جمعه 09/می/2025

جنگ برای بقای شهرک های صهیونیست نشین

چهارشنبه 10-ژوئن-2009

دولت باراک اوباما بالاخره موضعی شفاف در قبال مسئله شهرک سازی اتخاذ نمود و وزیر امور خارجه اش نیز طی اظهاراتی علنا مخالفت خود را با روند گسترش شهرک های صهیونیست نشین که رژیم اشغالگر قدس از آن با عنوان “رشد طبیعی شهرک ها” یاد کرده بود، اعلام نمود. هیلاری کلینتون در ادامه خواستار توقف هر گونه ساخت و ساز جدید در شهرک های مذکور شد و با تاکید بر موضع رئیس دولت، تصریح کرد که شهرک های غیر قانونی باید برچیده شوند.

بسیاری از افراد در تحلیل و ارزیابی خود از موضع دولت آمریکا در قبال مسئله شهرک سازی، می گفتند که این امر نشان می دهد آمریکا روش جدیدی را اتخاذ کرده و قصد دارد تا در برخورد با نتانیاهو قاطعیت را چاشنی کار خود گرداند. اگر بخواهیم مقایسه ای میان روش اوباما با دو دولت پیش از خودش داشته باشیم، می بینیم که وی عملا روش جدیدی را پیش گرفته است ؛ ولی با این وجود، اتخاذ چنین موضعی در مقابل مسئله شهرک سازی تنها به معنای یک عقب نشینی محتاطانه، کند و آمیخته با تردید و ترس از مواضع اشتباه گذشته که کاملا در جهت حمایت از اشغالگران بوده است، می باشد.   

مشکل تنها در گسترش شهرک های صهیونیست نشین نیست ؛ بلکه در وجود این شهرک ها است. مشکل شهرک های غیر قانونی نیست ؛ زیرا تمامی شهرک هایی که در سال 1967 و در سرزمین های اشغالی ساخته شده است، غیر قانونی به شمار می رود و حکم دهن کجی به قوانین بین المللی را دارد. ضمنا احداث این شهرک ها به معنای تعدی به حقوق صاحبان اصلی سرزمین فلسطین است و از این رو، برای اجرای قوانین بین المللی باید این شهرک ها از بین برود ؛ زیرا این امر یکی از شروط اساسی برقراری عدالت است.  

به هر حال، حجم امتیازدهی ها و نیز میزان آمادگی برای پیش گرفتن به اصطلاح “واقعگرایی و واقع بینی” به هر میزانی که باشد، هرگز دست یابی به راهکاری مقبول برای صلح را ممکن و میسر نمی سازد مگر آنکه تمامی ساختمان هایی که در اراضی اشغالی 1967 احداث شده است، برچیده گردد.

صحبت از راهکار تشکیل دو کشور بدون برچیدن شهرک های احداث شده صهیونیستی بی معنا است. ما نمونه این برچینی شهرک ها را در سینا و غزه شاهد بودیم و معتقدیم که این کار باید در مورد کرانه باختری و جولان نیز صورت گیرد و دشمن تا آخرین سانتی متر از اراضی اشغال شده چهارم ژوئن 1967 از جمله شهر قدس عقب نشینی کند.

متاسفانه مسئله عقب نشینی رژیم صهیونیستی به مرزهای 67 تا کنون توسط آمریکایی ها، تشکیلات خودگردان، عرب ها و جامعه بین الملل مطرح نشده است. از زمان آغاز فرآیند صلح تا کنون حقوق عرب ها به خاطر ضعف، شکاف میان فلسطینیان و نیز امتیازاتی که دشمن از آنان گرفته، تضییع شده است و اشغالگران از این وضعیت برای تداوم اقدامات استعمارگرایانه خود و نیز یهودی سازی فلسطین استفاده کرده اند. به دیگر سخن در شرایطی کاملا نابرابر، ارکان و چارچوب های اساسی و قانونی دست یابی به یک صلح عادلانه دچار تغییر شد که این تغییر در پرتو فشاری صورت می گرفت که اشغالگران به طرف های عربی و فلسطینی برای تقدیم امتیازات و پایین آوردن سقف مطالبات وارد می آوردند و از آنها می خواستند تا به هر گونه راهکاری که با زیر پا گذاشتن حقوق طرف ضعیف تر و تحقق اهداف گروه قوی تر همراه باشد، پاسخ مثبت دهند.     

