یوسی ورتر با نگارش مقاله ای که توسط روزنامه عبری زبان “هاآرتص” منتشر شد، تاکید کرد که جنگ لبنان سرنوشت اولمرت را رقم زد و کناره گیری اولمرت از منصب خود در چارچوب استعفای رهبران و فرماندهان مسئول شکست اسرائیل در جنگ لبنان صورت خواهد گرفت.
این نویسنده صهیونیست با تاکید بر اینکه سخنرانی اخیر اولمرت در خصوص جنگ لبنان سخنرانی یک فرد شکست خورده بود، خاطرنشان ساخت: “اگر اولمرت در آگوست 2006 از منصب خود کناره می گرفت، دیگر این همه رنج، مشکل و بازجویی را تحمل نمی کرد.”
وی در ادامه افزود: “سخنرانی که ایهود اولمرت اخیرا ایراد کرد و در آن وعده کناره گیری از قدرت بعد از اجرای انتخابات ریاست کادیما را به صهیونیست ها داد، باید پیش از اینها ایراد می شد تا جایی که به اعتقاد برخی افراد این تصمیم باید بلافاصله بعد از جنگ لبنان یا بعد از شهادت تالانسکی علیه وی در دادگاه و یا بعد از رسوایی ماجرای فریبکاری اش جهت تامین هزینه سفرهای خارجی اعلام می شد.”
یوسی ورتر نوشت: “اولمرتی که روز گذشته در باغ منزلش در قدس سخن می گفت، یک فرد شکست خورده، فاسد، متهم به جرم های مختلف و فاقد جایگاه اجتماعی بود و دیگر هیچ کسی ادعاهایش را باور نمی کرد. او تا نوامبر آتی در منصب خود باقی خواهد ماند و در صورتی که جانشینش در حزب کادیما در پاییز امسال موفق به تشکیل یک کابینه جایگزین نشود، وی تا فوریه یا مارس سال 2009 عهده دار منصب گذشته خود خواهد بود.”
این نویسنده صهیونیست تصریح کرد: “اگر جنگ لبنان رخ نمی داد و آن بازجویی ها از آقای نخست وزیر صورت نمی گرفت ؛ دستاوردهای اقتصادی، امنیتی و اجتماعی که وی در سخنرانی خود از آنها یاد کرد، خیلی چشمگیر و شایان توجه می نمود. آری! اولمرت می توانست نام خود را به عنوان یک نخست وزیر خوب به ثبت برساند ؛ ولی امروز نام این مقام اسرائیلی تنها با جنگ دوم لبنان و بازجویی های قضایی شناخته می شود.”
در ادامه مقاله مذکور آمده است: “برخی ها می گویند که دو هفته پیش و با بازگرداندن اجساد الداد ریگیو و ایهود گولدفاسر به اسرائیل پرونده جنگ لبنان بسته شد ؛ ولی بنده معتقدم که جنگ لبنان با اظهارات اخیر اولمرت، آخرین مسئول شکست اسرائیل در جنگ پایان یافت. این جنگ لبنان بود که تا حد زیادی سرنوشت اولمرت را رقم زد ؛ زیرا این مقام اسرائیلی دیگر بعد از این نبرد سی و سه روزه کمر راست نکرد، البته پرونده های فساد مالی نیز شتاب فزاینده تری را به حرکت اولمرت به سمت سرنوشت مورد پیش بینی داد. به هر رو، حتی اگر جنگ لبنان نیز رخ نمی داد، باز هم تردید فراوانی در مورد دست یابی اولمرت به یک سطح بالا از محبوبیت اجتماعی وجود داشت ؛ زیرا حمله هوایی وی به سوریه به بهانه بمباران تاسیسات هسته ای این کشور کافی بود تا جامعه هرگز او را نبخشد.”
یوسی ورتر تصریح کرد: “با توجه به وضعیت موجود، انتظار می رفت که اولمرت تصمیم خود برای کناره گیری از قدرت را اعلام کند ؛ زیرا وی ـ همان طور که پیش بینی نشان می داد ـ هرگز خود را برای تصدی منصب ریاست حزب کادیما نامزد نکرد و تنها اعلام نمود که بلافاصله بعد از تشکیل دولت جدید از مقام خود کناره می گیرد.”
در مقاله یادشده می خوانید: “تصمیم اولمرت برای کناره گیری از قدرت بعد از انتخابات ریاست حزب کادیما در واقع حرکتی بود که وی با توجه به وضعیت موجود در اسرائیل و نیز شرایط حاکم بر دستگاه سیاسی که خود سکانداری اش را بر عهده داشت اتخاذ کرد، به ویژه بعد از آنکه ایهود باراک با اقدامات خود اجرای انتخابات مقدماتی برای تعیین ریاست حزب کادیما را به وی تحمیل کرد. به هر حال، اولمرت خوب از این مسائل با خبر بود و در گفتگوی چند هفته گذشته خود با شماری از وزرای عضو حزب کار در کابینه به شدت زبان به انتقاد از باراک گشود و تاکید کرد که از او انتقام می گیرد ولی نمی دانست که چگونه این کار را انجام دهد ؛ زیرا می خواست علاوه بر باراک از خیلی ها از جمله لیونی، دیختر و حتی وزرای عضو حزب شاس انتقام بگیرد.”
یوسی ورتر مقاله خود را اینگونه پایان برد: “اولمرت متعهد شده است که بعد از انتخاب رئیس حزب کادیما از منصب خود کناره بگیرد و تا زمان تشکیل دولت جدید ـ چه در این پارلمان و چه در پارلمان بعدی ـ به عنوان رئیس دولت انتقالی باقی خواهد ماند حتی اگر اتهاماتش به اثبات برسد. بر اساس قوانین موجود این امکان برای اولمرت وجود دارد که در حین محاکمه و طی شدن پروسه دادرسی، در منصب خود به عنوان نخست وزیر باقی بماند.”