندارد.

آگوست گذشته بود که از زبان یک مسئولتشکیلات خودگردان در رام الله نقل شد که جنبش فتح هرگز پا به انتخاباتی نمی گذاردکه تمامی شواهد و قرائن حکایت از شکستش در انتخابات دارد. وی گفته بود: «ما بهدنبال خودکشی نیستم.»

داشتن این احساس که باختن در انتخاباتبه مثابه انتحار و خودکشی است و همچنین بیان این مطلب که «فتح پا به انتخابات نمیگذارد مگر پیروزی اش تضمین شده باشد» نشان می دهد که فتح ـ به عنوان اختیاردارسازمان آزادیبخش فلسطین و تشکیلات خودگردان ـ می خواهد هیمنه و سلطه خود را تا ابدبر مراکز تصمیم گیری در فلسطین حفظ کند.

اگر چه ابومازن و شماری از رهبرانفلسطینی عضو فتح به اجرای انتخابات قانونگذاری که به پیروزی حماس در سال 2006انجامید، می بالند و می گویند که به نتایج این انتخابات احترام گذاشته اند ؛ ولینکته ای وجود دارد که متعمدا توجه خود را از آن منحرف می کنند. نکته اینجا است کهرهبران فتح هرگز انتظار پیروزی حماس را نداشتند و نظرسنجی ها و پیش بینی ها دستگاههای اطلاعاتی تشکیلات خودگردان و سرویس های اطلاعاتی رژیم صهیونیستی، جهان عرب،آمریکا و جامعه بین الملل همه از اطمینان نسبت به پیروزی فتح حکایت داشت.

در مورد حکایت احترام فتح به نتایجانتخابات باید گفت که صرف اقدام ابومازن در مکلف نمودن اسماعیل هنیه به تشکیل کابینهسندی کافی برای اثبات این احترام نیست ؛ بلکه باید این نکته را نیز متذکر شد کهابومازن دست به اتخاذ تدابیر و انجام اقداماتی زد که در راستای براندازی دولت هنیهو به شکست کشاندن آن بود. نکته دیگری که باید در اینجا یادآور شد، نابسامانی هایامنیتی است که دستگاه های امنیتی تشکیلات خودگردان به دستور رهبران جنبش فتح بهراه انداختند و خود را نسبت به اوامر دولت غیر ملزم اعلام کردند. ابومازن در حالیدم از احترام به نتیجه انتخابات می زند که در طول نه سال گذشته اجازه تشکیل جلساتمجلس قانونگذاری فلسطین را نداده و مانع از آن شده است که این سازمان نقش نظارتیخود را به انجام برساند آن هم صرفا به خاطر اینکه اکثر نماینده های آن عضو حماسهستند. ضمنا تمامی دولت هایی که در طول سالیان گذشته به دستور ابومازن تشکیل شده واداره امور را به دست گرفته اند، هیچ گونه رجوعی به پارلمان (برای گرفتن رایاعتماد) نداشته اند. علاوه بر این، ابومازن ده ها مورد دستور و قانون را وضع کردبدون آنکه موافقت پارلمان را در این زمینه اخذ نمایند.

باید توافق نامه آشتی فلسطین که دراوایل ماه می سال 2011 به امضا رسید، باعث ساماندهی اوضاع داخلی می شد و ضمن اجرایاقدامات اعتماد ساز، بستر را برای برگزاری انتخاباتی سالم و شفاف فراهم می نمود ؛ولی گذشت پنج سال زمان از امضای این توافق نامه، کافی نبود که تشکیلات خودگردان بهتعهدات خویش عمل کند. اخیرا نیز دادگاه قانون اساسی تشکیلات خودگردان حکم به توقفروند برگزاری انتخابات شوراها داده است، حکمی که نمی توان آن را غیر سیاسی دانست.این حکم باعث ایجاد سرخوردگی در میان فلسطینیان گردیده است.

