پنج شنبه 01/می/2025

خرده گیری از طرح آرام سازی

شنبه 5-جولای-2008

شاید از عمده ترین برکات طرح آرام سازی اخیر بیداری ناگهانی برخی گردان ها و گروه هایی است که خودشان را به مقاومت نسبت می دهند؛ گروه هایی که ناگهان متوجه شدند که دشمن صهیونیستی دست به تجاوز می زند و باید به این تجاوزات واکنش نشان داد و سکوت در قبال این جنایات و پایبندی به طرح مذکور یک جرم و خیانت (بنا به تعبیر وارده در یکی از بیانیه های گردان های شهدای الاقصی) محسوب می شود و گردان هایی که روزانه ده ها بیانیه ضد و نقیض در زمینه بر عهده گرفتن مسئولیت عملیاتی که گروه های مبارز دیگر آنها را به اجرا در می آورند یا برای انتقاد و حمله به جنبش مقاومت اسلامی حماس یا حمایت از رهبران جنبش فتح صادر می کنند.

این گردان ها ناگهان متوجه شدند که رژیم صهیونیستی سرزمینشان را به اشغال درآورده است و همواره دست به تجاوز و جنایت علیه ملت فلسطین می زند و آتش بس یک جنایت در حق میهن به شمار می رود. حال آن که این گردان ها سال ها دست به هیچ تحرک و اقدام نظامی نزده اند و سخنگویان کذایی آنها که عناوین و القاب متعددی دارند ترحیج دادند که دلاورمردی ها و رشادت های گردان های شهید عزالدین قسام شاخه نظامی حماس را به نام خود ثبت و ضبط کنند و از تلاش و کوشش قسام؛ به ویژه در کرانه باختری برای خود بهره برداری کنند. این اقدام در حالی صورت می گیرد که گردان های قسام طی چند سال گذشته حتی تا روز اعلام آتش بس فعالیت های مبارزاتی را در بوق و کرنای نمی دمید، به نحوی که گاهی گروه های مبارز دیگر مسئولیت عملیات های قسام را برعهده می گرفتند و حماس را به عقب نشینی از مقاومت و سرگرم شدن به پست و مقام و منصب و رویگردانی از جهاد متهم می کردند.

شانتاژ های تبلیغاتی علیه حماس فقط به شاخه های نظامی جنبش فتح محدود نشد، بلکه به حوزه رهبران و سخنگویان و رسانه های فتح نیز تسری یافت؛ به گونه ای اکنون اظهارات عجیب و غریبی را از آنان به هنگام تجزیه و تحلیل طرح آرام سازی و علل انتقادشان از این طرح می شنویم. این که هرگونه برتری سیاسی حماس خشم و حسادت رهبران و اعضای جنبش فتح را برانگیزد امری طبیعی است، ولی رقابت رهبران و اعضای فتح در عرصه فرافکنی آشکار به خاطر موضع گیری شان علیه حماس و روا داشتن اتهامات ناروا به حماس در عرصه مقاومت امری غیر طبیعی است.

اینجا بیش از حد به تشریح مرزهای اختلاف آشکار میان آتش بس حماس و تلاش رهبران سیاسی فتح برای متوقف کردن و سرکوب آن نخواهیم پرداخت. حماس حتی پس از موافقت با طرح مذکور از این گفته که دوره آتی دوره ساماندهی به وضعیت ویران داخلی و آماده سازی برای مصاف با “اسراییل” است شرمنده نیست و دشمنان و رقبای حماس بهتر از دیگران می دانند که این مرحله فرا می رسد و گریزی از آن نیست و حماس در خط مقدم این رویارویی خواهد بود و همچون دژ مستحکمی از ملت خود دفاع خواهد کرد و از این نبرد سرافراز بیرون خواهد آمد و تمامی مدعیان دروغین مقاومت که اکنون به تکاپو افتاده اند از صحنه مبارزه غائب خواهند بود و زکریا الزبیدی ـ نماینده واقعی (مقاومت) فتح و مشهور ترین بازگو کننده بحران این جنبش و همچنین ابی قصی صاحب بیانیه های مربوط به حملات موشکی شیمیایی و میکروبی سرگرمی های سودمند تر از مبارزه واقعی برای خود دست و پا خواهند کرد.

هرگز در پی کنکاش تمامی خرده گیری های فتح و رفتارهای نابخردانه ها آن با طرح آرام سازی و اتهامات مطرح شده علیه آن نظیر استقرار یگان های مرزبانی گردان های قسام در نوار مرزی جهت ممانعت از حملات موشکی به شهرک صهیونیستی “اسدوروت” و غیره نیستیم. حال آن که موشک هایی که پس از این طرح به مناطق صهیونیستی شلیک شد موشک های کوتاه برد بودند و این مسئله بیانگر تفاوت میان مقاومت واقعی و مدعیان دروغین مقاومت است که هدف عمدشان نیرنگ بازی و فریب حماس بود و می خواستند به حامیان مالی این موشک ها اثبات کنند که آنان هنوز در عرصه رزم حضور دارند و وظیفه مبارزاتی خود را به جا می آورند.

