یکشنبه 11/می/2025

زمان عملی شدن وعده کشورهای عربی در حمایت از ملت فلسطین و ممانعت از به گرسنگی کشیده شدن آنها؟

شنبه 29-نوامبر-2008

“ایهود اولمرت” نخست وزیر رژیم صهیونیستی در همان لحظه اول اجرای توافق آرام سازی میان این رژیم و گروه های مقاومت نوار غزه، از این توافق با نام “توافق شکننده” یاد کرد تا بدین ترتیب اهداف شوم رژیم صهیونیستی از امضای این توافق را افشا کرده و به همگان اعلام کند که بر خلاف اهداف و نیت های خیرخواهانه طرف میانجی مصری، رژیم اشغالگر قدس سعی دارد از این توافق برای گسترش شکاف میان دو پاره فلسطین؛ کرانه باختری و باریکه غزه و میان دو جنبش بزرگ فلسطینی؛ فتح و حماس در زمینه عدم گفتگو استفاده کرده و به بهانه وجود اختلافات سیاسی میان گروه های فلسطینی از تن دادن به نتایج صلح در منطقه خاورمیانه شانه خالی کند.  

اما مساله شگفت انگیز در این میان این بود که برخی کشورهای عربی با بی شرمی تمام هیچ مسئولیتی را در زمینه اشغالگری و تجاوزات رژیم صهیونیستی متوجه این رژیم و آمریکا ندانسته و بحران کنونی ناشی از محاصره باریکه غزه از سوی رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی را به طور کلی ناشی از اختلافات داخلی و سیاست های جنبش مقاومت اسلامی حماس می دانند. برخی از این کشورهای عربی در همین راستا به صراحت اعلام کرده اند که «پذیرش تصمیمات تشکیلات خودگردان فلسطین به ریاست “محمود عباس” از سوی جنبش حماس تنها راه لغو محاصره نوار غزه است!»

اما آنها این واقعیت را فراموش کرده اند که محاصره شهروندان فلسطینی در نوار غزه و کرانه باختری از سوی جامعه بین المللی قبل از شعله ور شدن آتش اختلافات داخلی و دو دستگی جامعه فلسطینی آغاز شده و از زمانیکه ملت فلسطین در یک انتخابات پاک و سالم جنبش حماس را به نمایندگی خود در پارلمان این کشور انتخاب کرد، آمریکا و دیگر کشورهای اروپایی و حتی برخی کشورهای عربی، دولت وحدت ملی تشکیل شده از سوی جنبش حماس را مورد تحریم و محاصره قرار دادند. از همین رو باید گفت که حتی در صورتی که گفتگوهای گروه های فلسطینی در زمینه حل اختلافات داخلی نیز به نتیجه برسد، محاصره فلسطین ادامه خواهد داشت و به این زودی ها لغو نخواهد شد.

از سوی دیگر، این کشورها مخالفت رژیم صهیونیستی و آمریکا با گفتگوهای ملی گروه های فلسطینی را فراموش کرده اند و این مساله را نادیده گرفته اند که طرفین آمریکایی و صهیونیستی به جنبش فتح و تشکیلات خودگردان نسبت به هر گونه آشتی ملی با جنبش حماس هشدار داده اند. علاوه بر این، طرف های مذکور عباس را بر سر دو راهی ادامه مذاکرات بی نتیجه سازش با رژیم صهیونیستی و یا گفتگو با جنبش حماس مخیر کرده اند و به دروغ سعی می کنند خود را در این مساله بی گناه جلوه داده و تجاوزات رژیم صهیونیستی به ملت مظلوم فلسطین را توجیه کنند. آنها همچنین سعی دارند مسئولیت شکست گفتگوها را متوجه طرف فلسطینی دانسته و بدون پذیرش هر گونه مسئولیت واقعی، این مذاکرات را تا موعد نامشخصی ادامه دهند.  