آخرین انتخابات شوراها با مشارکت گروههای فلسطینی در سال 2005 برگزار شد که رقابت اصلی میان دو جنبش فتح و حماس بود.این انتخابات در طول یک سال و در چهار مرحله برگزار شد که ساکنان 256 شهر و روستایفلسطین در آن شرکت جستند. نتایج کلی نشان از برتری جنبش فتح در شوراهای مربوط بهروستاها و شهرهای کوچک و نیز مجموع کرسی های به دست آمده بود و حال آنکه درشوراهای شهرها و شهرک های بزرگ و نیز در مجموع آرا، پیروزی سهم حماس گردید. فتح1164 کرسی شوراها را به خاطر تعدد شهرک های کوچک، از آن خود کرد و سهم حماس نیز862 مورد گردید. مجموع کرسی هایی که فتح و حماس با همدیگر به دست آورند، حدود سهچهارم کل کرسی های شوراها بود. از جمله مواردی که در آخرین انتخابات شوراها (درسال 2005) فتح را غافلگیر کرد پیروزی قاطع حماس در نابلس، بزرگ ترین شهرک کرانهباختری ـ آن هم با کسب 74 درصد آرا ـ بود و به همین خاطر بود که رهبران تشکیلااتخودگردان (فتح) تصمیم به عدم برگزاری انتخابات شوراها در شهرهای الخلیل و غزهگرفتند ؛ زیرا پیش بینی ها از برتری حماس در آنها حکایت داشت.

در 11/7/2012 بود که دولت سلام فیاض دررام الله تصمیم گرفت تا انتخابات شوراها را بدون هماهنگی و توافق با دولت اسماعیلهنیه در غزه برگزار کند. این موضوع باعث شد تا حماس تصمیم به بایکوت انتخابات وعدم اجرای آن در کرانه باختری بگیرد. انتخابات در 20/10/2012 و در 93 حوزه برگزارشد. با وجود بایکوت انتخابات از سوی گروه های مقاومت، باز هم شاهد رقابت و شکافشدید میان اعضای فتح بودیم که این امر باعث شد تا چهره ها و شخصیت های عضو جنبشفتح در برخی از مناطق به صورت جداگانه و با لیست هایی مستقل ظاهر شدند و به رقابتبا لیست های رسمی جنبش فتح مبادرت ورزیدند. سنگین ترین شکست را لیست رسمی جنبش فتحدر شهر نابلس متحمل شد که لیست وابسته به غسان شکعه (از افراد بریده از جنبش فتح)توانست بر لیست رسمی جنبش فتح به ریاست امین مقبول، دبیر شورای انقلابی جنبش فتحپیروز شود. ضمنا محمد دحلان بعد از جدایی از فتح، به همراه هوادارانش نقش مهمی رادر این انتخابات ایفا کردند و توانستند بر نتایج تاثیر بگذارند.

مصوبه 21/6/2016 دولت فلسطین در خصوصاجرای انتخابات شوراها بارقه امید در خصوص حرکت دوباره قطار ساماندهی اوضاع داخلیرا زنده کرد. این تصمیم با استقبال حماس و گروه های مختلف فلسطینی همراه شد که همهآنها (البته به جز جنبش جهاد اسلامی) تصمیم به مشارکت در آن گرفتند.

با مشخص شدن موافقت حماس برای مشارکتدر انتخابات و با تشکیل نقشه برگزاری انتخابات، چپگرایان فلسطینی از ائتلاف با فتحو صدور لیست های مشترک انتخاباتی سر باز زدند و علاوه بر آن، برخی درگیری ها ورقابت های داخلی میان اعضای جنبش فتح در گرفت و دحلان به همراه هوادارانش وارد خطتشکیل لیست های انتخاباتی جنبش فتح و ایجاد ائتلاف شدند. در این شرایط، صداهایی ازمیان رهبران جنبش فتح و برخی کشورهای عربی فعال در زمینه فلسطین شنیده می شد کهخواستار تعویق زمان انتخابات بودند به ویژه آنکه حماس تصمیم به مشارکت گسترده وغیر مستقیم در کرانه باختری گرفته بود و قصد داشت تا از لیست های مستقل حمایت کندو به این ترتیب، راه را بر روی تعقیب اعضای خویش از سوی رژیم صهیونیستی و دستگاههای امنیتی تشکیلات خودگردان ببندد ؛ زیرا این امر فرصت بهتری را برای پیروزی حماسفراهم می کرد. نظرسنجی ها نیز احتمال پیروزی لیست های مورد حمایت حماس در شهرهایاصلی را بالا دانستند و کسب تعداد زیادی از آرا را برای آنها پیش بینی کردند کهالبته این امر حکایت از حضور قوی حماس در عرصه سیاسی فلسطین دارد.

