یکشنبه 11/می/2025

تقدس بيت المقدس از منظر اسلام و يهود

دوشنبه 11-دسامبر-2017

با بررسي دقيق در ادبيات يهودي و ادبيات اسلامي به دو گونه متفاوت از تقدس در مورد بيت المقدس بر مي‌خوريم ، برای مسلمانان ، فلسطين محل ظهور پيامبران بزرگ الهي و سرزمين تكوين رسالت انبياي توحيدي است و براي قوم بني اسرائيل نه اورشليم تقدس داشته و نه کوه صهيون و تنها مرکز و محل قدوسيت همان «تابوت عهد» بوده است.
 
با بررسي دقيق در ادبيات يهودي و ادبيات اسلامي به دو گونه متفاوت از تقدس در مورد بيت المقدس بر مي‌خوريم که گفتار زير در پي روشن کردن ابعادي از اين افتراق است.

تاريخ يهود بيان مي دارد که قدس پايتخت اسرائيلي‌ها در عصر حضرت داوود و سليمان (عليهم السلام) بود که حدود 80 سال حکومت کردند و بعد از زمان آنها نيز چند دهه پايتخت اسرائيلي‌ها باقي مانده بود.

در ادبيات يهود اعتقاد بر اين است که در تسلط آنها بر قدس رقيبي وجود ندارد و سرزمين فلسطين و بويژه قدس عطيه الهي است و اولين معبدي که در قدس ساخته شد معبد سليمان بود که فلسفه وجود يهود است.

اما نکته در خور تامل اين است که در تورات بر ادعاي وعده الهي در بخشيدن سرزمين کنعان(فلسطين) به حضرت ابراهيم (ع) و ابنا و اخلاف او تاکيد شده است ولي در اين ميان از بيت المقدس صحبتي به ميان نيامده است.

در متون توراتي همچون سفرهاي تورات اول،بيت‌المقدس (اورسالم)هيچ مزيتي بر نقاط ديگر ندارد.

بعد از فتح فلسطين توسط حضرت داوود و حضرت سليمان يهوديان بر آن شدند تا قدس را به‌عنوان پايتخت سياسي حکومت داوود‌(ع) معرفي کنند و طبق متون تورات مسئله تقدس مطرح نبوده است.

البته بعدها به‌علت آميختگي دين و حکومت نزد بني اسرائيل قدس نيز براي آنان جنبه مقدس پيدا کرد.

بعد از اينکه حضرت سليمان معبد خود را ساخت طبق نص تورات،جنبه تقدس آن براي يهود تقويت شد.

يهود بر اساس نوشته هاي تورات معتقد است که معبد سليمان ، خانه خدا(يهوه) است و خدا که قبل از تاسيس معبد در آسمان ماوآ داشت حال معبدي در زمين دارد.

در کتاب مقدس آمده است: «اما همان شب خداوند به ناتان نبي فرمود که برود و به خدمتگزار او داوود چنين بگويد:تو نمي‌تواني براي من خانه‌اي بسازي . من هرگز در يک ساختمان ساکن نبوده ام .

از آن زماني که بني اسرائيل را از مصر بيرون آوردم تا امروز ،خانه من يک خيمه بوده است و از جايي به جاي ديگر در حرکت بوده ام در طول اين مدت هرگز به هيچ‌کدام از رهبران اسرائيل که آنها را براي شباني قوم خود تعيين نموده بودم ،نگفتم که چرا برايم خانه اي از چوب سرو نساخته ايد؟»

بنابر اين مي‌توان گفت تقدس الهي مورد نظر يهود در خصوص بيت المقدس به مرور و بعد از انتخاب قدس به پايتختي توسط حضرت داوود (ع) شکل گرفت.

در تورات آمده است :«داوود پادشاه و سربازانش به اورشليم حمله کردند تا با يبوسيها که در آنجا ساکن بودند بجنگند .يبوسيها به داوود گفتند:هرگز به داخل شهر راه نخواهي يافت.

حتي کوران و شلان ، مي‌توانند تو را از اينجا بيرون کنند.آنها خيال مي‌کردند در قلعه خود در امان هستند اما داوود و سربازانش آنها را شکست داده ، قلعه صهيون را گرفتند . اين قلعه امروز به شهر داوود معروف است.»

تورات بر کلمه «صهيون» اصرار دارد علي رغم اينکه اين کلمه تا آن هنگام در جغرافياي تاريخي منطقه ،بر شهر اورشليم اطلاق نمي‌شده است و فقط از شهر «اورسالم» ويا «يبوس» صحبت مي شود .

