بنا به اعلام برخی منابع جنبش فتح، شمار زیادی از رهبران فتح که به رام الله فرار کرده بودند تصمیم گرفته اند تا به نوار غزه بازگردند. حال برای این که در چند و چون این تصمیم قرار بگیریم می بایست اموری را که منجر به اتخاذ یک چنین تصمیم شده است را به دقت مورد بحث و بررسی قرار دهیم.
در جریان حوادث ژوئن 2007 آن دسته از رهبران فتح که به طور مستقیم یا غیر مستقیم در این حوادث نقش داشتند تصمیم گرفتند تا به رام الله یعنی آخرین پناهگاه جریان کودتاگر پس از سرکوب شدن آن در نوار غزه، بروند. این رهبران در برابر خواست و اراده ملت برای رهایی از جنایت های بیشماری که در قبال وعده های دشمن صهیونیستی انجام و طی آن خون های زیادی بر زمین ریخته شد، شکست مفتضحانه ای خوردند.
آنان به امید رهایی از بند عدالت، فرار کردند اما با این کار به زبونی و حقارت متهم شدند. رهبران فراری فتح هرگز فکر این را نمی کردند که در رام الله با تحقیر و کنایه از آنان استقبال شود و آنان را مسئول اصلی شکست در برابر نیروهای حماس بنامند تا جایی که حتی این رهبران را متهم کردند که عاملان اصلی اوضاع کنونی فتح هستند. مردم در رام الله همه جا زبان به تمسخر آنان گشودند.
این رهبران در رام الله از سلام فیاض و کابینه غیر قانونی اش نه تنها چیزی دریافت نکردند که با قطع 31 هزار حقوق نظامی، مخالفت با پرداخت هشتصد هزار دلار بابت فعالیت های رسانه ای فتح علیه حماس، مخالفت با پرداخت کمک مالی به فتح برای فعالیت در غزه و غیره و غیره مواجه شدند. خلاصه این که می توان گفت فتح همه چیز را از دست داد و امروز جز روسیاهی برای این جنبش چیزی باقی نمانده و با توجه به این اوضاع وخیم رهبران فتح در نوار غزه بهتر آن دیدند که استعفا دهند.
اما در جبهه دیگر حماس مانع اعتراضات و تجمعات اعضای فتح تا زمانی که به امنیت عمومی ضربه ای نزند، نشد و اجازه داد که طرفداران دحلان و مشهراوی و ابو شباک دست به هر کاری که می خواهند بزنند. این عدهپس از فرار رهبران شان به رام الله دیگر قادر به انجام کاری نیستند.
عجیب این است که عباس با استعفای همه آنان موافقت و در این مساله لحظه ای نیز درنگ نکرد بلکه حتی “گروه نجات” را برای بازگشت به نوار غزه و ساماندهی امور فتح تشویق نمود، اما طولی نکشید که حماس از زبان سامی ابو زهری سخنگوی خود از بازگشت همه این رهبران استقبال نمود، اما از میان این رهبران تنها عده اندکی از چنگان قانون و عدالت نجات خواهند یافت و اغلب آنان دارای پرونده های فساد مالی و اداری هستند.
بنده در قبال بازگشت این مجرمان به نوار غزه، از خانواده های شهدا و صاحبان خانه های ویران و سوخته و بالاخره کلیه آسیب دیدگان جنایت های هولناک جریان کودتاگر می خواهم که مجرمان را به طور عادلان به پای میز محاکمه بکشانند و کلیه بانیان اسلو را به خاطر ریختن خون مردم بی گناه و چپاول اموال و دارایی های آنان و فساد مالی و اداری و اخلاقی مجازات کنند.