چهارشنبه 30/آوریل/2025

رویکرد اسرائیل در اتخاذ بیطرفی در بحران اوکراین و پیامدهای آن

جمعه 11-مارس-2022

اتخاد سیاست بیطرفی اسرائیل در بحران اوکراین به منظور ایفای نقش میانجیگر در این میان است اما واقعیت بیطرفی اسرائیل آن است که قصد دارد حق خود برای اتخاذ سیاستی مستقل و ویژه در سوریه را محفوظ داشته تا از این طریق امنیت خود را حفظ نماید اگر چه لازمه این هدف همکاری با روسیه باشد.

 

 

اسرائیل با توجه به ماهیت بحران اوکراین و روند تحول آن دریافته که آمریکا در نهایت فشار بر متحدان خود را برای قرار گرفتن در کنار خود جهت تقابل با روسیه افزایش خواهد داد. به ویژه آنکه واشنگتن در کنار اروپا بوده و این یک تقابل سرنوشت ساز است و به تمام تجهیزات و اقدامات برای مقابله با گسترش نفوذ روسیه که به طور کلی قاره اروپا و حتی جهان را تهدید می‌کند نیازمند است. در مقابل شکی نیست که اسرائیل تلاش می‌کند تا در سیاست‌های منطقه‌ای خود بیشترین بیطرفی را در بحران اوکراین اتخاذ نماید چرا که نگران پیامدهای بحرانی بین المللی است که می‌تواند توازن قوای بین المللی و منطقه‌ای و جهت‌گیری آن را در راستای تعارض با اسرائیل را تغییر دهد. از سوی دیگر اسرائیل در شرایط سختی قرار گرفته است به طوری که از طرفی دارای اتحاد با آمریکا بوده که از عمق حیاتی و حمایت استراتژیک برای اسرائیل برخوردار است و از طرف دیگر اسرائیل در موضوع سوریه تفاهماتی با روسیه دارد و در برخی پرونده‌های منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای به این تفاهمات نیاز دارد.

این مقاله بر فهم ماهیت سیاست بیطرفی ادعا شده توسط اسرائیل و پیامدهای مورد انتظار منطقه‌ای آن تمرکز دارد.

 

نگرانی‌های اسرائیل

اسرائیل در 2 مارس سال 2022 در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به نفع محکومیت اشغال اوکراین توسط روسیه رای داد اما سطح نماینده خود در جلسه رای گیری را به معاون سفیر خود در این سازمان کاهش داد. اسرائیل با این اقدام میزان تاثیر گذاری در این مشارکت را کاهش داده و امکان ارائه هر گونه کمک نظامی را برای خود حفظ کرد. بلافاصله پس از این رای گیری نفتالی بنت نخست وزیر اسرائیل در 5 مارس 2022 به مسکو سفر کرده و با پوتین رئیس جمهور این کشور ملاقات کرد که حدود 3 ساعت به طول انجامید. این دیدار که با موافقت واشنگتن انجام شد چنانچه این مسئله رسماً اعلام شد اسرائیل را به عنوان میانجیگر میان طرف‌های بحران اوکراین و میان روسیه و غرب مطرح کرد. اما انگیزه‌های اسرائیل برای این نقش آفرینی ناشی از ارزیابی‌های اسرائیل از خطراتی است که اسرائیل در اطراف خود با آن مواجه است به ویژه آنکه اسرائیل در منطقه حداقل با دو تحول بزرگ مواجه است که به رابطه سازمان یافته با روسیه نیازمند بوده تا بتواند با این تحولات تعامل نماید. این تحولات عبارتند از:

1- پروژه هسته‌ای ایران که بر اساس ارزیابی‌های اسرائیلی به مرحله پیشرفته‌ای رسیده و اسرائیل نگران آن است که ایران به آستانه هسته‌ای دست یابد. این همان چیزی است که اسرائیل قصد دارد با کمک جامعه بین الملل از آن جلوگیری نموده و روسیه از جمله کشورهای بزرگ و تاثیر گذار در این خصوص و عضو دائم شورای امنیت بوده و به دنبال کنترل انتشار سلاح هسته‌ای است. علاوه بر آنکه روسیه در بحران‌های منطقه‌ای درگیر بوده و از رابطه خوبی با ایران برخوردار است.