ودر کتاب مقدس نيز بر اين تاکيد شده است : «پس در حبرون داوود در حضور خداوند با رهبران اسرائيل عهد بست و ايشان همان‌طور که خداوند به سموئيل فرموده بود،او را به‌عنوان پادشاه اسرائيل انتخاب کردند.

سپس داوود و آن رهبران به «اورشليم»که محل سکونت يبوسي ها بود و «يبوس» نيز ناميده مي‌شد،رفتند .

ولي اهالي يبوس از ورود آنها به شهر جلوگيري کردند . پس داوود قلعه «صهيون» را که بعد به «شهر داوود» معروف شد ،تسخير کردو به افراد خود گفت:اولين کسي که به يبوسي ها حمله کند،فرمانده سپاه خواهد شد.

يوآب پسر صرويه اولين کسي بود که به يبوسي ها حمله کرد پس مقام فرماندهي سپاه داوود به او داده شد.داوود در آن قلعه ساکن شد و به همين جهت آن قسمت از شهر اورشليم را شهر داوود ناميدند».

لذا در اينجا بر حضور يبوسي ها در اورشليم(قدس)تاکيد مي‌گردد و ضمنا شهر اورشليم و قلعه صهيون(قلعه داوود) با يکديگر متمايز هستند.

در اينجا نيز استفاده تورات از واژه صهيون عجيب به نظر مي‌رسد زيرا اگر واقعا اين کوه صهيون به اين نام، در زمان هجوم داوود (ع) به اورشليم وجود داشته است و اين‌قدر براي بني اسرائيل مهم و مقدس بوده که بعدها مرکز فرمانروايي داوود و سليمان بر تمام فتوحاتشان شده است پس اصرار بني اسرائيل بر فتح اورشليم را به چه صورتي مي‌توان توجيه کرد.

بالاخره اورشليم مقدس بوده و يا کوه صهيون که بعدها مرکز حکومت بني اسرائيل بر کل فتوحاتشان مي‌شود.

لذا به نظر مي‌رسد که براي قوم بني اسرائيل نه اورشليم تقدس داشته و نه کوه صهيون و تنها مرکز و محل قدوسيت همان «تابوت عهد»(که حاوي تورات و ميراث حضرت موسي( ع) وهارون و بني اسرائيل است)بوده است.

هنگامي که داوود در قلعه اي که تورات به آن نام صهيون مي‌دهد مستقر شد و محل عملياتهاي بعدي براي تسخير اورشليم قرارگرفت به مرور جنبه تقدس يافت و بعد از اينکه اورشليم فتح شد وداوود اين شهر را گسترش داد به نحوي که کوه صهيون نيز در آن شهر (و اصولا به شهر داوود تغيير نام داد) قرار گرفت و طبعا با ادامه مرکزيت اورشليم براي حکومت داوود (ع) و ساخت معبد سليمان جنبه تقدس پيدا کرد .

در اسفار خمسه(تورات) و تاقبل از فتح اورشليم به دست داوود (ع)(طبق روايت تورات فاصله زماني بين وفات حضرت موسي عليه السلام و فرمانروايي حضرت داوود حدود 250 سال است )در يهوديت که شريعت موسي مي‌باشد، به نام اورشليم و تقدس آن هيچ اشاره اي نشده است و تنها وجود مقدس براي بني اسرائيل سرزمين کنعان( فلسطين) به عنوان ارض موعود و تابوت عهد (به عنوان ميراث حضرت موسي و يهود) است.

در تورات در سفر پيدايش خداوند به حضرت ابراهيم فرمود:«من اين سرزمين(فلسطين)را به نسل تو خواهم بخشيد» .پس ابراهيم در آنجا قربانگاهي براي خداوند که بر او ظاهر شده بود ،بنا کرد.

با فوت حضرت سليمان مملکت کوچکش به دو قسمت تقسيم گشت : مملکتي در قدس(اسرائيل) و ديگري در السامره .

دو مرکز سياسي و ديني در ميان يهوديان ايجاد شد يکي در اورشليم و ديگري در سامره و رابطه حکومت جنوبي يعني سامره با اورشليم قطع شد و ديگر اورشليم براي اهالي سامره مقدس نبود و اين خود دليلي ديگر بر اين مسئله است که بيت المقدس في‌النفسه براي يهوديان داراي تقدس نبود بلکه به مرور مقدس شد.

