یکشنبه 10/نوامبر/2024

دولت حماس و ضرورت های مرحله آتی

دوشنبه 25-دسامبر-2006

نویسنده: جمال ابوریده  

مرکز اطلاع رسانی فلسطین

جنبش مقاومت اسلامی “حماس” پس از رایزنی های گسترده و نفس گیری که با گروه های مختلف فلسطینی انجام داد، در تاریخ 19/3/2006 در نهایت ترکیب کابینه خود و برنامه های دولت جدید را اعلام کرد؛ ولی موضع گروه های ملی و اسلامی در مورد مشارکت در دولت جدید، امیدهای حماس و همچنین اقشار مختلف ملت فلسطین را به یاس مبدل ساخت. جنبش مقاومت اسلامی و مردم فلسطین انتظار داشتند که گروه های مختلف نیز در تشکیل حکومت یکپارچه ملی که نمایندگی تمامی فلسطینیان را بر عهده دارد، مشارکت نمایند و بی تردید این انتظارات ـ بر خلاف تصور برخی ها که گمان می کنند حماس برای رهایی از شکست آن را مطرح می کند ـ ناشی از درک و فهم عمیق جنبش حماس از حجم چالش های فراروی مسئله فلسطین در مرحله آتی است؛ چالش ها و تهدیداتی که انتظار می رود با نزدیک شدن زمان برگزاری انتخابات پارلمانی رژیم اشغالگر قدس و پیروزی احتمالی حزب راستگرای “کادیما” به ریاست ایهود اولمرت روندی صعودی به خود بگیرد.

تشکیل دولت جدید که در واقع یک دولت تکنوکرات است و تجربه، لیاقت و پیش از آن سابقه روشن معیار اصلی گزینش افراد در آن به شمار می رود، از تاکید جنبش بر اولین عنصر و مولفه پیروزی یک دولت حکایت دارد که همان اصل “استفاده از فرد مناسب در یک جایگاه مناسب” است؛ ضمن آنکه جنبش حماس با تشکیل چنین کابینه ای در پی آن است که موانع و مشکلاتی را که رژیم اشغالگر قدس در پیش روی اولین دولت وابسته به حماس قرار داده و تمامی همپیمانان قدیمی خود یعنی ایالات متحده آمریکا و برخی کشورهای عربی منطقه را نیز برای نیل به این هدف بسیج کرده است، پشت سر بگذارد.

فهم عمیق و درست دولت حماس از حجم تهدیدات و چالش های فرارویش باعث می شود که همزمان در سه حوزه فعالیت کند. نخست در سطح داخلی که باید با اجرای طرحی مناسب، نابسامانی های امنیتی و همچنین فساد مالی و اداری که از دیرباز گریبانگیر موسسات و نهادهای وابسته به تشکیلات خودگردان است، پایان بخشد چرا که پیروزی دولت جدید به ویژه در سه ماه نخست شکل گیری در گرو رضایت اقشار مختلف ملت از این دولت و همچنین به زاویه راندن دشمنان آن است و در این صورت است که دولت جدید فرصتی می یابد تا گام به گام به سمت اجرای کامل برنامه های انتخاباتی خود به ویژه رفع مشکلات مردم پیش رود، مشکلاتی که از مهم ترین آنها می توان به افزایش میزان بیکاری و رشد شتابان فقر اشاره کرد. ضمنا برای کسب پیروزی های بیشتر لازم است که دیگر گروه های اسلامی و ملی نیز اگر حتی قصد مشارکت در دولت جدید را ندارند، در دیدگاه های خود در مورد دولت تجدید نظر و از برنامه های سیاسی آن حمایت کنند تا آنکه نقشی مثبت در جریان پیروزی های دولت جدید داشته باشند، تا آنکه بعدها شهروند فلسطینی انگشت اتهام عدم همکاری را به سمت آنان دراز نکند. شاید نظرسنجی که توسط مرکز پژوهش های سیاسی فلسطین انجام و در تاریخ 21/3/2006 در روزنامه عربی “الحیاة الجدیدة” منتشر شد، نشان از اعتماد شهروندان فلسطینی نسبت به دولت آتی حماس دارد، جنبشی که شهروندان با اعطای رای اعتماد، آن را مسئول تامین منافع ملی خود کردند. در نظرسنجی مذکور، 47 درصد پرسش شوندگان اعلام کردند که اگر امروز انتخاباتی برگزار شود، باز هم به حماس رای خواهند داد و 39 درصد نیز تاکید کردند که رای خود را به نفع فتح به صندوق خواهند ریخت.