2- گسترش حضور نظامی ایران در منطقه که شامل لبنان و سوریه نیز می‌شود به ویژه آنکه این دو کشور در مقطع اخیر به عرصه درگیری اساسی برای اسرائیل تبدیل شده و روسیه نیز در آن مشارکت داشته و دارد. حضور ایران به حزب الله لبنان نقش آفرینی منطقه‌ای بخشیده و قدرت این کشور برای رقابت با اسرائیل در منطقه و محدودیت و حتی تهدید نفوذ اسرائیل در منطقه را به دنبال داشته است. با وجود حضور روسیه در سوریه، اسرائیل توانسته سازوکاری در روابط امنیتی با روسیه ایجاد کند که از هر گونه اصطکاک یا درگیری با نیروهای روس جلوگیری به عمل آورد. علاوه بر آن اسرائیل همچنان به حملات هوایی خود در سوریه تحت عنوان حفظ امنیت خود ادامه داده و محموله‌های سلاح به ویژه موشک‌های نقطه زن ارسالی از ایران برای حزب الله و همچنین انبارهای سلاح و پهپادها را هدف قرار می‌دهد، سلاح‌هایی که می‌تواند توازن قوای اسرائیل در هر گونه درگیری آینده را تحت تاثیر قرار داده علاوه بر آنکه اسرائیل برخی مواقع پایگاه‌های ایرانی در سوریه را نیز هدف قرار می‌دهد.

شکی نیست که تعامل اسرائیل با حضور روسیه در کشور سوریه تعاملی بلند مدت است و این با توجه به ماهیت حضور این کشور است چرا که مسکو دو پایگاه نظامی اصلی در سوریه دارد، یکی پایگاه دریایی در طرطوس و دیگری پایگاه هوایی در حمیمیم. نیاز اسرائیل به روسیه همچنین به این مسئله باز می‌گردد که روسیه و ایران در حمایت از بشار اسد و حفظ نظام آن مشارکت داشتند همچنانکه این دو کشور در ایجاد تسلط بر دمشق و نفوذی که می‌توان آن را همه جانبه توصیف کرد مشارکت نمودند. این مسئله روسیه را از نگاه اسرائیل به یک رقیب قوی احتمالی برای ایران در برابر اسد و سوریه تبدیل کرده است و این با وجود آن است که روسیه تا کنون در سوریه در مقابله با معارضین سوریه و حامیان آنها متحد ایران بوده است.

اسرائیل عملاً بر روسیه به عنوان یکی از بازیگران اصلی برای ایجاد توازن در برابر حضور ایران در سوریه و جلوگیری از آن حساب می‌کند، همچنانکه از این کشور به عنوان یک کانال اصلی و تاثیر گذار با بشار اسد به دور از نفوذ ایران در کنار نقش آفرینی امارات که البته مجبور به رعایت ملاحظات آمریکا است استفاده می‌نماید. همچنین روسیه گاه و بیگاه به عنوان یک کانال ارتباطی با ایرانی‌ها نیز مورد استفاده قرار گرفته است که از جمله آنها می‌توان به توافق برای بازنگری در اماکن استقرار نیروهای شبه نظامی مورد حمایت ایران اشاره کرد که آنها را به طور نسبی از مرزهای جولان و اسرائیل دور کرد. همچنین از این ارتباط برای کاهش احتمال تقابل ایران و اسرائیل (به ویژه آنکه طرفین از مدت‌ها قبل وارد جنگ در سایه‌ای شده‌اند که شاید پایانی نداشته باشد) و حتی میان حزب الله و اسرائیل در لبنان و به طور کلی در منطقه و به وجود آمدن زمینه‌های جنگ که معمولاً وجود دارد جلوگیری شده علاوه بر آنکه روسیه در این زمینه نقش آفرینی‌های دیگری نیز داشته است.

