اگر چه تنها حلقه اتصال میان حماس و دولت مصر رییس سازمان اطلاعات مصر می باشد ولی با این حال تماس های مستقیم و پیاپی در قاهره میان این جنبش و نظامی سیاسی مصر وجود دارد. البته این تماس ها تنها حماس داخل فلسطین را شامل نمی شود بلکه حماس در تبعید نیز در آن مشارکت دارد . این تماس ها عمدتا برای حل و فصل چهار قضیه و یا چهار پرونده سیاسی اصلی صورت می گیرد که عبارتند از :
1 ـ موضوع طرح آرام سازی میان گروه های مقاومت فلسطین به ویژه گروه های مستقر در نوارغزه و میان رژیم صهیونیستی که حماس اعلام کرده است ، توافق در مورد این طرح به زودی اعلام می شود و این طرح به مدت هیجده ماه به اجرا در خواهد آمد و بعد از انقضای این مدت دوباره باید درباره آن تصمیم گیری شود .
2 ـ موضوع نظامی اسیر صهیونیست ها ، گلعاد شالیت و امکان آزادی آن در برابر آزادی تعدادی از اسرای فلسطینی . آن گونه که از بیانیه های حماس بر می آید، این موضوع نیز به خوبی بررسی شده و به نتایج مثبتی رسیده است و جز امضای نهایی و اجرای این طرح چیزی از آن باقی نمانده است .
3 ـ موضوع محاصره نوارغزه و بازگشایی گذرگاه ها به ویژه گذرگاه رفح که البته موضوع گذرگاه های اراضی اشغالی نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است .
4 ـ موضوع آشتی ملی فلسطینیان به ویژه میان جنبش فتح و حماس تا جایی که این موضوع به تشکیل دولت وحدت ملی منجر شود و این دولت بتواند با تهدیدات آینده رژیم صهیونیستی مقابله کند .
تماس میان حماس و مصر اگر چه در حد امنیتی و اطلاعاتی باقی مانده است ولی در همین حد نیز دارای محتویات و موضوعات مهمی است و تا حدود زیادی آینده روابط این جنش و نظام مصر را در بر می گیرد . در شرایط کنونی و با توجه به یکه تازی و سلطه طلبی امپریالیزم آمریکا و خود خواهی ها و زورگویی های رژیم صهیونیستی ایجاد تفاهم و همدلی میان مصر و حماس محال و غیرممکن نیست به ویژه این که مصر در شرایط کنونی تحت فشار شدید ملت خود و سایر ملل عربی قرار دارد تا نقش بهتری را در منطقه ایفا کند و به طور معمول و مرسوم و در حدی که برای این رژیم مقدور و میسر است از مقاومت حمایت نماید.
ولی در این مرحله آن چه که انتظار می رود و چاره ای جز آن نیست این است که مصر، حماس و مقاومت را به رسمیت بشناسد اگر چه با توجه به حجم تماس ها با حماس به ویژه بعد از جنگ غزه این جنبش رسمیت بیشتری یافته است ولی به رسمیت شناخته شدن قانونی و رسمی این جنبش بسیار ضروری به نظر می رسد و تعویق آن از سوی دولت مصر جایز و روا نیست .
شرایط کلی حاکم بر منطقه تیرگی روابط میان بزرگ ترین نظام عربی و میان بزرگ ترین گروه مقاومت فلسطین را نخواهد تحمل کرد . اگر چه عملا حماس از اخوان به وجود آمده است ولی هیچگاه در صدد مداخله در امور داخلی مصر نبوده و نیست و کاملا مشهود و مشخص است که تماس های حماس با دولت مصر بیشتر از تماس این جنبش با اخوان المسلمین می باشد .
اگر چه اخوان در بسیاری از کشورها فعالیت می کند ولی این بدین معنی نیست که این جنبش در تمامی کشورها دارای موضع گیری یکسانی باشد بلکه این جماعت در هر کشوری بنا به مصلحت های آن کشور موضع گیری خاصی دارد و بنا بر شرایط خاص آن کشور به فعالیت می پردازد و عمل می کند .