رزمندگان فلسطینی ساکن بخش شرقی قدس اشغالی در یک افق زمانی کوتاه مدت با استفاده از بولدوزر و خودرو چندین بار شماری از نظامیان صهیونیست یا شهرک نشینان یهود را زیر گرفته اند.
این عملیات ها توجه ناظران و تحلیلگران مسئله فلسطین را به خود جلب کرد. به کار گیری بولدوزر و خودرو توسط فلسطینیان در مناقشه با صهیونیست ها مسئله تازه ای است و فقط در دوره انتفاضه نخست (1987) به صورت محدود از آنها استفاده هایی به عمل آمده است. در همین دوره یک راننده بولدوزر بشکه پر از سیمانی را که نظامیان صهیونیست در ورودی اردوگاه قلندیا واقع در شمال قدس اشغالی به منظور مجازات فلسطینیان ساکن این اردوگاه قرار داده بودند، تخریب کرد و در آغاز سخن باید گفت که بولدوزر نقش تعیین کننده ای در مناقشه رژیم صهیونیستی با فلسطینیان دارد. صهیونیست ها از بولدوزر برای تخریب خانه های فلسطینیان و زمین های کشاورزی آنان جهت احداث شهرک های یهودی نشین و دیوار نژاد پرستانه حائل استفاده می کنند، اما اکنون این بولدوزر به یک ابزار بسیار کارآمد در مقاومت مبدل شده است؛ به گونه ای که مقاومت با استفاده از همین بولدوزر به صهیونیست ها را در داخل خانه هایشان هدف حمله قرار می دهند و صهیونیست ها به خاطر این عملیات ها وحشت زده شده و این عملیات ها را جنگ بولدوزرها نامیده اند؛ البته مردم فلسطین از آغاز قرن گذشته از شیوه های متعددی برای دفاع از خویشتن و آرمانشان استفاده کرده و می کنند که از جمله آنها می توان به شیوه های دیپلماسی و فراخوانی گروه ها و نهادهای بین المللی و برگزاری اعتصابات تجاری، تظاهرات و تحریم اقتصادی اشاره کرد. این مردم همچنین به مبارزه مسلحانه روی آوردند و عملیات شهادت طلبانه را آفریدند و اسلحه و موشک را ساختند، حال آنکه قبل از آن در دروه انتفاضه نخست با سنگ با دشمن صهیونیستی می جنگیدند.
بیشتر این شیوه ها را سازمان ها یا کمیته های فلسطینی ساماندهی می کردند یا افراد به صورت تنهایی این شیوه ها را طراحی می کردند، برخی از عملیات ها ابتکار شخصی افراد بود که این عملیات ها به پدیده مبدل گردید و باید آنها را تجزیه و تحلیل کرد تا علل پیدایش این شیوه ها و زمانبدی آنها و رمز موفقیت آنها مشخص گردد.
در آغاز باید به تجزیه تحلیل روش مبارزاتی عامر ابوسرحان از بیت لحم که جنگ چاقو به دست وی کلید خورد، پرداخت.
وی در دروه انتفاضه نخست با استفاده از چاقو شماری از صهیونیست ها را در منطقه تل البیوت شهر بیت المقدس هدف حمله قرار داد. رژیم اشغالگر قدس در این دوره ملت فلسطین را به شدت آماج اقدامات سرکوبگرانه قرار داده بود و این ملت به ستوه آمده بود. پدیده چاقو کشی نام “جنگ چاقوها” را به خود گرفت، ولی زیر گرفتن با خودرو یا اتوبوس را برای نخستین بار راتب زیدان از قبیا و عبدالهادی غنیم کلید زدند.
