خاورمیانه در آستانه تابستان گرم و تب داری قرار دارد و آثار آن در ارسال نیروهای آمریکایی به این نقطه از کره زمین و آرایش نظامی آنان به وضوح به چشم می خورد . کسی که سیر تحولات منطقه را دنبال می کند؛ در می یابد که اوضاع این منطقه در آستانه انفجار بزرگی قرار دارد و این انفجار بسیار شدید خواهد بود و کشتار و خرابی هولناکی را به دنبال خواهد داشت.
به نظر من احتمال شکل گیری جنگ در منطقه خاورمیانه بسیار جدی است و چه بسا در آینده نزدیک این اتفاق روی دهد . تحرکات نظامی از سوی تمامی کشورها و طرف های منازعه در منطقه نشان دهنده شعله ور شدن جنگ منطقه ای بسیار بزرگی است که زیان ها و پیامدهای آن غیر قابل تصور و پیش بینی است.
ما در این جا بعضی از نتایج و پیامد های احتمالی این جنگ را بر می شماریم:
ـ دولت خونریز بوش که در پایان سال جاری خاتمه می یابد؛ منطقه را به سوی جنگ فراگیری سوق می دهد . این موضوع از دیدار تاریخی بوش از منطقه به وضوح نمایان است که به دنبال وی معاونش دیک چنی نیز که مامور پرونده خونین و کشتار و ویرانی در عراق و افغانستان است؛ وارد منطقه شد .
پس از دیدار بوش و معاونش از منطقه دیدار ناگهانی رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا از منطقه نیز آغاز گردید که بلافاصله به نشست محرمانه با سلطان قابوس حاکم عمان پرداخت . موضوع و محتوای این نشست افشا نگردید ولی از داخل هواپیما به خبرنگاران گفت که وی به حل مسالمت آمیز برنامه اتمی ایران پایبند است.
به دنبال این تحولات، استعفا و یا برکناری دریا دار ویلیام والون فرمانده نیروهای آمریکایی در شرق اتفاق افتاد . وی مخالف حمله نظامی به ایران است و از دولت آمریکا خواسته بود تا هرچه سریع تر نیروهایش را از عراق خارج کند.
روسیه در مورد تحرکات غیرعادی نیروهای آمریکایی در منطقه در نزدیکی سواحل ایران بعد از رسیدن ناو هواپیمابر ابراهام لینکلن به عنوان نیروی ضربتی به ایران هشدار داد . این نیروها در چارچوب آمادگی برای جنگ احتمالی در این منطقه متمرکز شده اند.
ـ ما نباید تلاش های بی وقفه اسراییل در تمامی عرصه ها را از یاد ببریم که به منظور جلوگیری از دست یابی ایران به سلاح هسته ای و نقش این کشور در کمک به حزب الله از نظر سلاح و ابزار نظامی از سوی همپیمانش سوریه صورت می گیرد . این کشورها محوری را تشکیل می دهند که مخالف سیاست های دولت آمریکا و اسراییل در منطقه خاورمیانه جدید هستند . خاورمیانه جدیدی که رایس وزیر امورخارجه آمریکا خواستار ایجاد آن است و دولت آمریکا نیز تلاش می کند از راه های مختلف و با بکارگیری از امکانات موجود به آن دست یابد.
ما نمی توانیم از تمرینات و مانورهای اسراییل هم پیمان آمریکا در هفته گذشته غافل باشیم که از زمان تشکیل دولت صهیونیست بزرگ ترین تمرین نظامی به شمار می رود . در این مانورها از سلاح هایی جهت مقابله با حملات موشکی گسترده با قابلیت حمل کلاهک های غیر متعارف علیه این رژیم استفاده شد . اسراییل با استفاده از این سلاح در نظر دارد؛ جبهه داخلی خود را تقویت کند و آن را از آسیب های احتمالی حفظ کند زیرا این جبهه نقطه ضعف این رژیم در رویارویی آینده و در صورت شعله ور شدن جنگ آتی به شمار می رود و باید از آسیب پذیر بودن آن جلوگیری شود.
آمریکا و اسراییل با بکارگیری تمامی امکانات خود تلاش می کنند؛ برنامه های هسته ای ایران را ناکام گذارند و از سیطره بیشتر این کشور بر منطقه جلوگیری کنند. این تلاش بعد از افزایش تنش میان آمریکا و ایران به دنبال گزارش فرمانده نیروهای آمریکایی و سفیر آمریکا در عراق بیشتر شده است . در این گزارش آمده است که افراد سپاه پاسداران ایران در نبردهای اخیر بصره دست داشته اند . همچنین در حدود دو ماه قبل نیروهای افغانستان کاروان نظامی را توقیف کردند که از ایران به سمت مناطق طالبان در حرکت بود که ثابت می کند میان ایران و القاعده در صحنه درگیری افغانستان همکاری نزدیکی وجود دارد.
اما هرگز این تحولات و نبرد احتمالی قبل از جشن های اعلام تشکیل رژیم صهیونیستی یعنی تا پانزدهم ماه آینده روی نخواهد داد.
اما اکنون این سوال مطرح است که این جنگ چگونه و از کجا آغاز خواهد شد؟
اسراییل از خطر ایران هسته ای بسیار بیمناک است و همچنین از تهدیدات برخاسته از مرزهای شمالی به خصوص بعد از دریافت گزارش های سازمان های اطلاعاتی مبنی بر افزایش و پیشرفته تر شدن سیستم های موشکی حزب الله و اوج گیری تهدیدات پس از ترور فرمانده نظامی این جنبش عماد مغنیه نیز بسیار نگران است و علاوه بر این از خار فرورفته در چشمانش در ناحیه جنوب که مایل است آن را از دیدگانش بیرون بکشد؛ نیز در رنج است و در نبرد آینده احتمال می رود برایش مشکل ساز شود.
آیا با توجه به اوضاع خطرناک کنونی، ملت فلسطین و نیروهای مبارز این سرزمین حجم این تهدیدات و خطرات را درک خواهند کرد و با اتحاد وهمدلی خود در صف واحدی علیه دشمنان مشترکشان خواهند ایستاد ؟