نکته قابل ذکر در اینجا آن است که اسرائیل به رهبری نتانیاهو در زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ از خروج واشنگتن از توافق هسته‌ای حمایت کرد و از همین جهت ملاحظاتی برای از سرگیری مذاکرات هسته‌ای وین داشت که جو بایدن رئیس جمهور کنونی آمریکا وارد آن شد چرا که این نگرانی وجود داشت که توافق جدید که در حال شکل گیری است به باز شدن دست ایران در منطقه و در مقابل ایجاد محدودیت برای اسرائیل منتهی شود. علاوه بر آنکه دیگر نگرانی اسرائیل به امنیت آن باز می‌گردد لذا اعلام کرد در موضع گیری در قبال ایران از آمریکا به طور مستقل عمل می‌کند تا امنیت و منافع خود را حفظ نماید. این موضع گیری علیرغم آن بود که واشنگتن به طور مکرر و به مناسبت‌های مختلف بر پایبندی خود به امنیت اسرائیل تاکید کرده است.

 

پیامدها

بحران اوکراین مذاکرات هسته‌ای ایران را از جهت اهمیت در درجه دوم قرار داد اما در سایه تقابل با روسیه و تلاش برای منزوی کردن آن همچنان امری مهم اما جزیی به شمار می‌رود. بایدن رئیس جمهور آمریکا در خصوص روسیه گفت: هنگامی که تاریخ این دوره زمانی را بنویسد، جنگ پوتین علیه اوکراین روسیه را ضعیف و دیگر کشورهای جهان را قوی خواهد ساخت. سخنان بایدن حاکی از آن است که واشنگتن نه تنها به دنبال مجبور ساختن روسیه به عقب نشینی از اشغال اوکراین و آوردن آن به میز مذاکره بوده بلکه هدف آن تضعیف روسیه است و این یکی از سناریوهایی است که به طور نسبی و یا بخش‌هایی از آن محقق شده است.

در خصوص اسرائیل باید گفت هر گونه ضعف روسیه مقارن با ضعف ایران در منطقه و یا به این مسئله منتهی می‌شود که البته هرگز موجبات نگرانی اسرائیل را فراهم نخواهد کرد و از آن استقبال می‌نماید. اما نمی‌توان به حصول این نتیجه اطمینان داشت بلکه ممکن است عکس آن اتفاق بیافتد چرا که تحریم‌های شدید غرب علیه روسیه می‌تواند آمریکا و غرب را به سوی تسهیل امضای توافق هسته‌ای و رفع تحریم‌ها از ایران سوق دهد. این اتفاق به افزایش تولید نفت ایران و کاهش اتکا به ذخایر روسیه منتهی می‌شود، علاوه بر آن امضای این توافق در مهار افزایش قیمت جهانی نفت و مشتقات آن تاثیر گذار خواهد بود و در نتیجه این روند به نفع تقویت طرف ایرانی منجر می‌شود.

این بدترین معادله برای اسرائیل است به ویژه در شرایطی که بحران کنونی در اوکراین ادامه یافته و یا بیش از این وخیم شود. به موازات ادامه روند کاهش توجهات آمریکا به منطقه اهمیت اسرائیل نیز برای آمریکا کاهش خواهد یافت. لذا در چنین شرایطی هر گونه ضعف روسیه به نفع دیگر قوای منطقه‌ای به ویژه ایران خواهد بود. در این حالت اسرائیل در مواجهه با شرایط مساعد برای ایران تنها خواهد ماند و در این خصوص تفاوتی ندارد که اسرائیل در شرایط درگیری با ایران باشد و یا در شرایط مذاکره و مصالحه با این کشور قرار گیرد.

از سوی دیگر از جمله گزینه‌های موجود بر روی میز که از سوی اسرائیل و طرف‌های دیگر مطرح می‌شود الحاق اسرائیل به ائتلاف بین المللی زیر نظر ناتو یا آمریکا است که به اتحاد آن با برخی کشورهای منطقه به ویژه کشورهای عربی در تقابل با ایران منتهی خواهد شد. هم اکنون و پس از آغاز بحران اوکراین شرایط سخت‌تر شده چرا که نگرانی روسیه از تشکیل یک محور معارض با آن در منطقه افزایش یافته است.

همچنین امکان دارد روند امور به سمت شرایطی بسیار وخیم‌تر حرکت کند و آن این است که تفاهم ایران و روسیه بیش از پیش و با استانداردهای بالاتری نسبت به گذشته تقویت شود و این می‌تواند یکی از سناریوهای ناشی از پیامدهای بحران اوکراین باشد.

تمام این موارد حضور در میان بحران اوکراین و پیگیری جزئیات آن را برای اسرائیل به امری ضروری بدل ساخته و آن را به تدوین سیاستی بیطرفانه مطابق با منافع خود واداشته است.