اما در اسلام:

در صورتي‌که در اسلام بر تقدس قدس به صورت ماتقدم تاکيد شده است و در سال
10‌بعثت پيامبر اسلام از مکه (مسجد الحرام)به بيت المقدس (مسجد الاقصي)رفته و در شب اسراء از مسجد الاقصي به معراج رفتند.

بيت المقدس قبله اول مسلمانان تعيين شد و تمام اينها بيانگر تقدس بسيار و ذاتي بيت‌المقدس براي مسلمانان دارد که به‌صورت مفصل تر بحث خواهد شد.

حضرت موسي عليه السلام براي يهود قبله اي شبيه قبله مسلمانان تعيين نکرد و بنا بر فرموده خداوند (به روايت تورات)خيمه عبادت ساخته شد تا تابوت عهد در آن قرار گيرد و محلي براي عبادت خداوند باشد .

در تورات و در سفر خروج مي‌خوانيم: خداوند از موسي خواست تا به قوم اسرائيل چنين بگويد: «قربانگاهي که براي من مي‌سازيد بايد از خاک زمين باشد .

از گله و رمه خود قرباني هاي سوختني و هداياي سلامتي روي اين قربانگاه قرباني کنيد.در جايي که من براي عبادت تعيين مي‌کنم قربانگاهي بسازيد تا من آمده ،شما را در آنجا برکت دهم.

به اين ترتيب در متون اوليه يهود قبله و مکان عبادت ثابت نبوده و در حال حرکت بوده است و در هر سرزميني که قوم بني اسرائيل اقامت مي‌کرد خيمه عبادت بنا کرده و در آنجا به عبادت خدا مي‌پرداختند.

در ارتباط با صندوق عهد در تورات آمده است:خداوند به موسي مي‌فرمايد:«آن‌گاه من در آنجا (محل قرار گرفتن تابوت عهد)با تو ملاقات خواهم کرد و از ميان دو فرشته اي که روي تخت رحمت قرار گرفته اند با تو سخن خواهم گفت و دستورات لازم براي بني اسرائيل را به تو خواهم داد.

در داخل خيمه عبادت محلي بسيار مقدس تعبيه مي‌شد به نام قدس الاقداس که محل قرار گرفتن تابوت عهد بود.

قداست مسجدالاقصي در اسلام:

فلسطين محل ظهور پيامبران بزرگ الهي و سرزمين تكوين رسالت انبياي توحيدي همچون حضرت ابراهيم، موسي و عيسي(عليهم السلام) است. نزد مسلمين نيز نام فلسطين و مسجدالاقصي تداعي‌گر واقعه‌اي بزرگ است.

در سال دهم بعثت حادثه عظيم اسراء و معراج رسول معظم اسلام(ص) از مسجدالحرام به مسجدالاقصي در شهر بيت المقدس شد. مسجدالاقصي محل تلاقي اديان توحيدي و ابراهيمي است و به همين خاطر است كه در قرآن كريم از آن به‌عنوان «سرزمين مقدس» نام برده شده است .

اين قداست منحصر به فرد بر اهميت و حيثيت بيت المقدس و مسجدالاقصي نزد مسلمانان افزوده است.

وجود اماكن مقدس اسلامي، اعم از قبور انبياء، بزرگان صحابه و تابعين، مساجد و غيره نيز بر جنبه تقدس مسجدالاقصي افزوده است.

اسلام، يهوديت و مسيحيت را دين الهي دانسته و انبياء آنها را پيامبران راستين و شعائر و اعتقادات واقعي اين اديان را توحيدي مي‌داند.

اسلام، ابراهيم (ع) اسحاق (ع)،‌ يعقوب (ع)، موسي (ع) و عيسي (ع) همگي را از جمله پيامبران بزرگ الهي محسوب مي‌كند و احترام و قداست اعلا براي آنان قائل است.

فلسطين زادگاه پيامبران بزرگ توحيدي چون اسماعيل، اسحاق، يعقوب، يوسف،‌ داوود، سليمان، عيسي، ذكريا و يحيي عليهم و علي نبينا افضل الصلاه و الاسلام ـ مي‌باشد .

بنابر نقل «مقاتل بن سليمان»، «جايي در اين سرزمين نمي‌باشد، مگر آنكه پيامبري بر آن نماز گزارده و يا فرشته‌اي و ملكي از فرشتگان خداوند بر آن گذشته باشد .»

از دلايل ديگر اهميت بيت المقدس براي مسلمين رخداد وقايع مختلف در تاريخ اسلام است كه در ذيل به تعدادي از آنها مي‌پردازيم:

1 – در سال دهم بعثت، واقعه پرشكوه اسراء و معراج پيامبر اعظم(ص) از مسجدالحرام به مسجدالاقصي و بيت المقدس روي داد .