اما جالب ترین مسئله در این میان درخواست جبریل الرجوب رئیس سابق سازمان حفاظت اطلاعات تشکیلات خودگران فلسطین در کرانه باختری و رئیس فعلی فدراسیون فوتبال از حماس مبنی بر خویشتنداری در قبال رفتار جوانان فتح است، چرا که به ادعای الرجوب حماس در گذشته تمامی توافقنامه های آتش بس امضا شده از سوی فتح را نقض می کرد. گمان می کنم که نیازی ندارد به الرجوب و تمامی آنانی که این حرف ها را بر زبان جاری می سازند یاد آوری کنیم که حماس از روز نخست موافقتش با طرح آرام سازی اعلام کرد که هرگز به پلیس سرکوب مقاومت مبدل نخواهد شد و تنها خواسته اش از تمامی گروه های فلسطینی این است که به طرح آرام سازی پایبند باشند و به آن احترام بگذارند و از سوی دیگر نیازی نیست که به الرجوب ماهیت صبر و خویشتنداری فتح و مشخصا سازمان حفاظت اطلاعات تشکیلات خودگردان و رفتار وحشیانه و غیر انسانی آنها با مجاهدان حماس و شهید عماد و عادل عوض الله و مهندس محیی الدین الشریف و تیم صوریف و بازداشت شدگان در زندان بیتونیا و همچنین اقدامات شرم آور سرویس های امنیتی فتح در کرانه باختری را یادآوری کنیم. نمی دانم چطور انسان عاقل به خودش جرات می دهد تا میان توافق ملی در خصوص آتش بسی مشروط و زمان بندی شده و جنایات سرویس های امنیتی عباس و فتح و هماهنگی و همکاری آنها با دشمن صهیونیستی و تحویل مبارزان به رژیم اشغالگر قدس و ترور شخصیتی آنان مقایسه به عمل می آورد.

تا زمانی که مقاومت تا این حد در عرف برخی گردان های فتح و چپگراها به عنوان یک گروه فاقد پایگاه مردمی مهم باشد، پس چرا در کرانه باختری دست به هیچ فعالیت مبارزاتی نمی زنند؟ آیا اربابان و مسئولان گردان های فتح به خاطر انتقادشان از طرح آرام سازی شرم و حیا نمی کنند، اربابانی که در یک اقدام گستاخانه آشکارا سلاحشان را در ازای حذف نامشان از لیست افراد تحت تعقیب “اسراییل” و جذب در دستگاه های امنیتی عباس تحویل دادند.

پارادوکسی که اینجا به چشم می خورد این است که حماس که سرویس های امنیتی رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان فلسطین آن را تحت تعقیب قرار داده اند طی چند سال گذشته در عرصه مبارزه و مقاومت بیش از پیش حضور دارد این واقعیت هر روز با فاش شدن فعالیت یکی از تیم های وابسته به حماس در کرانه به اثبات می رسد.   

ادعای این که حماس در گذشته در جهت نقض و تخریب توافقنامه های آتش بس تلاش می کرده است ادعای دروغین است، زیرا هر توافقی در گذشته در زمینه آتش بس انجام گرفته است حماس بیش از هر گروه دیگر به آن پایبند بوده است و گواه روشن این مسئله در آتش بس سال 2002 نمود پیدا می کند که همزمان با آن رژیم صهیونیستی عبدالله القواسمی فرمانده گردان های قسام را در جنوب کرانه باختری ترور کرد، اما با این وجود حماس واکنش به این جنایت را دو ماه به تعویق انداخت و آن هم پس از نقض این آتش بس در پی حملات مکرر ارتش عبری صورت گرفت.

کاملا پر پیداست که این آتش بس چندان دوام نخواهد آورد و احتمال دارد که قبل از این که دوره 6 ماهه اش به پایان برسد نقض می گردد یا احتمال دارد که اشغالگران صهیونیست به زودی دست به یک حمله گسترده به نوار غزه بزنند در آن زمان حماس طبق معمول برای مقابله با پیامدهای آن کاملا آماده خواهد بود و اگر بگوئیم که حماس تنها گروه مبارز با هرگونه تجاوز آتی اسراییل خواهد بود، گزافه گویی نکرده ایم.

اگر برخی گروه های فلسطینی تصور می کنند که با رخ نمایی قدرت خود آن هم با این شیوه کاملا نیرنگ آمیز می توانند وجهه حماس را مخدوش سازند و به جایگاه و پایگاه والای آن به عنوان تنها حامی برنامه مقاومت و پیشتاز عرصه جهاد ضربه بزنند سخت در اشتباهند و باید بدانند که با این ترفندها فقط به خودشان ضربه می زنند و از عمق بحران ملی خودشان پرده بر می دارند.

لینک کوتاه:

کپی شد