زمانی که “گوردون براون” نخست وزیر انگلیس در جریان سفرش به بیت لحم از کنار دیوار نژاد پرستانه حایل می گذشت به میزان رنج و محنت ملت فلسطین به خاطر وجود این دیوار، پست های بازرسی و ساخت شهرک های یهودی پی ببرد، از این رو گفت:« این دلیل روشنی بر نیازمندی ملت فلسطین به عدالت و پایان بخشیدن به جنایات اسراییل و تشکیل کشور فلسطینی قابل بقاء است.»
براون خواستار توقف شهرک سازی و حمایت از اقتصاد فلسطین شد و قبل از او نیز “نیکلا سارکوزی” رئیس جمهور فرانسه به صراحت و از زبان یک دوست خیرخواه اسرائیلی ها گفت:« تا زمانی که کشور فلسطینی تشکیل نشود هیچ صلحی در منطقه نخواهد بود.»
اما کابینه ایهود اولمرت به حدی ضعیف شده است که نمی تواند برای از سرگیری مذاکرات جدی با تشکیلات خودگردان فلسطین در جهت برقراری صلح پایدار و فراگیر تصمیم گیری کند، لذا این کابینه مانور می دهد و طفره می رود و به منظور وقت کشی همواره به جلو فرار می کند تا یک واقعیت جدیدی را رقم بزند و مشکلات مردم را پیچیده تر و سخت تر کند.
قدر مسلم این که اسراییل به رغم آن همه مانورهایش در بحران و تنگا قرار گرفته است و اکنون قادر به جنگ و برقراری سازش نیست. این اقدام در حالی صورت می گیرد که تشکیلات خودگردان را تضعیف و انسجام جبهه داخلی را از بین برده و ارتباط نوار غزه با کرانه باختری را قطع کرده است و اکنون با جریان میانه روی فلسطین (تشکیلات خودگردان و سلام فیاض) تعامل می کند که تاکنون هیچ سودی به حال ملت فلسطین نداشته است و از طریق مصر با جریان به اصطلاح تندرو (مقاومت) به منظور مبادله اسرای فلسطین با گلعاد شالیت نظامی ربوده شده صهیونیستی مذاکره می کند.
آری اسرائیل در حال حاضر در بحران است و این بحران فقط در سطح دستگاه های حاکمه نیست، بلکه این بحران در بعد نظامی نیز به چشم می خورد و صحنه تیراندازی نظامی صهیونیستی به سوی جوان بازداشت شده فلسطینی که شبکه ماهواره ای “الجزیزه” آن را پخش کرد بزرگ ترین گواه بر میزان تاثیرگذاری شکست ارتش عبری در جریان جنگ ژوئیه سال 2006 بر روحیه نظامیان این ارتش است و این تصویر واقعا یک رسوایی سیاسی و نظامی و اخلاقی برای دولت اولمرت و ارتش عبری به شمار می رود.
این واقعیت نشانگر حجم بحران سیاسی و نظامی اسراییل است که روز به روز پیچیده تر می شود که مبادله اسرای حزب الله لبنان با اسرای اسراییل در جریان عملیات “رضوان” از آن پرده برداشت و اکنون حماس زمان امور را در عرصه دیگر به دست گرفته است و می تواند سقف خواسته هایش را افزایش دهد و شروطش را بهبود بخشد؛ به گونه ای که اسراییل را وادار می سازد تا بهای سنگینی را در این مبادله بپردازد و اکنون وظیفه تمامی امت است از خون شهیدانشان پاسداری کرده و در جهت آزادی اسیرانشان تلاش کنند.
مسئله مهم دیگر این که باید سران عرب به میزان بحران اسراییل و اهمیت تغییر و تحولات منطقه پی ببرند؛ به ویژه طی چند ماه آتی که در واقع وقت تلف شده برای آمریکا محسوب می شود، زیرا جرج بوش رئیس جمهور آمریکا سر در گم شده است و سعی دارد که اشتباهات دوران شکستش را جبران نماید، از این رو از این سران خواسته می شود تا از مذاکرات مربوط به مبادله اسرای فلسطین با شالیت و همچنین از مقاومت فلسطین حمایت کنند و در جهت بازگشایی گذرگاه ها و مرزهای نوار غزه محاصره شده تلاش کنند، چرا که وقت طلا است و باید فرصت را غنیمت بشماریم.
منبع: روزنامه “العرب الیوم”
