پنج شنبه 01/می/2025

جنگ اراده میان ابومازن و ملت فلسطین

پنج‌شنبه 28-ژوئن-2007

ابومازن، رئیس تشکیلات خودگردان خود را پایبند اجرای ماموریت مشخص و روشنی می داند که آمریکایی و اقمار اروپایی اش به او سپرده اند. ماموریت او آن است که زندگی میلیون ها فلسطینی ساکن کرانه باختری و نوار غزه را به زیر سلطه غیر مستقیم اشغالگران صهیونیست درآورد. ابومازن در ماه های گذشته وارد یک جنگ سخت اراده علیه ملت فلسطین شد تا اینکه بتواند ماموریت خود را به انجام برساند. امروز و بعد از ورود جنبش مقاومت اسلامی “حماس” به عرصه قدرت، عباس دور جدیدی از جنگ اراده را با حمایت علنی آمریکا و اروپا آغاز کرده است.  

دیگر حجم دسیسه هایی که ابومازن برای زیر پا گذاشتن انتخاب ملت فلسطین، در هم شکستن اراده پولادین این ملت و وادار ساختنش به پذیرش شروط کمیته چهارجانبه طراحی می کند، برای همگان عیان شده است. ابومازن گمان می کند که با این دسیسه چینی ها در نهایت می تواند ماموریت محوله اش را به انجام برساند ؛ ولی ثبات و پایداری مثال زدنی جنبش حماس و حمایت ملت از آن، مانع از تحقق اهداف ابومازن شد. با این همه، رئیس تشکیلات خودگردان باز هم از ادامه تلاش های محکوم به شکست و حرکت در مسیر اشتباه دست برنداشت.

ابومازن در دوره پس از پیروزی حماس در قدرت، از تمام تلاشش استفاده کرد تا حماس را وادر به پذیرش شروط کمیته چهارجانبه کند و هنگامی که با شکست مواجه شد، خواستار برگزاری یک همه پرسی ملی در خصوص به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی شد. بعد از آن تلاش کرد که دولت مشروع و منتخب دهم را منحل کند و دولت تکنوکرات را تشکیل دهد. پس از این دوره، شرط پایان دادن به اقداماتش را تشکیل یک دولت وحدت ملی دانست که در آن رهبران حماس حضور نداشته باشند و به شروط کمیته چهارجانبه نیز تن در دهد.

عباس در طول دوره حضور حماس در قدرت از هر دسیسه ای برای تنگ کردن حلقه محاصره اقتصادی بر ملت فلسطین و گرسنه نگاه داشتن این ملت سود برد تا از این طریق با اشغالگران و دولت آمریکا هم آواز باشد. ابومازن اختیارات دولت مشروع فلسطین را سلب و در مسیر برنامه هایش سنگ اندازی کرد و نقش فراوانی را در انزوای منطقه ای و بین المللی دولت داشت. رئیس تشکیلات خودگردان به این حد و حدود نیز بسنده نکرد ؛ بلکه آتش هرج و مرج هدفمند را در غزه افروخت تا از این طریق به تحریک مردم علیه جنبش حماس بپردازد و در نهایت کار به جایی رسید که علنا اجرای طرح آمریکا برای نابودی رهبران، اعضا و هواداران حماس را پیش گرفت.

بعد از شکست مفتضحانه ای که نمودش را می توان در ناتوانی دستگاه های امنیتی تحت امر ابومازن در نابودی جنبش حماس یافت، ابومازن به صراحت تمام اعلام کرد که قصد دارد تا سر رهبران مقاومت فلسطین را در طبقی از طلا تقدیم رژیم صهیونیستی کند و با این کار خود خطرناک ترین بند نقشه راه آمریکا که به منظور در هم شکستن اراده پولادین ملت فلسطین و تضییع حقوقش طراحی شده است، را عملی سازد، آن هم در مقابل کسب یک سری منافع گروهی و حزبی بی ارزش و انجام اقدامات صوری.