از آغاز آگوست، فشارها به ابومازن برایعدم برگزاری انتخابات محلی زیاد شده است. شماری از اعضای کمیته مرکزی فتح خواستاراین موضوع هستند و کشورهای عربی که ارتباط خاصی با مسئله فلسطین دارند، از برگزاریانتخابات خرسند نیستند. اخبار درز کرده از اردن و مصر نشان می دهد که این طرف هایعربی به تشکیلات خودگردان برای لغو یا تعویق زمان انتخابات فشار وارد می آورند.برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز با اردن و مصر هم نظر هستند و باورشان این استکه فتح از چند دستگی رنج می برد و برای انتخابات آماده نیست.

نظام های عربی بیم آن را دارند کهپیروزی حماس باعث احیای دوباره جریان اسلام سیاسی به ویژه اخوان المسلمین شود وباعث شارژ روحی هواداران این جریان گردد، موضوعی که به باور آنها تاثیر منفی براین کشورها خواهد گذارد. کشورهای عربی به ویژه امارات و مصر خود را برای دوره بعداز ابومازن آماده می کنند و می کوشند تا نقش اصلی را در این دوره به محمد دحلانبدهند. به باور این کشورها، پیروزی حماس طرح ها و برنامه های آنان را با مشکلمواجه می کند.

ذهن صهیونیست ها نیز به نوبه خود مشغولشیوه مقابله با شرایط و مقتضیات بعد از پیروزی حماس ـ به ویژه در کرانه باختری ـاست و در عین حال، به مرحله بعد از ابومازن نیز می اندیشند. پیش بینی ها و بررسیهای آنها نشان می دهد که حماس در شهرهای مهم کرانه باختری پیروز می شود و به همینخاطر مخالف برگزاری انتخابات هستند و برای تحقق این هدف، وارد عمل شده و به همینمنظور، برخی از فعالان وابسته به حماس را بازداشت کرده و تلاش می کنند تا به شیوههای مختلف تهدید، دیگر اعضا را نیز به اجتناب از کاندیداتوری وا دارند.

ابومازن که بر اجرای انتخابات مصرّ بهنظر می رسید و در عین حال از دخالت های کشورهای عربی برای تحمیل محمد دحلان بهجنبش فتح و مقامات فلسطینی نگران بود، همچنان بر این باور است که برگه های برندهرا در دست دارد و تا زمانی که شانس حماس برای پیروزی در انتخابات زیاد و شکستیجدید در انتظار فتح باشد، می تواند انتخابات را به تعویق انداخته یا ملغی کند.ابومازن به دنبال برانگیختن خشم کشورهای عربی حامی روند سازش و البته مخالف جریاناسلام سیاسی (که به قدرت رساندن محمد دحلان را در سر می پرورانند) نیست ؛ ولی درعین حال می خواهد این پیام را به نظام های عربی برساند که تصمیمات مربوط به جنبشفتح داخلی است و آنها نباید رقیبی را به این جنبش تحمیل کنند.

از سوی دیگر، تبادل اتهامات میانتشکیلات خودگردان و حماس در خصوص تلاش برای تاثیرگذاری بر روند انتخابات ـ از طریقسوء استفاده از دستگاه های امنیتی و نفوذ در هیئات قضایی ـ موضوع دیگر تاثیرگذار دراین امر می باشد.

در فلسطین تقریبا این اجماع وجود داردکه مصوبه 8/9/2016 دیوان عالی در خصوص توقف موقت روند اجرای تصمیم هیات وزیران درخصوص برگزاری انتخابات محلی، مصوبه ای سیاسی است هر چند که ظاهر و پوششی قانونی بهخود گرفته باشد. از آنجایی که شواهد و قرائن از بالا بودن احتمال پیروزی لیست هایمورد حمایت حماس، تداوم روند اختلافات داخلی در میان اعضای فتح و عدم موفقیت اینجنبش در ایجاد لیست هایی مشترک با حضور گروه های چپگرای فلسطینی حکایت دارد،فشارهای داخلی و خارجی به ابومازن برای عدم برگزاری انتخابات بیشتر شده است.

از دعاوی مطرح شده در دیوان عالیفلسطین (که باعث لغو انتخابات شد) روشن است که جنبش فتح پشت سر ماجرا می باشد ولیست های انتخاباتی سه گانه ای که اقامه دعوا کرده و تعویق انتخابات را خواستارشده اند، از جنبش فتح می باشند. اگر نبود چراغ سبز رهبران جنبش فتح به ویژهابومازن، این لیست های انتخاباتی دست به این اقامه دعوا نمی زدند. منطقی که پشت سرتصمیم دیوان عالی فلسطین برای لغو انتخابات بود، عجیب به نظر می رسد ؛ زیرا اینارگان در صدور حکم خویش به محرومیت ساکنان قدس و حوالی آن از مشارکت در انتخاباتشوراها (به خاطر کارشکنی اشغالگران) استناد جسته و در صلاحیت قضایی نوار غزه وقانونی بودن احکامش در حوزه صلاحیت کاندیداها تشکیک جسته است.

