اراضی فلسطینی اخیرا شاهد یک نمایش مسخره بود. در این نمایش عده ای که خود را “مبارزان تحت تعقیب” می نامند با مراجعه به مراکز پلیس مناطق مختلف کرانه باختری، اسلحه خود را تحویل پلیس و تعهد دادند که در مقابل توقف تعقیب شان از سوی رژیم صهیونیستی، دیگر در عملیات ضد صهیونیستی شرکت نکنند. رژیم صهیونیستی در یک اقدام اهانت آمیز به فلسطینیان و مساله عادلانه آنان این قرارداد زیانبار را “عفو مبارزان تحت تعقیب” نامگذاری کرد.
این تنها یک نمایش غیر حقیقی است از آن جهت که اغلب این “مبارزان به اصطلاح تحت تعقیب” اصلا مبارز نیستند که در واقع عضو سرویس های امنیتی وابسته به تشکیلات خودگردان هستند و در واقع تنها صفت تحت تعقیب بودن را یدک می کشند تا به این بهانه بر روی زمین فساد کنند و به عنوان ابزاری ناچیز در دست فرماندهان سرویس های امنیتی وابسته به محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان باشند و به بهانه تحت تعقیب بودن دست به اقدامات زشت و ننگین بزنند.
از مجموع 180 “مبارز تحت تعقیب” که اسامی آنان در لیست “عفو اسرائیل” ذکر شده، تنها عده بسیار کمی علیه اشغالگران اقدام کردند. یکی از نمونه های بارز این دسته از مبارزان ابو جبل”ساکن نابلس است که سیمایی متمایز و شناخته شده برای فلسطینیان دارد و تلویزیون فلسطین بارها تصاویری از وی را در حال ربودن رهبران و اعضای جنببش حماس در نوار غزه و اهانت به آنان پخش کرده است و پیوسته یک تیربار ساخت “اسرائیل” را روی دوش حمل می کند. نامبرده حتی هیچ ابایی از این ندارد که عده ای فیلمبردار را با خود همراه کند تا به طور زنده عملیات های آدم ربایی وی را به تصویر بکشند تا از این طریق خیال رژیم صهیونیستی را از این بابت آسوده کند که یک شریک فلسطینی حقیقی برای این رژیم در جنگ آن علیه مقاومت وجود دارد.
“ابو جبل” که با زبان خویش اعتراف کرده که عضو یکی از سریوس های امنیتی تشکیلات خودگردان است در طول عمرش حتی یک گلوله نیز به طرف نظامیان صهیونیستی ـ که روزانه به شهر نابلس و اردوگاه های اطراف آن حمله می کنند ـ شلیک نکرده است.
قرارداد “عفو مبارزان تحت تعقیب” بین کابینه عباس و کابینه رژیم صهیونیستی در واقع برای خدشه دار کردن سیمای تابناک مقاومت و تاریخ ملت فلسطین امضا شده است. آیا منطقی است که مبارزان فلسطینی ـ که به عادلانه بودن قضیه خود و قداست رسالت شان ایمان راسخ دارند ـ با درخواست “عفو” از سوی اشغالگران صهیونیست ـ که سرزمین شان را غصب کرده و به مقدسات آنان پوسته بی احترامی می کنند ـ موافقت کنند و آن را بپذیرند؟! انگار کاسه ای زیر نیم کاسه است. حقیقت این است که “اسرائیل” و عباس خواهان کناره گیری مبارزان از مقاومت نیستند؛ چرا که مبارزانی که مشمول عفو رژیم صهیونیستی شده اعلام شده اند هیچ وقت در امر مبارزه یا مقاومت شرکت نکردند، لذا هدف عباس و رژیم صهیونیستی از این نمایش مسخره به دام انداختن مبارزان حقیقی در باتلاق موافقت با قرارداد توهین آمیز “عفو” است.
