یکشنبه 11/می/2025

دوران ترامپ را از دست ندهید!

پنج‌شنبه 17-نوامبر-2016

نتایج غیر منتظره انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نگرانی ها و فرصت های جدیدی را پیش روی رژیمصهیونیستی قرار می دهد. فرصت بسیار ملموس در این زمینه مربوط به منازعه اسرائیلی ـفلسطینی است؛ اما نه به آن شکلی که راستگرایان اسرائیل به آن نگاه می کنند و یادرباره آن اظهار نظر می کنند.

از سال1993 دولت های متوالی آمریکا اعلام کرده اند که از راهکار تشکیل دو کشور حمایت میکنند و لازم است برای آنهایی که فراموش کرده اند، یادآوری کنم که دولت جمهوری خواهجرج بوش و دولت های دموکرات قبل و بعد از او؛ یعنی بیل کلینتون و باراک اوباما هماز این مساله حمایت کرده بودند. این راهکار مبتنی بر 4 فرضیه اساسی است؛ نخست: حلمنازعه که باید از لحاظ جغرافیایی محدود به منطقه واقع میان رود اردن و دریایمدیترانه باشد. دوم: حل مبتنی بر تشکیل کشور فلسطین دارای حق حاکمیت کامل. سوم:مرزهای میان اسرائیل و فلسطین باید بر اساس مرزهای سال 1967 مشخص شوند. چهارم: کرانهباختری و باریکه غزه باید یک جسم سیاسی یکپارچه باشند.

اینمولفه های چهارگانه میدان مانور مذاکرات سازش را بسیار محدود می کنند. “اصولکلینتون” (بیل و نه هیلاری) که در سال 2000 ارائه شدند، نمود عملی همین مولفههای چهارگانه بودند و هر کسی هم در آینده سعی در احیای مذاکرات سازش بر اساس ایناصول داشته باشد، به طرح مشابه و حتی هم شکلی خواهد رسید. اما چه کسی گفته است کهاین چهار مولفه، سنگ بناهایی هستند که نمی توان بدون آنها این مساله را حل کرد؟وقتی ما از این مسائل خلاص شدیم و توانستیم تمامی راه های احتمالی را مورد بررسیقرار دهیم، به این نتیجه می رسیم که راه حل های دیگری هم وجود دارند که برخی ازآنها بهتر از این راهکار (تشکیل دو کشور) هستند.

ازجمله این راه حل ها می توان به “راه حل منطقه ای” همراه با مبادله اراضیمیان 4 بازیگر اصلی منطقه؛ مصر، اردن، اسرائیل و فلسطین یا تشکیل کشور فدرالی میاناردن و کرانه باختری، یا تقسیم وظایف و نه مناطق میان اسرائیل و فلسطینی ها اشارهکرد. طرح نفتالی بنت درباره الحاق مناطق “ج” به اراضی تحت اداره اسرائیلو تشکیل حکومت خودگردان فلسطین در مناطق دیگر نیز یکی از آنهاست.

لازمبه ذکر است که تا سال 1992 احزاب لیکود و کار اسرائیل کاملا با راهکار تشکیل دوکشور مخالف بودند و در 24 سال گذشته حتی کسی به طرح جایگزین فکر هم نکرده است؛ چراکه 3 رئیس جمهور آمریکا و 6 وزیر خارجه آنها به فاصله کمی پس از بر عهده گرفتنمناصب خود اعلام می کردند که به راهکار تشکیل دو کشور پایبند هستند، اما به احتمالزیاد، ترامپ و کسی که به سمت وزارت خارجه دولت وی منصوب خواهد شد، چنین کارینخواهد کرد.

دولتاسرائیل دو راه دارد: نخست اینکه بگوید هیچ راه حلی برای منازعه اسرائیلی ـفلسطینی وجود ندارد و در نتیجه به حاکمیت خود ادامه دهد و دوم اینکه مذاکرات خودبا دولت جدید آمریکا برای بررسی گزینه های دیگر و عدم پایبندی به 4 مولفه معروف راآغاز کند.

شایدگزینه اول در کوتاه مدت مزایایی داشته باشد؛ چرا که دولت ترامپ اسرائیل را برایدستیابی به توافق تحت فشار قرار نخواهد داد و به هر حال، این مساله برای شهرک هایصهیونیست نشین بهتر است. اما در دراز مدت، این گزینه می تواند اشتباه باشد؛ چرا کهاولا: احتمال دارد طرف فلسطینی به این نتیجه برسد که این کار هیچ فایده سیاسیندارد و همین مساله باعث تقویت جنبش مقاومت اسلامی “حماس” در کرانهباختری یا گروه های دیگر مخالف اسرائیل شود و این وضعیت می تواند منجر به انتفاضهسوم کوتاه مدت در فلسطین شود و دوم: که مهمتر است، این است که دولت ترامپ می تواندسکویی برای دستیابی به راه حل های دیگر باشد. اگر ما این 4 سال پیش رو را از دستبدهیم، در آینده حسرت آنها را خواهیم خورد.

لینک کوتاه:

کپی شد