چهارشنبه 30/آوریل/2025

دولت بایدن و چالش حماس

دوشنبه 31-می-2021

عریب الرنتاوی، مدیر مرکز پژوهش‌های سیاسی قدس

 

دولت جو بایدن رئیس جمهور آمریکا نمی‌تواند در تثبیت آتش بس و ارسال کمک‌های انسانی مورد نیاز به ساکنان نوار غزه یا آغاز بازسازی منطقه موفق باشد مگر آنکه حماس را در این روند شریک نماید … آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا و تیم سیاست خارجی و امنیت ملی این کشور قادر نخواهند بود بدون توجه به موقعیت حماس در معادلات داخلی فلسطین پیشرفتی در مسیر حل و فصل نزاع فلسطینی – اسرائیلی به دست آورند و راه حل دو دولتی را عملی سازند.

ظاهراً تاکنون نزدیک شدن رویکرد آمریکا به قبول نقش آفرینی حماس در این روند با تحریکات و مانع ‌تراشی اسرائیلی‌ها مواجه شده است … واشنگتن در تعامل با طالبان از خون هزاران کشته و مجروح آمریکایی در افغانستان گذشت و برای تلاش در جهت متقاعد کردن حوثی‌ها برای مذاکره مستقیم با آنها از ادبیات دوستانه استفاده می‌کند با اینکه هر دوی این گروه‌ها از نظر آمریکا جزء گروه‌های تروریستی به شمار می‌روند. اما تفاوت این گروه‌ها با حماس در غزه آن است که اسرائیل نقش تعیین کننده‌ای در رابطه آمریکا با حماس دارد اما در مقابل صهیونیست‌ها هیچ نفوذی در سیاست واشنگتن در عرصه یمن و افغانستان ندارند.

آنچه می توان از حضور بلینکن در خاورمیانه و اولین ماموریت وی فهمید آن است که وزیر امور خارجه آمریکا به دنبال مدیریت روند کمک به غزه و بازسازی آن است و قصد دارد این روند را بدون دخالت حماس انجام داده و حتی حماس را مسئول وضعیت کنونی معرفی کند. بلینکن به دنبال آن است که یک بار دیگر به جسد رو به مرگ تشکیلات خودگردان روحی دوباره دمیده تا جایگزینی عینی برای جنبش اسلامی فلسطین باشد. اما متأسفانه واشنگتن برای نجات تشکیلات خودگردان ابزارهای دیگری غیر از کمک به غزه دارد و به آنها فکر نمی‌کند، آمریکا از گزینه‌های دیگری برای تقویت جایگاه تشکیلات خودگردان برخوردار است از جمله می‌توان به فشار برای آزادی مروان البرغوثی و رهبران جنبش فتح از زندان‌های اسرائیل اشاره کرد که این اقدام می‌تواند به عنوان فشار برای نوسازی ساختار دموکراتیک فلسطین در دستور کار قرار گیرد، علاوه بر اینکه آمریکا با این رویکرد می‌تواند اقدامات قابل توجه دیگری در کرانه باختری به نفع اسرائیل انجام دهد.

 

این رویکرد حذف گرایانه می‌تواند اهداف محدود و موقتی را برای آمریکا محقق نماید اما موفق به ایجاد یک تغییر جدید نمی‌شود چرا که تنها با منابع مالی برخی کشورهای داوطلب نمی‌توان روح جدیدی به کالبد تشکیلات خودگردان دمید. چنین رویکردی تنها مانند نسخه‌ای برای تعمیق اختلافات در عرصه داخلی فلسطین عمل می‌کند و موجب سوق دادن آن به سوی درگیری‌های داخلی می‌شود و این همان چیزی است که فلسطینی‌ها باید بسیار مراقب آن باشند تا به عمق دره سقوط نکنند.

 

دولت بایدن اگر در تحقق اهداف اعلامی خود اعم از اهداف تاکتیکی (آتش‌بس غزه و کمک به این منطقه و بازسازی آن) یا اهداف بلند مدت (تحقق راه حل دو دولتی) جدیت دارد دو راه در برابر وی موجود است. اول تشویق برای تحقق آشتی فلسطینی و ترغیب تشکیلات خودگردان برای گشودن درب‌ها جهت مشارکت حماس و ورود آن به ساختار رسمی فلسطین از طریق انتخابات و صندوق‌های رای است تا فلسطینیان صاحب یک رهبری قانونی، منتخب، متحد و یکصدا شوند.

 

راه دوم آن است که آمریکا یک میز سه ضلعی درست کرده و به همراه تشکیلات خودگردان و حماس پشت اضلاع سه گانه آن بنشیند … اگر آمریکا بخواهد به غیر از این گزینه‌ها راه دیگری را انتخاب کند جز هدر دادن وقت و آزمودن مجدد، راهی بی نتیجه با حماس دستارودی دیگری نخواهد داشت، علاوه بر آنکه آتش بس تثبیت شده، نوار غزه از بحران انسانی کنونی خلاصی نیافته و هیچ افق سیاسی مشخصی برای حل و فصل مشکلات موجود محقق نخواهد داشت.

واقع گرایی آمریکایی که باعث می‌شود واشنگتن نام برخی سازمان‌ها، گروه‌ها و شخصیت‌های را از لیست سیاه تروریسم خود حذف کند و بسیاری از ملاحظات سیاسی خود در برابر ایران را کنار گذاشته و به سمت بازگشت به توافق هسته‌ای با ایران و فعال کردن مجدد آن سوق پیدا کند باید سبب شود این کشور با عزمی راسخ برای پایان دادن به بحران‌ها به روند پایان دادن به نزاع فلسطینی – اسرائیلی بازگردد.

 

دولت بایدن باید توجه داشته باشد که سیاست استانداردهای دوگانه هزینه به مراتب بیشتری برای اتخاذ کنندگان این سیاست نسبت به قربانیان آن خواهد داشت. چگونه تعامل با راستگرایان فاشسیت و افراطگرایان اسرائیلی مستقر در کنست برای بایدن امری سهل است اما تعامل با حماس به مسئله‌ای پیچیده برای دولت وی تبدیل شده است؟

 

لینک کوتاه:

کپی شد