امروز هیچ مدرک و سندی دال بر وجود تغییر در برخورد آمریکا با مسئله فلسطین وجود ندارد. از سوی دیگر، جنگی که این روزها میان واشنگتن و تل آویو جریان دارد و ما نیز منتظر نتیجه آن هستیم، بر سر وجود شهرک های صهیونیست نشین نیست ؛ بلکه بحث درباره مخالفت با گسترش آن است که البته رژیم اشغالگر قدس نیز اعلام کرده است که هرگز تن به این خواسته آمریکا نمی دهد و بر ضرورت تداوم ساخت و سازها در شهرک های موجود جهت اسکان تعداد هر چه بیشتر افراد تاکید دارد. ضمنا تل آویو به جای اجرای دستور آمریکا و توقف روند شهرک سازی، تنها مسئله برچیدن شهرک های غیر قانونی را مطرح کرد که مطمئنا با مقاومت شدید شهرک نشینان رو به رو می شود یعنی همان کسانی که اعلام کردند در واکنش به چنین اقدامی (تخلیه شهرک ها)، روند حملات خود به مناطق عرب نشین و نیز املاک و مستغلات آنها را افزایش می دهند.   

به هر حال، تمامی پتانسیل هایی که برای احیای روند صلح صرف می شود ـ در جریان درگیری های داخلی رژیم صهیونیستی در خصوص برچیدن شهرک های غیر قانونی و نیز بحث های صورت گرفته در خصوص گسترش شهرک های صهیونیست نشین ـ از بین خواهد رفت و نه دولت آمریکا و نه هیچ دولت دیگری نمی تواند از جایگاه سیاسی خود در حل مشکل استفاده کند.  

آنچه گذشت در خصوص موضع طرف آمریکایی بود ؛ اما در مورد طرف فلسطینی باید بگویم که تشکیلات خودگردان امتیازات خطرناکی را در خصوص شهرک سازی به صهیونیست ها داده است که از آن جمله می توان به مفاد توافق نامه اسلو اشاره کرد و صد البته که بحث تفصیلی در آن باره در چارچوب این مقاله نمی گنجد.

تشکیلات خودگردان به صورت ضمنی با بقای کانون های بزرگ شهرک نشینی در کرانه باختری و مبادله اراضی موافقت کرده است، بدون آنکه توجهی به این واقعیت کاملا روشن داشته باشد که چنین اقدامی به معنای تسلیم ذلت بار در برابر واقعیت های ـ خلق شده توسط اشغالگران ـ است و حکم چشم پوشی از حقوق ملی را دارد، حقوقی که هیچ گونه چانه زنی در مورد آن قابل قبول نمی باشد. سوال اینجاست: آن اراضی جایگزینی که می گفتند مساحتش برابر با مساحت اراضی مصادره شده در قدس و کرانه باختری است، کجاست؟ تشکیلات خودگردان پذیرفته است که از بخش های مختلف شهر قدس چشم پوشی کند و حال آنکه به خوبی می داند قطع نامه های شورای امنیت ناظر بر بازگشت رژیم صهیونیستی به مرزهای 1967 می باشد و با توجه به این قطع نامه ها، دیگر هیچ معنایی برای اتخاذ معیاری دیگر وجود ندارد و به عنوان مثال، نمی توان گفت که محله یهودیان، ملک یهودیان است و از این رو، باید از آن چشم پوشید. به دیگر سخن، اگر معیار مالکیت خصوصی باشد، باید این اجازه به ساکنان قدس داده شود تا املاک خود در بخش قدس غربی که در سال 1948 اشغال شده است، را باز پس گیرند ؛ اما اگر معیار قطع نامه شورای امنیت باشد، اشغالگران باید به طور کامل و بدون بحث در خصوص مالکیت خصوصی به اشغالگری خود در قدس شرقی خاتمه دهد.

پرسشی که در اینجا مطرح می شود، آن است که چرا ما باید جامعه بین الملل را سرنش کنیم و حال آنکه در قبال مسئله شهرک سازی موضعی مشابه موضع صاحبان آرمان فلسطین یعنی عرب ها دارند؟ آیا می توانیم از جامعه بین الملل انتظار داشته باشیم که بیش از عرب ها یا تشکیلات خودگردان به فکر حقوق فلسطینیان باشد.  

در حال حاضر، حجم انتظارات پایین آمده است تا جایی که برخی ها معتقدند دست یابی به صلح منوط به موافقت نتانیاهو با راهکار تشکیل دو کشور یا موافقت تل آویو با توقف روند شهرک سازی می باشد.   

توقف روند شهرک سازی و پذیرش راهکار تشکیل دو کشور خواست هایی مهم تلقی می شود که البته در مقایسه با حجم آرمان فلسطین بسیار اندک هستند. ضمنا بر فرض تحقق دو خواسته فوق، تنها یک گام در مسیر هزاران کیلومتری دست یابی به هدف برداشته شده است. توقف روند شهرک سازی در صورتی معنا دارد که استارت آغاز روند برچیدن تمامی شهرک های صهیونیست نشینی باشد که در طول چهار دهه و بر خلاف قانون بین المللی در اراضی فلسطینی ساخته شده است.

وقت آن فرا رسیده است که دیگر دست از شعار برداریم و به دنبال یک برنامه سیاسی شفاف و جدی باشیم.  

لینک کوتاه:

کپی شد