 

اما و اگرهای بیطرفی اسرائیل

سیاست بیطرفی که اسرائیل در بحران اوکراین به دنبال آن است همان چیزی است که اسرائیل را از جانبداری ضروری و پیوستن به آمریکا و اردوگاه غرب برای تقابل با روسیه می‌رهاند. این بیطرفی بر عهده گرفتن نقش میانجیگر و تقویت توان اسرائیل برای دسترسی به طرفین درگیری را تضمین می‌کند و شاید اسرائیل تا کنون توانسته تا حد زیادی با موافقت آمریکا این هدف را تحقق بخشد. اما مسئله دیگری که اسرائیل برای دستیابی به آن تلاش می‌کند و به پرونده سوریه مربوط می‌شود حفظ ارتباط امنیتی خود با روسیه در زمینه حملات هوایی و اقدامات امنیتی و نظامی در این کشور است. اهمیت این مسئله را می‌توان در سفر بنت به مسکو و دیدار با پوتین در روز شنبه که روز تعطیلی یهودی است مشاهده کرد که تنها دو روز پس از آن در پی حملات هوایی اسرائیل به سوریه مقامات ایرانی از کشته شدن دو نفر از عناصر خود در جریان این حملات خبر دادند. اگر آمریکا برای نقش آفرینی روسیه جایگزین‌هایی ارائه نکند که البته در صورت دستیابی به توافق هسته‌ای در وین فوریت آن ضرورت بیشتری می‌یابد اسرائیل به این حد از آزادی عمل در سوریه اکتفا نمی‌کند چرا که توافق جدید می‌تواند به بازیابی مجدد قدرت‌های منطقه‌ای ایران و احتمال غلبه یافتن نقش آفرینی این کشور بر نقش روسیه در منطقه منتهی شود.

علاوه بر تمام مسائل فوق الذکر واکنش بین المللی به حمله روسیه علیه اوکراین از جهت محکوم نمودن و منزوی کردن این کشور به نفع اسرائیل نیست چرا که این می‌تواند به نمونه‌ای جدید در مناسبات بین المللی و روندی معمول در آن تبدیل شود حتی با وجود استانداردهای دوگانه مسلط کنونی در حالی که اسرائیل چنین تجاوزی را به فلسطین و کشورهای عربی همجوار انجام داده است.

بیطرفی واقعی به معنای آن است که اسرائیل به استقلال خود از سیاست غربی و آمریکا در موضع گیری‌های آنان در قبال روسیه یا ایران و به ویژه خاورمیانه ادامه دهد به طوری که بتواند به عقد تفاهمات و ابتکار عمل دست بزند. حتی اگر این مسئله به پرداخت هزینه‌های بیشتر از جمله مستثنی شدن از روند مواجهه با روسیه با موافقت آمریکا از دیگر متحدان این کشور منتهی شود به معنای آن است که بیطرفی در این موضوع خاص بر این اساس که ضرورتی وجودی برای اسرائیل است به نفع آن خواهد بود. در این صورت متحدان نیز باید خود را با آن وفق داده به ویژه آمریکا که به امنیت اسرائیل متعهد است و در چنین شرایطی توافق هسته‌ای نیز هرگز بر این رویکرد تاثیر نخواهد داشت.

 

* پژوهشگر مرکز پژوهش‌های الجزیره، متخصص در امور مشرق عربی و جنبش‌های اسلامی. دارای مدرک دکترا در پژوهش‌های اسلامی (رشته حقوق، فقه و اصول فقه). تمرکز پژوهشی وی بر بحران‌های داخلی مشرق عربی ، نزاع عربی اسرائیلی، جریان‌های اسلامی سنی و شیعی و گروه‌های جهادی و ویژگی‌های فکری، فقهی و موضع ‌گیری‌های سیاسی آنها تمرکز دارد. از جمله تحقیقات وی عبارتند از: حزب الله: روایت آن از جنگ سوریه و مسئله‌ای مذهبی، علمای جریان جهادی: گفتمان، نقش آفرینی و آینده، ریشه‌های ایدئولوژیک داعش، جنبش‌های لبنان: روند عربی و چالش‌های سومین نسخه توافق طائف.

لینک کوتاه:

کپی شد