پنج شنبه 08/می/2025

جنبش حماس و دولت اردن

سه‌شنبه 10-فوریه-2009

  روابط حماس با دولت اردن در راستا و در امتداد روابط این دولت با اخوان المسلمین می باشد . به نظر می رسد که در ظاهر روابط دولت اردن با اخوان مناسب و خوب باشد و این روابط نیک از دوران پادشاه سابق این کشور ملک حسین بن طلال باقی مانده است و ما می دانیم که ملک حسین در زمان عبدالناصر روابط خوبی با حکومت مصر نداشت و ظاهرا با وی دشمنی داشت و چون اخوان در مصر قلع وقمع و سرکوب می گردید به خاطر همین دشمنی و ضدیت با مصر اخوان در نزد ملک حسین از محبوبیت نسبی برخوردار بود .

بعد از مرگ ملک حسین و پس از به سلطنت رسیدن فرزندش ملک عبدالله این روابط رو به تیرگی نهاد و این حکومت تمامی روابطش را با حماس قطع کرد و فشارها بر جماعت اخوان المسلمین در اردن به طور فزاینده ای گسترش یافت .

روابط تیره دولت اردن با حماس تا قبل از نبرد فرقان بر تیرگی خود باقی بود که به ناگاه در بحبوحه این نبرد چرخش محسوسی در دولت اردن نسبت به اخوان و حماس ایجاد شد و به اخوان اجازه داده شد تا در گستره وسیعی به اعلام همبستگی با مردم محاصره شده در نوار غزه بپردازد ولی باز سخت گیری در مورد حماس از طریق سازمان اطلاعات این کشور به ریاست محمد الذهبی به اوج خود رسید و انعطافی در این روابط به وجود نیامد و این روابط به گرمی دوران گذشته باز نگشت .

هم زمان با این سختگیری ها پادشاه اردن به طور صوری به اظهار نظراتی درباره مخالفت با جنگ علیه حماس پرداخت و اعلام کرد که اکنون توطئه ای در مورد قضیه فلسطین در حال شکل گیری است و باز در همین زمان رسانه های خبری اردن به ابراز همدردی با محاصره شدگان فلسطینی و جان باختگان غزه پرداختند .

در طول نبرد فرقان فضا در اردن برای ابراز همبستگی با فلسطینیان ساکن غزه تقریبا به طور کامل باز گذاشته شده بود ولی خط قرمزی نیز وجود داشت و آن ممنوع بودن هرگونه یورش به سفارت اسراییل بود و در این زمینه شک و شبهه ای وجود نداشت . با توجه به همه موارد ذکر شده دولت اردن می کوشید که در عرصه سیاسی و دیپلماتیک به طور واقعی با تلاش های مصر و عربستان در جهت یاری اسراییل همکاری کند و در آن مشارکت جوید تا فرصت کافی در اختیار اسراییل بگذارند و این رژیم بتواند مقاومت را نابود سازد و اردن نیز تلاش می کرد تا اسراییل از نظر سیاسی به چیزی دست یابد که از راه نظامی از دست یابی به آن ناکام مانده بود .

هنوز نبرد غزه به پایان نرسیده بود که به توصیه آمریکا و اسراییل رییس سازمان اطلاعات اردن برکنار گردید و شخص دیگری به جای آن تعیین شد . به نظر می رسید که رییس برکنار شده در اواخر به این نتیجه رسیده بود که باید با حماس همکاری کرد و امیدی به محمود عباس نمی رود و اردن نیز در جهت بقا و استمرار حیات سیاسی خود باید به کشورهای محور پایداری بپیوندد .

با توجه به آن چه گفته شد ما به این نتیجه می رسیم که در این برهه حساس تلاش برای نزدیک شدن به حماس و اخوان از سوی نظام اردن صرفا تاکتیکی بود که برای خروج از طوفان و بحران داخلی کنونی اندیشیده شده بود تا از این رهگذر کمترین آسیب به حکومت این کشور برسد و این روش مشابه روش و سیاستی بود که اردن در مورد اشغال عراق توسط تجاوزکاران آمریکایی قبلا در پیش گرفته بود .    