دلیل این مدعای ما این است که امضای پیمان مکه میان گروه های فلسطینی خشم و غضب رژیم صهیونیستی نسبت به عباس و سرزنش های آمریکا علیه عربستان سعودی را به همراه داشت و به محض امضای توافقنامه صنعاء نیز آمریکا و رژیم صهیونیستی مخالفت خود با آنرا اعلام کرده و پیش بینی کردند که تشکیلات خودگردان نیز اقدام مشابهی را انجام دهد. علاوه بر این، به محض اینکه ابو مازن از تصمیم خود برای از سرگیری گفتگوهای ملی میان گروه های فلسطینی بر اساس طرح پیشنهادی دولت یمن به منظور یکپارچگی سرزمین و وحدت ملت و حاکمیت فلسطین خبر داد، آمریکا و رژیم صهیونیستی به مخالفت با آن پرداختند.

 از سوی دیگر، کمیته چهار جانبه بین المللی نیز بلافاصله پس از پیروزی جنبش حماس در انتخابات پارلمانی سال 2006 و تشکیل دولت دهم مخالفت خود برای گفتگو با این جنبش را اعلام کرده و این مساله را تنها به شرط به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی، پایبندی به توافقنامه امضا شده میان این رژیم و سازمان آزادی بخش فلسطین (ساف) ـ که هیچکدام از جنبش های حماس و جهاد و برخی دیگر از گروه های فلسطینی در آن عضویت ندارند ـ و دست برداشتن این جنبش از برنامه مقاومت اعلام کرد و “عمرو موسی” دبیر کل اتحادیه عرب نیز در نشست برلین در مقابل “آنجلا مرکل” صدر اعظم آلمان و “کاندولیزا رایس” وزیر امور خارجه آمریکا به این مساله به شدت اعتراض کرده و خواستار لغو این شروط شد.

علی رغم اینکه عباس با مشروط کردن هر گونه گفتگو با جنبش حماس به موافقت کمیته چهار جانبه بین المللی با آن و در آغوش کشیدن “ایهود باراک” وزیر جنگ رژیم صهیونیستی در آتن پایتخت یونان و در مقابل خودداری از دیدار با “خالد مشعل” رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس در دمشق به منظور اعلام تفاهم، تمامی راه ها برای از سرگیری گفتگوهای ملی گروه های فلسطینی را به شکست کشانده و آتش اختلافات داخلی گروه های فلسطینی را مجددا شعله ور کرد، اما در مقابل تنها پاداش “شیمون پرز” رئیس رژیم صهیونیستی به این خوش خدمتی های ابو مازن این بود که اعلام کرد:« وی هیچ مشروعیتی در میان ملت خود ندارد و از هیچ قدرتی برای اجرای توافقنامه های امنیتی برخوردار نیست؛ لذا هر گونه توافقی میان رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان فلسطین یک روز بعد به دلیل ضعف این تشکیلات لغو شده و ارزش و اعتبار خود را از دست خواهد داد؛ چرا که عباس بر نوار غزه سیطره ندارد و از هیمن رو هیچ امیدی به موفقیت گفتگوها با وی وجود ندارد.»  

اما عباس علی رغم این همه بی حرمتی ها از سوی طرف صهیونیستی همچنان به مذاکرات و دیدارهای خود با اولمرت و در عین حال قطع رابطه با مشعل ادامه می دهد و گفتگوهای ملی را همچنان به آینده موکول کرده است. در همین حال رژیم صهیونیستی نیز به اشغالگری و محاصره خود علیه ملت فلسطین ادامه داده و کشورهای عربی نیز هر روز موضع خفت بارتری نسبت به گذشته اتخاذ می کنند!!.

اما این کشورها و مقامات آنها باید این مساله را بدانند که نباید تنها به گفتن عبارت «ما اجازه نخواهیم داد ملت فلسطین به گرسنگی کشیده شوند.» اکتفا کنند، بلکه بهتر است که موضعی عملی در این زمینه اتخاذ کرده و فلسطینیان را از این وضعیت نجات دهند.

 

لینک کوتاه:

کپی شد