پنج شنبه 01/می/2025

حتی تقدیم سر رهبران حماس نیز باعث هدایت اولمرت به سمت حل و فصل مسائل نمی شود

چهارشنبه 27-ژوئن-2007

“یک فرصت خوب پیش آمده است، باید به دقت از آن استفاده کرد.”

این عبارتی بود که ایهود اولمرت، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در جلسه بامداد دوشنبه (25/6/2007) هیات دولت عبری و در توصیف تحولات اخیر فلسطین که به حاکمیت جنبش حماس بر نوار غزه، انحلال دولت وحدت ملی به ریاست آقای هنیه و تشکیل دولت دیگری به ریاست سلام فیاض انجامید، از آن استفاده کرد.

اولمرت در جلسه مذکور خطاب به اعضای کابینه گفت که “اسرائیل” دو هدف استراتژیک را در این مرحله دنبال می کند که باید برای تحقق آن تمامی سعی و تلاش را به کار گرفت. اول اینکه ابومازن و دستگاه های امنیتی نقش اصلی را در مقابله با جنبش های مقاومت اسلامی در کرانه باختری بازی کنند، به شکلی که دیگر نیازی به دخالت ارتش “اسرائیل” نباشد. دوم اینکه باید مشروعیت را از دولت حماس در نوار غزه گرفت.

هیچ امیدی به حل و فصل مسئله فلسطین نیست

اولمرت تحولات اخیر را فرصتی حقیقی برای پیشبرد روند حل و فصل مسئله فلسطین نمی بیند و این در حالی است که روزنامه “هاآرتص” در شماره روز یک شنبه خود نوشت اولمرت در سفر هفته گذشته خود به واشنگتن پیشنهادی که از سوی کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه آمریکا مطرح شد و مربوط به حصول توافقاتی با طرف فلسطینی در خصوص چارچوب های حل نهایی بود، رد کرد. نکته شایان توجه این است که توافقات مذکور در حد حرف باقی می ماند و شکل عملی به خود نمی گرفت.

به گفته این روزنامه عبری زبان، رایس در توجیه چنین پیشنهادی گفت: “به نظر ابومازن و هوادارانش تنها دست یابی به چنین توافقات مبدئی یک افق سیاسی و یک امید به شمار می رود و همین باعث می شود که برای مقابله با گروه های مقاومت تشویق شوند.”

به گفته منبع یادشده، اولمرت در توجیه مخالفت خود با این طرح گفت که ابومازن، رئیس تشکیلات خودگردان چهره ای ضعیف است.

نکته ای که توجه به آن ضروری می نماید، اجماع نویسندگان و تحلیلگران صهیونیستی بر این مسئله است که اولمرت به هیچ وجه آمادگی پیشبرد روند صلح را ندارد و تفاوتی نمی کند که طرف فلسطینی اش چه کسی باشد. در همین رابطه، حنان کریستال، تحلیلگر مسائل حزبی در رژیم صهیونیستی می گوید: “اگر ابومازن سر تمامی رهبران حماس و جهاد اسلامی را بر روی طبقی از طلا تقدیم اولمرت کند، اولمرت این توانایی را ندارد که حتی یک گام به سمت صلح پیش رود.”

کریستال با اشاره به گزارش نهایی کمیته فینوگراد در خصوص شکست دولت و ارتش صهیونیستی در جنگ اخیر لبنان که در ماه جاری منتشر می شود، گفت: “انتظار می رود که گزارش نهایی کمیته فینوگراد او را به سمت استعفا از منصبش بکشاند و اگر چنین اتفاقی بیافتد، دوره این مقام صهیونیستی به پایان می رسد و انتخابات پارلمانی جدیدی برگزار می شود. از این رو، اولمرت می داند که از هیچ قدرت تفویض شده سیاسی برای پیشبرد روند صلح برخوردار نیست.”

آکیوا الدار، تحلیلگر سیاسی روزنامه “هاآرتص” می نویسد: “حتی اگر معجزه ای رخ دهد و اولمرت در دولت باقی بماند ؛ باز هم نمی توان هیچ امیدی به پیشرفت حقیقی در زمینه یافتن راهکار سیاسی برای حل مناقشه موجود داشت. حد نهایی امتیازاتی که اولمرت توان اعطای آن را دارد، حتی از نظر انعطاف پذیرترین گروه فلسطینی کافی و قابل پذیرش نیست.”