اين اولين پيوند خاص بين مسلمين و بيت‌المقدس و بويژه مسجدالاقصي است. در قرآن در سوره اسراء آيه يكم آمده است كه:

«سبحان الذي اسري بعبده ليلا من المسجد الحرام الي المسجدالاقصي الذي باركنا حوله لنريه من آياتنا انه هو السميع البصير .»

سيد قطب در تفسير اين آيه چنين آورده است :

«اسراء تمامي اديان توحيدي بزرگ از ابراهيم و اسماعيل و خاتم الانبياء را به يكديگر وصل مي‌كند و اماكن مقدس اديان توحيدي را در يك جا جمع مي‌آورد.

چنان است كه گويي حضرت محمد(ص) خاتم‌الانبياء‌با اين سفر شبانه شگرف اعلام مي‌كند كه پيام و رسالت او حاوي پيام و رسالت انبياء قبل از اوست.»

2 – مسجدالاقصي قبله اول مسلمين بوده. اين مسئله‌ نيز مؤيد احترام و تقديس اين مسجد نزد مسلمانان است. پس از نزول حكم وجوب نماز براي مسلمانان در سال دهم بعثت، مسلمين حدوداً‌ پنج سال به سوي مسجدالاقصي نماز مي‌گزاردند.

3 – فتح بيت المقدس توسط مسلمين در سال 16 هـ.ق. وجود امكنه و بناهاي مذهبي و تاريخي از دلايل ديگر پيوند و علاقه خاص مسلمين به مسجدالاقصي و فلسطين است.

علاوه بر موارد مذكور، وجود آيات متعدد در قرآن كريم كه اين سرزمين را مكاني پاك و مقدس عنوان مي‌كند و نيز وجود احاديث معتبر و مستند شيعه و سني در باب ارزش و قدر مسجدالاقصي از پيامبر اكرم(ص)، ائمه معصومين (ع) و اصحاب ارجمند آنان بر تقدس و قدر بيت المقدس مي‌افزايد.

مسجدالاقصي در قرآن كريم:

در قرآن كريم بعضي از آيات به‌طور مستقيم و برخي ديگر به‌صورت غيرمستقيم به اين مكان مقدس اشاره مي‌كنند.

اولين آيه كه در آن نام مسجدالاقصي به‌طور مشخص آمده است. آيه اول سوره اسراء مي‌باشد.

1 – «سبحان الذي اسري بعبده ليلاً من المسجد الحرام الي المسجدالاقصي الذي باركنا حوله لنريه من آياتنا انه هو السميع البصير .»

«پاك و پير استه باد خداوندي كه شبانگه بنده خود پيامبر اكرم (ص) را از مسجدالحرام به سوي مسجدالاقصي كه پيرامونش را مبارك ساختيم، سير داد تا آيات خود را به او بنمايد، كه خداوند به حقيقت شنوا و بيناست.‍» در اين آيه كريمه، مسجدالاقصي يكي از نشانه‌ها و آيات خداوندي به شمار آمده است. در قرآن كريم آيات ديگري نيز وجود دارد كه به‌صورت غيرمستقيم بر فضيلت و قداست مسجدالاقصي تأكيد مي‌كند. از آن جمله مي‌توان به اين آيات اشاره نمود:

2 – «و نجيناه و لوطاً الي الارض التي باركنا فيها للعاملين .»‌

«و ما ابراهيم را با لوط رهانيديم و آنها را به سرزميني كه براي جهانيان با بركت قرار داديم بفرستاديم.‍»

در كتاب انس الجيل به نقل از ابن عباس آمده است كه مقصود از سرزمين مبارك در اينجا همان بيت المقدس و مسجدالاقصي است كه در اين سرزمين چشمه‌‌هاي آب شيرين فراواني در جريان است .

و در آيه‌اي ديگر آمده است:

3 – «و لسليمان الريح عاصفه تجري با مره الي الارض التي باركنا فيها و كنا بكل شيء عالمين .‍»

«و باد تند را مسخر سليمان گردانيديم كه به امر او حركت مي‌كرد به سوي سرزميني كه در آن بركت قرار داديم و ما به همه امور عالم و مصالح بندگان داناييم.»

در كتاب تفسير مجمع البيان در ذيل اين آيه آمده است كه منظور از سرزمين مبارك همانا بيت المقدس است .

4 – باز در جايي ديگر آمده است كه: «يا قوم ادخلوا الارض المقدسه التي كتب الله لكم و لا ترتدواعلي ادباركم .»