صرف نظر از اینکه آیا قانون انتخاباتبه دیوان عالی اجازه بررسی اعتراضات انتخاباتی را می دهد یا نه، این ارگان خود راوارد یک اختلاف سیاسی کرده و در همین راستا گفته است که نوار غزه از نظر قضایی وحقوقی به رسمیت شناخته نمی شود. در حقیقت، فعالیت دیوان عالی در مناطق تحت مدیریتمقاماتی است که نهاد قانونگذاری فلسطین را به تعطیلی کشانده اند و هیچ کدام ازدولت های شان مشروعیت خود را از مجلس منتخب ملت دریافت نکرده و رای اعتماد از آناخذ ننموده اند ؛ با توجه به همین موضوع، برای این نهاد قضایی بهتر آن بود که درتصمیمات خود توافقات آشتی ملی را مد نظر قرار می داد و به سمت ساماندهی اوضاعداخلی حرکت می کرد.

از سوی دیگر، صدور حکم لغو انتخابات بهاین بهانه که ساکنان محله های قدس و مناطق اطراف آن (که تحت اشغال صهیونیست ها میباشد) از شرکت در انتخابات محروم هستند، اقدامی عجیب و تعجب برانگیز می باشد بهویژه آنکه این بهانه از سوی طرف هایی از جنبش فتح مطرح شده است که پیش از این و درجریان انتخابات سال 2005 و 2012 در مقابل این موضوع سکوت کردند.

قرینه سومی که حکایت از نقش فتح درصدور حکم تعویق انتخابات از سوی دیوان عالی دارد، از سوی خود مقامات تشکیلاتخودگردان انجام گرفته است ؛ زیرا مقامات مذکور دادستان کل را وادار کرده اند تا ازدیوان عالی بخواهد که تصمیم گیری نهایی در موضوع انتخابات را به 3/10/2016 واگذارنماید. در واقع، مقامات تشکیلات خودگردان می دانستند که این امر عملا به تعطیلیانتخابات می انجامد.

با توجه به آنچه گذشت، شواهد و قرائنحکایت از آن دارد که ابومازن و رهبران فتح رغبتی برای برگزاری انتخابات شوراهاندارند و همین امر نیز باعث ناراحتی و ناخرسندی حماس و دیگر گروه های فلسطینیگردیده است.

به هر حال، حماس و گروه های فلسطینینباید به خاطر تعویق انتخابات ناراحت باشند ؛ زیرا با وجود اشغالگران صهیونیستیحاضر در کرانه باختری که اقدام به قتل، اسارت گرفتن، تخریب، تعطیل و به شکستکشاندن ارگان های فلسطینی می کنند و با وجود تشکیلات خودگردانی که از ضعف، رخوت وسردرگمی رنج می برد، دیگر موفقیت شوراهای محلی امری است که تحققش بسیار دشوار میباشد.

از سوی دیگر، انتخابات محلی نمی تواندیک شاخص سیاسی دقیق برای تعیین میزان محبوبیت گروه های فلسطینی و حجم نفوذ آنانباشد ؛ زیرا حساب و کتاب های عشیره ای و قبیله ای ـ به ویژه در حوزه های روستایی ـبه شکلی قوی در فرآیند انتخاباتی تاثیر می گذارد به ویژه آنکه قرار بر برگزاری انتخاباتدر 272 حوزه روستایی از مجموع 414 حوزه است. به هر رو، حساسیت اوضاع در فلسطین وتلاش طرف های مختلف برای بررسی شواهد و قرائن سیاسی و مردمی مربوط به نتیجهانتخابات، باعث شده است تا این انتخابات مزه و طعم خاصی پیدا کند و بیشتر ازاهمیتش، مورد توجه قرار گیرد.

در پایان باید گفت که تجربه اعلامبرگزاری انتخابات شوراها و سپس انتشار خبر تعویق آن نشان داد که ساماندهی اوضاعداخلی و پیشبرد برنامه آشتی ملی تا چه حد دشوار است و اشغالگران صهیونیست و طرفهای عربی و بین المللی تا چه حد بر تصمیمات تشکیلات خودگردان تاثیر دارند. 

لینک کوتاه:

کپی شد