“رون بن یشای” در مقاله ای تحت عنوان “جنبش حماس و استراتژی جدید آن” که در پایگاه اینترنتی روزنامه “وای نت نیوز” منتشر شده بود، به بررسی برخی تحولات اخیر فلسطین از جمله تغییر موضع جنبش مقاومت اسلامی “حماس” در زمینه شلیک موشک و خمپاره به سوی شهرک های صهیونیست نشین پرداخته است که خسارت های جانی و مالی فراوانی به شهرک نشینان صهیونیست وارد آورده و رعب و وحشت زیادی در میان آنها ایجاد کرده است. در مقابل، این حملات وجهه جنبش حماس در جامعه بین المللی و از جمله در میان کشورهای غربی را مخدوش کرده بود و جامعه بین المللی با متهم کردن این جنبش به تروریسم به رژیم صهیونیستی حق می داد که در پاسخ به این حملات موشکی، اعضا و رهبران این جنبش را ترور کرده و حمله گسترده ای را به نوار غزه انجام دهد. اما جنبش حماس در حال حاضر به جای استراتژی قبلی خود راهکارهای جدی تر و خطرناکتری به نام جنگ های چریکی علیه نظامیان ارتش صهیونیستی را در پیش گرفته است. توجیه نویسنده مقاله برای این مدعای خود این است که در سال گذشته میلادی (2007) تنها سه نفر صهیونیست در نتیجه شلیک موشک های فلسطینی کشته شده بودند و این در حالی است که در سال جاری میلادی، جنبش حماس تنها در یک کمین مبارزان خود توانست سه نظامی صهیونیستی را به هلاکت برساند.
بن یشای بر این باور است که جنبش حماس اهداف خود را تغییر نداده است و تنها استراتژی خود در مرحله کنونی را تغییر داده است که از مهمترین اهداف این اقدام آن می توان به موارد زیر اشاره کرد.
– هدف اولی که جنبش حماس دنبال می کند کاستن از هیبت رژیم صهیونیستی و وارد آوردن خسارت های جانی (کشته و زخمی) بیشتر به نظامیان صهیونیستی است تا از این طریق بتواند از زیر فشار سنگین محاصره چندین ماهه ای که توان این جنبش و مبارزان آنرا به تحلیل برده است، خارج شود.
– هدف دوم اعمال فشار بر تل آویو برای آتش بس است که به این جنبش فرصت می دهد تا ضمن ساماندهی مجدد صفوف مبارزان خود و تجدید قوای سیاسی و نظامی، خود را برای دور جدیدی از درگیری که تا حد زیادی قطعی شده است، آماده کند.
نویسنده در ادامه مقاله خود به تمایل شدید جنبش حماس و سازمان ها و گروه های نظامی در کرانه باختری و نوار غزه برای انجام عملیات های نظامی به منظور به اسارت گرفتن تعداد بیشتری از نظامیان صهیونیستی امثال “گلعاد شلیت” اشاره می کند که با اهداف زیادی از جمله تحکیم موضع جنبش حماس در مذاکرات و چانه زنی ها در زمینه آزادی تعداد بیشتری از اسرای فلبسطینی حاضر در زندان های رژیم صهیونیستی صورت می گیرد. اما این مساله می تواند به عنوان اهرم فشاری علیه رژیم صهیونیستی نیز مورد استفاده قرار گیرد تا این رژیم به خاطر ترس از به خطر افتادن جان نظامیان اسیر خود، از هر گونه عملیات نظامی در نوار غزه خودداری کند. از سوی دیگر، این مساله برگ برنده ای برای حماس به شمار می رود؛ چرا که رژیم صهیونیستی به خاطر ترس از اقدام متقابل جنبش حماس از ترور رهبران جنبش حماس در داخل و خارج خودداری می کند.
در کل دید کلی صهیونیست ها نسبت به مرحله کنونی را چنین می توان ارزیابی کرد که آنها با تفکر و ماهیت جنبش حماس آشنایی دارند و می دانند که جنبش حماس هر چند به منظور دستیابی به هدف مهمتر خود برخی استراتژی های خود را تغییر دهد، اما هیچگاه خط مشی خود را تغییر نخواهد داد. اما مساله ای که در این مقاله می خواهم به آن اشاره کنم این است که متاسفانه برخی از شخصیت های خودی (فلسطینی) همیشه سعی در ضربه زدن به رهبران جنبش حماس دارند و در این راستا، گاهی این جنبش را به مزدوری برای ایران و سوریه و گاهی به مذاکرات مخفیانه با صهیونیست های جنایتکار متهم می کنند. این افراد جنبش حماس را به خاطر کارهایی سرزنش می کنند که می دانند این جنبش هیچگاه چنین کارهایی را انجام نمی دهد.
واقعیت این است که هدف جنبش حماس از این مانور سیاسی، لغو محاصره جائرانه رژیم صهیونیستی و هم پیمانان آن علیه ملت فلسطین و در تنگنا قرار دادن این رژیم در مقابل فشار افکار عمومی جهان است.
اعلام موافقت جنبش حماس با طرح پیشنهادی دولت مصر در زمینه آتش بس با رژیم صهیونیستی در غزه و پس از آن در کرانه باختری و موافقت آن با تشکیل کشور فلسطینی در مرزهای 4 ژوئن سال 1967 تنها بخشی از این مانور سیاسی است. اما در ارتباط با آتش بس با رژیم صهیونیستی باید گفت که موافقت رژیم صهیونیستی با طرح آتش بس بعید به نظر می رسد و حتی در صورتی که این رژیم از لحاظ سیاسی با طرح مذکور موافقت کند، در عمل و از لحاظ نظامی هیچگاه به این آتش بس پایبند نخواهد ماند و تجربه سالیان گذشته این مساله را ثابت کرده است. در ارتباط با موافقت جنبش حماس با تشکیل کشور مستقل فلسطینی به پایتختی قدس شریف و تضمین حق بازگشت آوارگان فلسطینی و به رسمیت نشناختن رژیم صهیونیستی نیز باید گفت که هیچ امیدی به موافقت رژیم صهیونیستی با این مساله نیست و همان طوری که این رژیم قبلا با طرح صلح عربی موافقت نکرد و حتی به تعهدات خود در پیمان اسلو نیز پایبند نماند، مشخص است که این رژیم این بار نیز به مانند عادت همیشگی خود از زیر بار تعهدات خود شانه خالی خواهد کرد. رژیم صهیونیستی همواره اقدام به مذاکره و سازش با طرف فلسطینی می کند و پس از هر توافقی نیرنگی به کار می گیرد و علاوه بر این، حتی در جریان سازش و مذاکرات هیچ امتیازی به طرف فلسطینی واگذار نمی کند. پس بدین ترتیب می توان به این نتیجه رسید که جنبش حماس با موافقت خود با طرح دولت مصر در زمینه آتش بس و تشکیل کشور فلسطینی در مرزهای سال 67، توپ را به زمین رژیم صهیونیستی انداخته است که این مساله به لغو محاصره جائرانه نوار غزه کمک می کند.