اوزی آراد، نامزد انتخابی نتانیاهو برای تصدی منصب مشاور امنیت ملی رژیم اشغالگر قدس در گفتگویی با پایگاه اینترنتی روزنامه یدیعوت آهارانوت تاکید کرد: “بهترین راهکار برای حل مسئله فلسطین ایجاد یک کشور کنفدرالی با حضور کرانه باختری، نوار غزه و اردن هاشمی است که نتیجه آن به وجود آمدن کشوری با اکثریت فلسطینی است و می توان آن را با نام کشور فلسطین هاشمی نام نهاد.”
جالب اینجاست که طرح اوزی آراد متضمن نکاتی است که پیش از این و به شکل گسترده تری توسط زیپی لیونی، رهبر حزب کادیما مطرح شده است.
وی می گوید می توان ساکنان شهرها و روستاهای عربی در منطقه مثلث شمالی و جنوبی که شمار آنها به 250 هزار نفر می رسد، را به اراضی تحت حاکمیت کشور فلسطینی منتقل کرد یعنی آنها را به اراضی النقب کوچاند یعنی همان اراضی که اسرائیل آنها را به عنوان جایگزین در مقابل مجتمع های شهرک نشینی خود در کرانه باختری به فلسطینی ها واگذار می کند.
شایان ذکر است که رهبران کنونی تشکیلات خودگردان با اصل مبادله مساوی و برابر اراضی موافقت کرده اند، غافل از آنکه شهرک های صهیونیست نشین موجود در کرانه باختری نه تنها باعث تقسیم کشور آتی فلسطینی به مجموعه کانتون های جدا از هم می شود ؛ بلکه مهم ترین منابع آبی کرانه باختری را نیز در اختیار می گیرد.
اگر ما بحثی در مورد ایجاد میهن جایگزین که گهگاه حرف و حدیث هایی در مورد آن زده می شود، مطرح می کنیم نه به خاطر ترساندن افراد است ؛ بلکه تلاشی برای معرفی سیاست های احتمالی نتانیاهو و پاسخی برای کسانی است که معتقدند وی مخالف راهکار ایجاد دو کشور می باشد. نباید فراموش کرد که نتانیاهو در دوره حاکمیت پیشین خود بر رژیم صهیونیستی در سال های 1996 تا 1999 می گفت: “کشور فلسطینی باید آن طور که ما می خواهیم باشد و بعد از آن دیگر تفاوتی نمی کند آن را به نام امپراتوری بخوانند یا کشور.”
بی تردید، آراد پیشنهادهایی را در خصوص تشکیل کشور کنفدرالی مطرح خواهد کرد و ما ایمان داریم که اردن این پیشنهادها را رد خواهد نمود ؛ زیرا مردم این کشور گله گوسفندی نیستند که با صدای نتانیاهو حرکت کنند. ضمنا ملت اردن از توان و قدرتی فراوان برخوردارند و همین قدرت به آنها اجازه مقابله با دسیسه های اشغالگران را می دهد. از سوی دیگر، ملت فلسطین هرگز حاضر به قبول میهن جایگزین، راهکار تشکیل دو کشور و یا اقامه کشور کنفدرالی که آراد از آن سخن می گوید، نیست و ارائه چنین راه حل هایی هرگز باعث نمی شود تا رویای آزادسازی میهن در ذهن مردم فلسطین یا خودآگاه امت اسلامی و عربی که آرمان فلسطین را آرمان خود می دانند، پاک شود.
با وجود پایبندی فلسطینیان، امت عرب و اسلام به مسئله آزادسازی، باز هم نباید نسبت به خطرات طرح ایجاد کشور کنفدرالی بی توجه بود ؛ زیرا بخش اول این طرح مورد تایید حزب کار و کادیما نیز هست و این احتمال وجود دارد که همه صهیونیست ها در مورد اجرای آن به اجماع برسند و در این صورت است که آمریکا و اروپا نیز با قدرت تمام از آن طرح حمایت خواهند کرد.
بی تردید، نتیجه اجرای طرح تشکیل کشوری با حاکمیت و استقلال ناقص در زمین هایی که از زیر تیغ دیوار حائل به در رفته باشد ـ آن هم در سایه ابقای شهرک های صهیونیست نشین و نیز اجاره اجباری دشت اردن به رژیم اشغالگر قدس ـ کوچ اجباری فلسطینیان است به ویژه اگر جهان عرب نیز با آن موافقت نمایند. به دیگر سخن، به جای تشکیل کشوری مستقل که رویای تمامی پناهندگان یا حداقل بخشی از آنها را محقق سازد، باعث می گردد تا شمار دیگری از ساکنان کرانه باختری یا شهروندان دیگر نیز آواره شوند.
ما به خاطر دلسوزی نسبت به اردن و فلسطین در مورد اجرای طرح ایجاد کشور کنفدرالی هشدار می دهیم البته مقابله با این طرح، با اختلاف نظر و شکاف میان فرزندان ملت فلسطین امکان پذیر نیست ؛ بلکه باید نسبت به اجرای راهکار تشکیل دو کشور ـ آن هم با توصیفی که ذکر آن رفت ـ هشدار داد، زیرا همه می دانند که در شرایط کنونی امکان اجرای طرح مذکور وجود دارد. نباید فراموش کرد که این هشدارها باید به مرحله پشتیبانی از گزینه مقاومت و نیز حمایت فرماندهان و نیروهای آن و همچنین مخالفت با روند سازش بیانجامد، سازشی که انتظار می رود در مرحله آتی از سوی دولت اوباما و فرستاده ویژه آمریکا به خاورمیانه مورد حمایت قرار گیرد. ضمنا امید داشتن به اینکه نتانیاهو به مذاکرات پشت کند، کاملا درست نیست یعنی این امکان وجود دارد که در سایه ضعف رهبران تشکیلات خودگردان و وضعیت اسفبار جهان عرب، مردی قدرتمند همچون او راه تحمیل یک سازش خفت بار به فلسطینی ها و عرب ها را پیش گیرد.