زیدان گروهی از سربازان صهیونیست را که منتظر خط واحد بودند، زیر گرفت و غنیم نیز به یک راننده اتوبوس صهیونیستی حمله کرد که در پی این اقدام دلیرانه این اتوبوس واژگون شد و پس از او شمار زیادی از فلسطینیان از جمله ساهر تمام و خلیل ابوعلبه راننده اتوبوس در آغاز انتفاضه الاقصی دست به این گونه عملیات های دلیرانه زدند، البته استفاده از این شیوه های عملیاتی برای ناظران جای سوال دارد؟
البته کاملا بدیهی است که بیشتر افرادی که این عملیات ها را اجرا کردند به هیچ سازمان یا تشکیلاتی وابستگی نداشتند و فقط یک سری انسان های حامی مقاومت بودند، ولی اصلا این عشق و علاقه را بروز نمی دادند. این افراد از امکانات مبارزاتی نظیر اسلحه و مواد منفجره محروم بودند و این افراد همچنین نگران لو رفتن اسرارشان بودند، لذا تصمیم خود در مورد اجرای عملیاتشان را به هیج کسی نمی گفتند چون احتمال می دادند که وی جاسوس اسرائیل باشد، از این رو مایل بودند که یک وسیله و ابزار نوینی را برای مقاومت دست و پا کنند که برایشان چندان هزینه بردار نباشد و چندان جلب توجه نکند و در هر جا کارآیی داشته باشد و دسترسی به آن در همه جا وجود داشته باشد، ولی زمان اجرای این عملیات به باور بنده چندین دلیل دارد.نخست اینکه مقاومت در معرض اقدامات سرکوبگرانه شدید و محاصره نفس گیر و رفتارهای خصمانه دشمنان داخلی و خارجی قرار گرفته است. دوم اینکه فلسطینیان ساکن نوار غزه با محاصره ای نفس گیر دست و پنجه نرم می کنند. سوم این که نظامیان صهیونیست مردم فلسطین را به خاک و خون می کشند و در کرانه باختری زمین های آنان را مصادره می کنند و به ساخت دیوار حایل و توسعه شهرک های یهودی نشین ادامه می دهند و چهارم این که هیچ امیدی به حل بحران سیاسی وجود ندارند و پنجم این که اقدس اشغالی طعمه سیاست یهودی سازی شده است. از سوی دیگر، فلسطینیان ساکن بیت المقدس با فقر و بیکاری به مصاف برخاسته اند. دشمن صهیونیستی خانه های ساکنان این شهر مقدس را با خاک ویران و شناسنامه های آنان را لغو می کند و دست به حفاری های خطرناکی در زیر و اطراف مسجد مبارک الاقصی می زند و از ساکنان این رژیم مالیات های سنگینی دریافت و آنان را از خدمات محروم می کند و آنان را در ساختمان هایی نامناسب اسکان داده است و بالاتر از آن این که دست به اقدامات نژاد پرستانه علیه این ملت می زند.
چنین زندگی خفت باری هر انسانی را به انتقام جویی وا می دارد، فردی که این چنین تحت فشار قرار گرفته است، نیازی به سازماندهی تشکیلاتی ندارد، ولی رمز موفقیت این عملیات چندین دلیل دارد. عمده ترین آنها این که انگیزه مجری این عملیات این است که هیچ راهی برای مقابله با دشمن صهیونیستی ندارد و بدیهی است که این مجریان به نتیجه ای رسیده اند که سنجیده ترین و صواب ترین راه برای اجرای عملیات این است که هیچ کس را در جریان تصمیمشان قرار ندهند. همچنین استفاده از بولدوزر برای اجرای این گونه عملیات ها نقش عمده ای دارد. این وسیله تاکنون بی سابقه بوده است و در هر زمان و مکانی کارآیی دارد و باید به خاطر داشته باشیم که هر فلسطینی دارنده شناسنامه اسرائیلی به آسانی می تواند وارد هر نقطه از بیت المقدس شود، بدون این که توجه دیگران را به خود جلب کند.
به باور بنده مرحله آتی شاهد یک سری عملیات هایی از این قبیل خواهیم بود، چرا که افراد زیادی مثل مجری این عملیات در چنین شرایط خفت بار و رقت بار و غیر قابل تحمل به سر می برند و تنها کمبود آنان این بود که یک نفر این وسیله را اختراع می کرد یا به این اقدام همت می گمارد. همچنین آینده سیاسی فلسطین تیره است و وضعیت اقتصادی روز به روز بدتر می شود و رژیم صهیونیستی به شیوه ای وحشیانه مردم فلسطین را از خانه و کاشانه شان بیرون می رانند و متاسفانه جهانیان و برخی کشورهای عربی و اسلامی در قبال این جنایات سکوت مرگباری اختیار کرده اند و هیچ کس به فریاد این سرزمین خداوندی و متبرک و مقدس بر نمی خیزد.