ابومازن عملا به دستگاه های امنیتی و گروهک های مزدور تحت امر خود در کرانه باختری دستور داد تا این بند خطرناک از نقشه راه را عملی سازند، به ویژه بعد از آنکه دولت آمریکا تصمیم گرفت که غزه را از نقشه راه آمریکا استثنا کند تا زمانی که اراده مردم این منطقه تحت تاثیر گرسنگی و تحریم اقتصادی سرکوب شود. امروز می بینیم که ابومازن وعده فقر و بدبختی را به مردم غزه می دهد. سوال اینجاست: آیا فردی که در نوار غزه شکست خورده است، در کرانه باختری پیروز خواهد شد؟

برای پاسخ به این پرسش باید ببینیم که عباس چه در انبانه دارد تا اینکه جنگ اراده علیه ملت فلسطین را ادامه دهد. چیزی که ابومازن دارد تنها پول های سیاسی آمریکا است که با آن می تواند برخی افراد را بخرد و ملت ما را در کرانه باختری بفریبد ؛ البته برای دست یابی به این منظور مجبور است که دست گدایی برای دریافت سلاح و درآمدهای مالیاتی به سمت اشغالگران دراز کند تا با این پول ها خرج دولت اضطراری اش را بدهد. علاوه بر این، وی برای رسیدن به اهدافش، از مهارت رسانه ها در دروغپردازی و قصه بافی استفاده می کند تا از این رهگذر، به فریب ملت بپردازد. رئیس تشکیلات خودگردان و دار و دسته اش به اقدامات تحریک آمیز تبلیغاتی علیه جنبش حماس دست خواهند زند با این گمان که چنین اقداماتی مانع از افزایش محبوبیت حماس می شود و اراده ملت مبارز ما را در هم می شکند.

عباس از تمامی تلاش خود استفاده می کند تا دسیسه هایش در راستای برنامه های دولت اشغالگر قدس و دولت های مصر و اردن برای محاصره و گرسنه نگاه داشتن باشد.

در این نکته هیچ تردیدی نیست که ابومازن نادانسته و ناخواسته ـ با اقدامات خود ـ مسببات فروپاشی تشکیلات خودگردان را فراهم می آورد.

ابومازن با صدور دستوراتی جهت کودتا علیه دولت مشروع فلسطین که سکانداری آن را حماس به عهده دارد و همچنین صدور فرامینی برای از بین بردن مقاومت در کرانه باختری و نوار غزه و زیرساخت های جنبش حماس، در واقع جنگ را به آخرین دژ رساند.

هر از چند گاهی، نشست هایی با حضور عباس و رهبران جنایتکار صهیونیست و با نظارت آمریکا و رژیم صهیونیستی و با مشارکت طرف های عربی برگزار می شود که هدف از آنها تنها حمایت از ابومازن است و نشست اخیر شرم الشیخ نیز با این هدف برگزار شده است. در این نشست برنامه ای برای کمک به ابومازن جهت اجرای طرح نقشه راه در کرانه باختری و آغاز سیر جدید مذاکرات با دشمن صهیونیستی برای قرار دادن ملت فلسطین در زیر یوغ حاکمیت غیر مستقیم اشغالگران تدوین شد.

ابومازن در مرحله پیشین چالش اراده ها موفق به در هم کوبیدن اراده پولادین ملت ما نشد و امروز نیز در وضعیت نامناسبی به سر می برد و از آخرین چیزهایی که در انبانه دارد، استفاده می کند. در این مسئله تردیدی نیست که او در دور جدید نبرد اراده ها نیز شکست خواهد کرد و اشغالگران صهیونیست نیز به خاطر حمایت های مالی و نظامی شان به عباس پشیمان خواهند شد. دولت آمریکا نیز تا به ابد به اشتباهات خود ادامه خواهد داد ؛ زیرا کار همیشگی اش تکرار اشتباهات است.  

لینک کوتاه:

کپی شد