مشاهده برخی از صحنه ها در سرزمین های عربی حس انسان را بر می انگیزاند و او را متوجه می سازد که دور جدیدی از منازعه و کشمکش در منطقه در حال شکل گیری است و ما باید بسیار هوشیار و آگاه باشیم تا در دامی که برای ما گسترانیده شده است، گرفتار نشویم .
تجربه به ما نشان می دهد که اولویت در منازعه آینده بگارگیری سلاح نمی باشد زیرا ثابت شده است که بکارگیری آن مثمر ثمر نیست و به شکست انجامیده شده است . پس جنگ آینده جنگ روانی و تبلیغاتی و سیاسی خواهد بود و میدان این نبرد نیز افکار عمومی عربی و جهان می باشد .
با اطمینان کامل می گویم که نتایج نشست های دوره ای که در حین و بعد از تجاوز به غزه در قاهره و شرم الشیخ و کویت و ابوظبی و پاریس و واشنگتن و تل آویو و رام الله ادعای مذکور را تایید می کنند و نمای روشن تری را در اختیار خوانندگان و کسانی قرار می دهد که این اوضاع را زیر نظر دارند و ما به طور خلاصه و گذرا در این جا به بخشی از این منازعه و جنگ تبلیغاتی می پردازیم :
در غزه
صحنه اول : سازمان آنروا حماس را متهم کرد که قسمتی از کمک های انسانی به نوارغزه را در اقدامی که تاکنون سابقه نداشته ، مصادره کرده است که حماس بلافاصله این اتهام را تکذیب کرد و از آنروا خواست تا اقدامات خود در نوارغزه را با سیاست در نیامیزد و در جهت تامین خواسته ها و برنامه های دیگران تلاش نکند .
صحنه دوم : سازمان عفو بین الملل حماس نه اسراییل را متهم ساخت که مرتکب جنایات جنگی در نوارغزه شده است !!!
در مصر
صحنه سوم : محکومیت استاد دانشگاه مجدی حسین دبیر کل حزب اسلامی عمل مصر به دو سال زندان به خاطر ورود غیر قانونی به نوار غزه . وی به صورت فوری در دادگاه نظامی به طور صوری و بدون رعایت ابتدایی ترین قوانین عدالت محاکمه شد .
صحنه چهارم : دارالافتاء مصر فتوایی را صادر کرد که به امضای مفتی کشور مصر رسیده بود و خلاصه آن این است که پیوستن به تمامی گروهای اسلامی و به ویژه گروه های سیاسی حرام است حتی اگر این گروه ها روش های مسالمت آمیز را دنبال کنند . زیرا این امر موجب می شوند که افراد به جای پذیرش دوستی و ولایت ولی امر دوستی و ولایت این گروه را بپذیرند و مقصود طبعا در این جا جماعت اخوان المسلمین مصر می باشد !!!
من در جایگاهی نیستم که صحنه های مذکور را تشریح کنم و یا آن ها را مردود اعلام نمایم و تمامی موارد نیز در آن چه گفته شد، خلاصه نمی شود و بسیاری از مسایل در گذشته رخ داده اند و اکنون نیز در حال رخ دادن هستند ولی همه این امور نشان می دهند که دایره نبرد بعد از تجاوز غزه گسترده تر شده است به گونه ای که اکنون نیز در معرض جنگ مستقیم و اعلام شده ای علیه تمامی جنبش های اسلامی قرار داریم که در راس آن جماعت اخوان المسلمین قرار دارد ، جماعتی که جنبش حماس را پرورش داده و به طور مداوم از آن حمایت کرده است . هدف این جنگ تخریب وجهه و تغییر وجهه مقاومت اسلامی که نزد افکار عمومی به اسطوره و قهرمان تبدیل شده است به گونه دیگری که بسیار زشت و نامناسب می باشد و با مقاومت در تضاد و تعارض است .
آن گونه که مشخص است در این نبرد از موسساتی سود خواهند برد که در نزد مردم از احترام خاصی برخورد دار هستند تا هرچه بیشتر چهره جنبش مقاومت اسلامی را تخریب کنند و اعتماد افکار عمومی را نسبت به روش مقاومت متزلزل سازند تا سرانجام چشمه هایی که مقاومت را تغذیه می کنند ، خشکیده شوند .
مسئله خطرناک این نیست که چه چیزی اکنون در حال وقوع است بلکه آن چه از اهمیت بیشتری برخوردار است این است که آیا این جنگ در همین حد باقی می ماند یا نه این جنگ خود مقدمه جنگ های بسیار شدید آینده می باشد و اکنون زمینه های آن در حال فراهم شدن است و اگر بر همین منوال ادامه یابد، راه بر روی خفاشان کوردل هموارتر می گردد تا آنان بتوانند با تمامی امکان و توان خود مقاومت را تضعیف کنند .
آن چه مایه آرامش دل هاست این است که خداوند متعال پیوسته محاسبات دشمنان امت را برهم می زند و این خداوند است که اثر سحر را به ساحر باز می گرداند.
ولی ما باید تلاش کنیم که با تمام توان با حملات شدید دشمن مقابله کنیم و حقایق را هرچه سریع تر برای افکار عمومی روشن نماییم و تهمت و افتراها را که گه گاه پدیدار می شوند از بین ببریم تا باطل نابود گردد و حقایق به درستی برای مردم روشن شود.
