پنج شنبه 01/می/2025

دلیل موفقیت حماس در قیام غزه چه بود؟

شنبه 23-ژوئن-2007


مرکز اطلاع رسانی فلسطین: نویسنده مقاله زیر یکی از نویسندگان و اعضای برجسته جنبش فتح به شمار می رود که با نوشتن این مطلب به دلایل و عوامل پیروزی جنبش حماس در کنترل بر نوار غزه پرداخته است.
مرکز اطلاع رسانی فلسطین با ترجمه دقیق و کامل این مقاله و بدون هیچ گونه حذف یا اضافه ای آن را تقدیم خوانندگان محترم می کند:

پیروزی حماس در قیام روز پنج شنبه چهاردهم ژوئن سال 2007 علیه تشکیلات خودگردان، دستگاه های امنیتی و جنبش فتح در نوار غزه به دلایلی چند باز می گردد که عبارتند از:

1ـ وحدت رویه رهبران سیاسی و فرماندهان امنیتی

2ـ وجود یک طرح نظامی یکپارچه

3ـ وحدت بازوی نظامی و ساماندهی آن به شکلی مناسب و القای این تفکر که کشته شدن به معنای ورود به بهشت است.   

4ـ حمایت لوجستیکی و مدیریتی برجسته

5ـ استفاده مناسب از رسانه های در جنگ روانی و به کار گیری منابر برای گسترش افکار  

6ـ ابتکار در حمله به دستگاه های امنیتی که در وضعیت دفاع قرار داشتند و بدون آنکه در این میان هماهنگی با دیگر پایگاه های امنیتی انجام شود.

7ـ حمایت نامحدود هواداران و طرفداران جنبش حماس از نیروهای پشتیبانی و گردان های عزالدین القسام که به مقرهای دستگاه های امنیتی حمله کردند. این حمایت ها شامل ارائه اطلاعات و حمایت های لوجستیکی بود. ضمنا مشخص شد که گردان های قسام و نیروهای پشتیبانی از آپارتمان ها به عنوان انبار سلاح و مهمات استفاده می کردند و نیروهایی آماده نیز برای مشارکت در درگیری ها در مناطق مختلف در اختیار داشتند.

8ـ نفوذ جنبش حماس به داخل دستگاه های امنیتی و برخورداری از اطلاعاتی دقیق در خصوص شمار افراد، میزان تسلیحات و پایگاه های مختلف که همین مسئله این جنبش را در حمله اش به مقر دستگاه های امنیتی یاری کرد.

9ـ استفاده برتر از فضای باز جغرافیایی ؛ نیروهای حماس بیشترین استفاده را از گسیختگی مکانی پایگاه های امنیتی کردند و همین مسئله به آنها اجازه داد تا به سرعت دست به محاصره پایگاه های امنیتی بزنند و از چهار طرف به آن ها حمله کنند. در مقابل دستگاه های امنیتی هیچ طرح واحدی را نداشتند و تصمیم به جنگ نگرفته بودند و تنها تاکتیک دفاع از پایگاه را در نظر داشتند.

ضمنا اگر به منطقه امنیتی غزه که در آن مقرهای اصلی حفاظت اطلاعات، ریاست تشکیلات خودگردان و نیروهای امنیتی وجود داشت، نگاهی بیاندازیم به این نتیچه واضح و مبرهن می رسیم که هیچ گونه هماهنگی یا حمایت متقابل میان این پایگاه ها وجود نداشت و این در حالی است که امکان چنین امری برای آنها وجود داشت. ضمنا مشابه چنین اتفاقی در مورد دستگاه امنیت عمومی و نیروهای امنیتی در شمال نوار غزه رخ داد. علاوه بر همه اینها، گردان های الاقصی ـ به جز موارد معدود و استثنایی ـ مشارکت فعال در این درگیری نداشتند و اکثریت آنها حوادث غزه را در داخل منازل شان دنبال می کردند.

اعضا و هواداران جنبش فتح که در محله های مختلف حضور دارند، نقشی مثبت در درگیری های غزه نداشتند و به سان دیگر شهروندان تنها به پیگیری روند درگیری ها بسنده کردند، بدون آنکه بخواهند هیچ کاری صورت دهند ؛ گویی اینکه درگیری های رخ داده هیچ ربطی به آنان ندارد. ضمنا برخی از نیروهای فتح با جنبش حماس همکاری می کردند.

از همه مهم تر، پیروزی حماس در جنگ روانی بود که تاثیر فراوانی بر فرماندهان دستگاه های امنیتی و رهبران فتح داشت و تفکر شکست را در اندیشه آنان وارد کرد که نتیجه این مسئله ایجاد حالتی از هراس، سردرگمی و هرج و مرج در میان آنان بود و باعث شد تا به فکر یافتن راهی برای فرار از میدان درگیری باشند و نیروها را تنها بگذارند. گریختن فرماندهان از عرصه درگیری نیز باعث ایجاد حالت ترس و هراس در میان نیروها شد تا جایی که از خانواده های خود برای نجات شان از میدان جنگ کمک گرفتند یعنی مشابه اتفاقی که در مقر ریاست تشکیلات خودگردان شاهد آن بودیم. مقر مذکور بدون کمترین مقاومتی به کنترل نیروهای حماس درآمد.

تجربه غزه گواهی بر عجز و ناتوانی دستگاه های امنیتی، جنبش فتح و گردان های الاقصی بود و نشان داد که اقدامات این سازمان ها به سان عربده کشی های یلی در کوچه های خلوت است. این امر می طلبد که رهبران تشکیلات خودگردان و جنبش فتح تجدید نظری جدی و مسئولانه داشته باشند و از شکست در استان های نوار غزه عبرت بگیرند و در راستای مواخذه فرماندهان نیروهای امنیتی و گردان های الاقصی که تنها در پی منافع شخصی خود بودند، برآیند.

شاید درس هایی که باید از حوادث غزه گرفت، مربوط به توجه فوری به کرانه باختری و تلاش برای بازسازی گردان های الاقصی و دستگاه های امنیتی به شکلی کاملا صحیح است، تا اینکه بتوانند به وظیفه ملی خود عمل کنند و به تمامی ملت تعلق داشته باشند نه یک گروه خاص. به هر حال، حوادث غزه در خود درس های زیادی دارد که رهبران سیاسی و فرماندهان امنیتی تشکیلات خودگردان و جنبش فتح باید آنها را فرا بگیرند. سوال اینجاست که آیا فتح و تشکیلات برای چنین کاری آماده هستند؟   

لینک کوتاه:

کپی شد