اکنون واضح و آشکار است که رژیم اردن گزینه های سیاسی راهبردی خود را با همپیمانی و هماهنگی با آمریکا و اسراییل انتخاب می کند و به پیش می برد و عملی می سازد و این رژیم با سفارش و نظر آمریکا و اسراییل به آمورش نیروهای فتح پرداخته و سلاح در اختیارشان قرار داده است و علاوه بر این بیشتر نیروهای امنیتی فلسطین که بر نابودی مقاومت اصرار می ورزند از سوی اردن آموزش دیده و مسلح شده اند . بنابراین قرار گرفتن این کشور به طور صوری و ظاهری و تبلیغاتی در کنار مقاومت فلسطینیان منطقی و معقول به نظر نمی رسد و تنها در راستای کنترل اوضاع داخلی و پرهیز از انباشته شدن خشم مردم و جلوگیری از انفجار آن صورت گرفته است و شواهد و قراین نشان می دهد که دولت اردن از قریب الوقوع بودن حمله صهیونیست ها به نوارغزه و کشتار وحشیانه آنان باخبر بوده است .

استفاده دولت اردن از این ترفند و کنترل و مهار خشم مردمی چیز جدیدی نیست و این ترفند می تواند اطلاعات بسیار زیاد و با اهمیتی را در اختیار نیروهای امنیتی قرار دهد. در دهه پنجاه دولت اردن برگزاری تظاهرات احزاب را در این کشور آزاد اعلام کرد و این احزاب نیز بی خبر از توطئه این رژیم به ابراز وجود و عقیده پرداختند، غافل از این که سازمان اطلاعات این کشور تمامی تحرکات آنان را زیر نظر دارد و در پایان مخالفان نظام از جمله بعثی ها و غیره به دام افتادند و به شدت مورد اذیت و آزار قرار گرفتند و شکنجه شدند و تا جایی که مجبور گردیدند، توبه کنند و از مخالفت دست بکشند و بعثی سابق “صالح القلاب” که زمانی جزء مخالفان نظام بود و در آن زمان نیز بازداشت گردیده بود اکنون به دشمنان اصلی مقاومت و دوستان آمریکاییان و صهیونیست ها در دنیای عرب تبدیل شده و به طور کلی تغییر موضع داده است .

تعیین رییس جدید سازمان اطلاعات اردن نشان می دهد که منطقه و اوضاع سیاسی وارد مرحله جدیدی خواهد شد و بسیاری از تحلیل گران بر این باورند که برای درک و شناخت کامل تحولات آینده در منطقه باید تحرکات دولت اردن را زیر نظر گرفت و عده ای از این تحلیل گران نیز معتقدند که مانور دولت اردن در مورد خبره بودن رییس جدید به این معناست که وی در سرکوب مقاومت و طرف داران آن خبره و حرفه ایست و این تحولات نشان می دهد که ماه عسل دولت اردن و اخوان و حماس به پایان رسیده است و باید منتظر آغاز فصل جدیدی از تحولات در منطقه باشیم.

برخی از کارشناسان و تحلیل گران منطقه نیز بر این باورند که ارسال تجهیزات از سوی اردن به نوارغزه تحت پوشش ساخت بیمارستان صحرایی در واقع ایجاد موسسه اطلاعاتی در این منطقه است تا از طریق کار حرفه ای اطلاعاتی جدی بتواند فعالیت های مقاومت را از نزدیک تحت نظر داشته باشد و به جمع آوری اطلاعات دقیق بپردازد و آن را در اختیار آمریکاییان و صهیونیست ها قرار دهد تا زمینه مناسبی برای نبرد آینده فراهم شود ؛ نبردی که شاید یکی دو ماه آینده آغاز شود .

هر ناظر سیاسی اوضاع کنونی به خوبی در می یابد که آن چه که اکنون در قاهره جریان دارد چیزی جز اداره و کنترل بحران نیست تا انتخابات اسراییل به خیر وخوشی پایان یابد و هر کس با اندک نگاهی در می یابد که این مذاکرات که تحت خباثت سازمان اطلاعات مصر در جریان است تحولات ریشه دار وعمیقی را در مورد برخورد با مقاوم به وجود نخواهد آورد و بر همین اساس کارشناسان به شدت هشدار داده اند که باید مقاومت مراقب تحرکات سازمان های اطلاعاتی بین المللی و منطقه ای باشد و کاملا باید تلاش ها و فعالیت ها و توانمندی هایش سری باقی بماند و از جنگ اخیر درس عبرت بگیرد و به سرعت قدرت خود را بازسازی کند و بداند که توانایی وارد آوردن ضربات دردناک به دشمن از تجاوزات احتمالی اشغالگران صهیونیست ها و حامیان جلوگیری خواهد کرد .      

لینک کوتاه:

کپی شد