اعطای اموال به ابومازن در مقابل ضربه زدن به مقاومت

فقط کافی است که انسان به متن گفتگوهای میان وزرای دولت صهیونیستی گوش دهد تا هدف رژیم اشغالگر قدس از حمایت ابومازن را درک کند. وزیر مهاجرت این رژیم طی اظهاراتی اعلام داشت: “اگر ابومازن می خواهد درآمدهای مالیاتی را به دست آورد، باید جنگ تمام عیاری را علیه تمامی گروه های مقاومت فلسطین آغاز نماید. باید میزان کمک های ما در پیوند با توانش در اجرای وعده هایش است.”

وزیر صنایع و بازرگانی دولت عبری نیز اظهار داشت: “درآمدهای مالیاتی باید به صورت تدریجی تقدیم ابومازن شود و اعطای اموال در هر مرتبه بستگی به عملکرد نیروهای امنیتی عباس در مقابله با گروه های مقاومت فلسطینی دارد.”

ضمنا ایهود اولمرت نیز به وزرای کابینه اش اطمینان داد که در کنفرانس شرم الشیخ موضعی قاطعانه اتخاذ خواهد کرد و به ابومازن خواهد گفت: “ما حاضر به حمایت نامحدود از شما هستیم، به شرطی که توان خود را در مقابله با گروه های مقاومت فلسطینی به اثبات برسانید و از مذاکره با حماس بپرهیزید.”

سرکوب حماس

وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی اعلام کرد بزرگ ترین انتظاری که ما از ابومازن و کشورهای میانه روی عربی داریم، این است که مانع از موفقیت تجربه جنبش حماس در غزه شوند.

با وجود انکار همراه با اصرار سخنگویان دولت غیر مشروع اضطراری فلسطین، رسانه های صهیونیستی به نقل از منابع موثق دولتی رژیم اشغالگر قدس اعلام کردند: “اسرائیل در این مسئله با ابومازن به توافق رسیده است که دو محیط اقتصادی متفاوت در کرانه باختری و نوار غزه حکمفرما شود. از یک سو، برای پیشرفت اقتصادی در کرانه باختری تلاش شود و حمایت های مالی برای اجرای پروژه های زیربنایی جهت حل مشکل بیکاری صورت گیرد. از سوی دیگر، فشارهای شدید اقتصادی به نوار غزه وارد آید تا فلسطینیان ساکن این منطقه درک کنند که حضور حماس باعث بدتر شدن وضعیت زندگی شان می شود.”

وزیر مسکن رژیم صهیونیستی نیز انتظار دارد که مصر نقشی اساسی را در محاصره نوار غزه ایفا کند تا از این طریق تجربه حماس به شکست بیانجامد.

وی در جلسه روز دوشنبه (25/6/2007) هیات دولت عبری تاکید کرد که نقش مصر در محاصره نوار غزه و شکست تجربه حکومتی حماس سرنوشت ساز است.

از سوی دیگر، اسرائیل بر روی ابومازن به عنوان منبع اصلی اختیارات در فلسطین و فردی که در محدود کردن قانونی جنبش حماس توانا است، حساب های زیادی باز کرده است.

در همین راستا، رژیم صهیونیستی از تصمیم ابومازن مبنی بر اعلام انحلال گردان های عزالدین القسام، شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی “حماس” و همچنین یگان پشتیبانی وزارت کشور و لغو تمامی مجوزهای فعالیت نهادهای مدنی وابسته به جنبش حماس در کرانه باختری استقبال کرد.

رئیس سازمان اطلاعات داخلی رژیم صهیونیستی نیز در نشست محرمانه پنج شنبه گذشته خود با اولمرت، تصمیمات فوق را ستود و گفت: “چنین تصمیماتی باعث کاهش توان حماس می شود.”

شمار زیادی از تحلیلگران صهیونیست می گویند چشم امید بستن به ابومازن و تلاش وی برای نابودی حماس اشتباه است.

گدئون لیوی در مقاله ای که توسط روزنامه هاآرتص به چاپ رسید، تاکید کرد: “اسرائیل و غرب باید دست از تحریم غزه و دولت حماس بردارند ؛ زیرا تجربه ثابت کرده است اهالی غزه هر چقدر فشار زیادتر شود، تمسک شان به جنبش حماس بیشتر می گردد.”     

 

لینک کوتاه:

کپی شد