دومین حوزه ای که دولت جدید باید بر آن تاکید داشته باشد، ارتباط و پیوند با کشورهای عربی است، کشورهایی که بارها اعلام کردند که صرف نظر از نوع دولت آتی فلسطین، به نتایج انتخابات و خواست مردم این کشور احترام می گذارند. تاکید کشورهای عربی به ویژه کشورهای حاشیه خلیج بر حمایت از دولت فلسطین ـ صرف نظر از نوع آن ـ نشان داد که این کشورها حاضر نیستند به خواسته دولت آمریکا مبنی بر قطع هر گونه رابطه با حماس تن در دهند. در کنار این همه، باید گفت که همکاری این کشورها با حماس منافعی را نیز برای شان به دنبال دارد که به هیچ وجه دست کمی از منافع حماس در این معادله ندارد، زیرا رابطه با دولتی که جنبش حماس با تفکرات معتدل اسلامی سکاندار آن است، می تواند از حجم فشارهای داخلی و اتهاماتی که دولت های عربی با آن رو به رو هستند، بکاهند؛ اتهاماتی مبنی بر مقابله این دولت ها با روند رو به رشد بیداری اسلامی در منطقه. ضمنا کشورهای عربی برای آنکه حماس بیشتر از این به ایران نزدیک نشود، در صدد جذب و حمایت از این جنبش هستند.

سومین حوزه ای که حماس باید به آن توجه داشته باشد، حوزه ارتباط و تعامل با جامعه جهانی است که البته یکی از حوزه های بسیار مهم فعالیت دولت جدید است، چرا که تعامل با جامعه جهانی می تواند باعث کسب تایید و حمایت جهانی از مسئله فلسطین شود و از میزان فشارهای آمریکا و رژیم صهیونیستی بر دولت جدید فلسطین بکاهد. شاید دیدارهای رهبران جنبش حماس از کشورهایی همچون ونزوئلا، روسیه و ترکیه نیز جهت دست یابی به این مقصود انجام گرفته باشد. در کنار این همه، سفرهای حماس به کشورهای مختلف پیامی روشن برای آمریکا و اتحادیه اروپا به دنبال داشت، پیامی با این مضمون: “در نظر حماس، جامعه جهانی مختصر به واشنگتن و اتحادیه اروپا نمی شود و با گسترش روابط با کشورهای مختلف جهان به ویژه کشورهایی همچون روسیه که نقش سیاسی مهمی در عرصه جهانی دارند و همچنین کشورهایی مانند ایران و ترکیه که از موقعیت سیاسی شایان اهمیتی در منطقه برخوردارند، می توان به دور اتحادیه اروپا و واشنگتن خط کشید.” در نهایت تعامل حماس با جامعه جهانی باعث می شود که طرف مقابل به ویژه  اروپا در تنگنایی حساس قرار گیرد و حلقه این تنگنا در صورتی که دولت حماس بتواند جایگزینی مناسب برای کمک های مالی اروپا بیابد، هر چه تنگتر خواهد شد و شاید همین مسائل نیز باعث آن شد که اتحادیه اروپا کمک های مالی خود به ملت فلسطین را قطع و همچون آمریکا اعطای آن را مشروط به شرایط ذیل کند: به رسمیت شناختن “اسرائیل”، پذیرش توافق نامه های به امضا رسیده میان تشکیلات خودگردان و رژیم صهیونیستی و کنار گذاشتن آنچه که آن را خشونت می نامند.

به هر حال این موضع گیری اتحادیه اروپا در قبال ملت و دولت فلسطین باعث می شود تا این اتحادیه جایگاهی را که پیش از این در میان کشورهای عربی داشت، از دست دهد؛ به گونه ای که دیگر در آینده هیچ نقش سیاسی در منطقه ای که از دیرباز به عنوان منطقه نفوذش به شمار می آمده است، نداشته باشد.

ماه های اولیه شکل گیری دولت حماس می تواند عنصری مهم و سرنوشت ساز در آینده این دولت باشد، چرا که اجرای جزئی از برنامه های انتخاباتی حماس می تواند به معنای شکست دسیسه های رژیم صهیونیستی و آمریکا باشد، دسیسه هایی که به دنبال پیروزی حماس و با دقت فراوان در دهلیز و دالان های سازمان اطلاعات آمریکا طراحی شده است؛ ضمنا پیروزی اولیه دولت حماس در اجرای برنامه ها، جامعه بین الملل را وادار به تعامل با این دولت خواهد کرد چرا که کشورهای جهان تا ابد نمی توانند این وضعیت را ادامه داده و از ارتباط با حماس ـ نماینده ملت فلسطین ـ خودداری کنند.

ویژگی های منحصر به فرد دولت جدید و حمایت جنبش عظیمی به نام حماس از آن کافی است تا این دولت بتواند در آغاز حلقه های محاصره اشغالگران را که البته در اصل حلقه محاصره ملت فلسطین است، بشکند و بسیاری از معادلات سیاسی منطقه را بر هم بزند و بی گمان عبارتی که “وارو دی سوتو” نماینده ویژه سازمان ملل متحد در امر صلح در خاورمیانه، پس از دیدارش از منطقه و پیروزی حماس به کار برد: “برنامه های حماس تعیین کننده آینده منطقه خواهد بود.” با مطالعه واقعیت های سیاسی جدید در منطقه و تعاملات مسئولانه حماس با این واقعیت ها بیان شده است.

لینک کوتاه:

کپی شد