شیخ ولید العبیدی از فرماندهان گروهان های قدس شاخه نظامی جنبش جهاد اسلامی در شمال کرانه باختری می گوید که از دفتر عبد الرزاق یحیی وزیر کشور فلسطین با یکی از رهبران جنبش جهاد در جنین تماس گرفته و به وی پیشنهاد داده شد تا فرماندهان و اعضای این گروهان ها سلاح های خود را به سرویس های امنیتی وابسته به عباس تحویل و در مقابل توقف تعقیب شان از سوی “اسرائیل” درباره توقف مقاومت علیه صهیونیست ها تعهد دهند، اما جنبش جهاد با این پیشنهاد به شدت مخالفت و آن را رد کرد. همچنین می توان گفت که لیست اعلام شده مبارزان مورد عفو از سوی “اسرائیل” به عنوان طعمه ای برای به دام انداختن ده ها تن از مبارزان فعال جنبش فتح در کرانه باختری است. در این میان سرویس های امنیتی وابسته به محمود عباس با مبارزان فعال جنبش حماس در کرانه باختری با روش خاص خود برخورد می کند یعنی ربودن و شکنجه و تعقیب آنان. به عنوان مثال نیروهای امنیتی عباس صدها تن از عناصر حماس را فراخوانده و از آنان درباره سلاح های شان بازجویی می کنند و این بدان مفهوم است که عباس و کابینه و نیروهای امنیتی اش با استفاده از سیاست “چماق و هویج” برای نجات “اسرائیل” از مصادر تهدید یعنی مقاومت در کرانه باختری برنامه ریزی می کند.
دولت عباس برای این که از ناحیه عدم بازگشت مبارزان به مقاومت خاطر جمع شود به هر مبارزی که سلاح خود را تحویل دهد، کمک مالی می کند و این به نوبه خود از دیگر نشانه های فساد تشکیلات خودگردان است.
سوالی که در این جا مطرح می شود این است که اگر کابینه عباس مانع از فعالیت های ضد صهیونیستی مبارزان در کرانه باختری می شود آیا ملت قادر است در این منطقه با اشغالگران رو به رو شود؟ در صورت این ممانعت چگونه می توان “اسرئیلی ها” را به توقف شهرک سازی و برچیدن دیوار نژادپرستانه حایل و یهودی سازی قدس مجبور کرد؟
سخنگویان کابینه عباس در پاسخ می گویند که این طرح زمینه را برای حل سیاسی مناقشه فلسطین هموار می کند، اما سوالی که مطرح است این که چگونه می توان به صلح دست یافت در حالی که رژیم صهیونیستی با عقب نشینی از کرانه باختری و اجرای قطعنامه های بین المللی مربوط به آوارگان و قدس و غیره مخالفت می کند؟ آیا عباس و نخست وزیر انتصابی اش نسبت به طرح ها و سیاست های رژیم صیونیستی به خوبی واقفند؟ متاسفانه این طرح عباس نیز در چارچوب همان طرح های مکارانه اش علیه حماس به دنبال سیطره این جنبش بر نوار غزه قرار دارد و نیز یک چنین طرح هایی در چارچوب تلاش عباس برای خشنود کردن “اسرائیل” صورت می گیرد تا از این طریق “اسرائیل” به حمایت های خود از عباس بر ضد حماس ادامه دهد.
روش غیر ملی و غیر اخلاقی که عباس در پیش گرفته هرگز نتیجه بخش نیست. تا زمانی که اشغالگری در فلسطین وجود دارد مقاومت نیز ادامه خواهد یافت. متاسفانه عده ای در پی این هستند تا قرارداد خفت بار “عفو مبارزان تحت تعقیب” را در قالب یک سری توجیهات به ظاهر منطقی به عنوان “استراحت مبارزان” معرفی کنند و این امر در واقع به معنای تقویت اشغالگری است. “استراحت مبارزان” به رژیم صیونیستی این امکان را می دهد تا در یک شرایط بسیار مناسب به پروژه شهرک سازی و یهودی سازی خود ادامه دهد به همین خاطر می توان گفت که این طرح (عفو مبارزان تحت تعقیب) دامی برای مبارزان و گوری برای سازشکاران است.