موسي گفت: «اي قوم به سرزمين مقدسي كه خداوند در سرنوشت شما مقرر گردانيده داخل شويد و از حكم خداوند روي نگردانيد كه زيانكار خواهيد شد.»

شيخ طبرسي مفسر بزرگ قرآن كريم در ذيل تفسير اين آيه آورده است كه مراد از ارض مقدس همانا بيت المقدس مي‌باشد .

5 – آيه‌اي ديگر، آيه 137 سوره اعراف مي‌باشد. اشاره به سرزمين مبارك بيت المقدس «واورثنا القوم الذين كانوا يستضعفون مشارق الارض و مغاربها التي باركنا فيها و تمت كلمت ربك الحسني علي بني اسرائيل بما صبروا و دمرنا ما كان يصنع فرعون و قومه و ما كانوا يعرشون .»

«و مشرقها و مغربهاي پربركت زمين را به آن قوم كه (زير زنجير ظلم و ستم)، ضعف كشانده شده، واگذار كرديم؛ و وعده نيك پروردگارت بر بني اسرائيل به خاطر صبر و استقامتي كه به خرج دادند، تحقق يافت و آنچه فرعون و فرعونيان (از كاخهاي مجلل) مي‌ساختند و آنچه از باغهاي داربست دار فراهم ساخته بودند، در هم كوبيديم.»

6 – در سوره مومنون، آيه 50 نيز ذكري از فلسطين در بيت المقدس در قرآن كريم شده است.

«و جعلنا ابن مريم و امه آيه و آوينهما الي ربوه ذات قرار و معين .»

«و ما فرزند مريم (عيسي) و مادرش را آيت و نشانه‌اي قرار داديم و آنها را در سرزمين مرتفعي كه داراي امنيت و آب جاري بود جاي داديم.»‌

البته در قرآن كريم آيات ديگري نيز وجود دارند كه اكثر مفسرين بر اين عقيده هستند كه اشاره به قداست مسجدالاقصي و سرزميني كه آن را در برگرفته است، دارد.

7 – در قضيه قصه «سبا» جايي كه سخن از امنيت و آسايش است كه خداي بزرگ به آنان عطا نموده است:

«و جعلنا بينهم و بين القري التي باركنا فيهما قري ظاهره و قدرنا فيها السير، سيروا فيها ليالي و أياما آمنين.‍»

«و در ميان آنان و شهرهاي ديگري كه پربركت و نعمت كرده بوديم، شهركها و روستاهايي ساخته و پرداخته بوديم كه نمايان بود و در ميان آنها فاصله‌هاي مناسب و نزديك به هم ترتيب داده بوديم (و توسط انبياء بديشان پيام داديم كه) شبها و روزها در امن و امان در آنجاها سير و سفر كنند.»‌

پس اين شهرها، كه خداوند آنها را پربركت ساخته است، شهرهاي شام و فلسطين است. از ابن عباس روايت شده است كه: «منظور شهرهاي بيت المقدس است.»

همچنين برخي از مفسران بر اين باورند كه مقصود از «تين و زيتون» در آيات: «والتين و الزيتون و طور سينين و هذا البلد الامين» سرزمين و يا شهري است كه اين در ميوه، يعني انجير و زيتون ـ‌ در آن مي‌رويند كه آن هم بيت المقدس است.

بنابراين اسلام در همان ابتدا(سال دهم بعثت)نسبت خود را با مسجد‌الاقصي و بيت المقدس روشن ساخته است و تقدسي که براي قبله اول مسلمين قائل است ذاتي خود اسلام و تقدسي بسيار محکم و واضح و تقدسي ماتقدم است و نه تقدسي به مرور ايجاد شده و متاخره.

وليکن تقدسي که يهوديت براي قدس (اورشليم)قائل است تقدسي متاخره است يعني براي يهود آنچه مقدس بوده است همان ارض موعود (فلسطين)و تابوت عهد(ميراث حضرت موسي و قوم بني اسرائيل)بوده است و تقدسي ذاتي براي بيت المقدس قائل نيست وليکن بعد از تشکيل حکومت حضرت داوود و سليمان در قدس و به روايت تورات احداث معبد سليمان به علت قرار گرفتن تابوت عهد در اين معبد و مرکزيت بيت‌المقدس براي حکومت داوود و سليمان به مرور بيت المقدس جنبه مقدس پيدا کرده و اين تقدسي تبعي و متأخره محسوب مي‌شود.

لینک کوتاه:

کپی شد