پنج شنبه 01/می/2025

عباس! تصمیم خود را بگیر

دوشنبه 17-مارس-2008

  چشم خود را می پوشم از همه حقایقی که مراکز حقوقی در گزارش های خود بر آن صحه گذارده اند و ناظران و دوربین های خبرنگاران این حقایق را فیلبرداری و به طور مستند پوشش داده اند. قصد سخن گفتن دربار آن روزی را ندارم که انتخابات بدون دلیل به مدت سه ساعت تمدید شد. یادی از آن روز نمی کنم که ستاد مرکزی انتخابات در اقدامی غیر قانونی فهرست ثبت احوال و فهرست انتخاباتی رای دهندگان را برای رای گیری ضروری دانست و آن روز که اجازه داده شد تا از طریق شناسنامه مردم رای بدهند. همچنین قصد ندارم درباره روزی سخن بگویم که در آن رای دهندگان را با اتوبوس از حوزه ای به حوزه دیگر انتقال می دادند یا آن روز که جوهر ویژه رای دادن که یک جوهر ساخت هند بود و به راحتی از سر انگشتان رای دهندگان محو می شد و نیز نمی خواهم به آن روزی فکر کنم که رای مردم دست کاری شد. از همه این امور چشم می پوشم و فرض را بر این می گیرم که عباس در انتخاباتی آزاد و سالم و شفاف و در فضایی کاملا دمکراتیک به پیروزی رسیده است و وی هم اکنون رئیس قانونی یازده درصد مردم فلسطین است.

با یک چنین فرضی و نیز با در نظر گرفتن مقاله خود در تاریخ 7/4/2008م. تحت عنوان “آیا تنها حسن نیت کافی است؟” و با بررسی واقع بینانه حقایق دردناک و عملکرد بسیار بد محمود عباس و ناکامی اش در همه فعالیت ها و اقدامات در ریاست تشکیلات خودگردن از جمله ناتوانی اش در کنترل و ادراه جنبش متبوع خود “فتح” و رهبران آن و مذاکرات بیهوده اش با سران تل آویو و دروغ و نیرنگ آشکار وی و مجرم خواندن ملت و محاصره آن، می گویم که اکنون وقت آن فرارسیده است که عباس به دنبال شغلی دیگر برای خود باشد تا بتوان در آخرین لحظات عمرش از عهده آن به خوبی برآید.

مرحوم یاسر عرفات پیش از عباس تلاش کرد تا از طریق مذاکرات صلح به اصطلاح “جسورانه” خود به نتیجه ای دست یابد، اما هنگامی که به بیهوده بودن مذاکرات و بی فایده بودن داشتن چشم امید به رژیم صهیونیستی پی برد و مطمئن شد که وعده های صهیونیستی جز نیرنگ و فریبی بیش نیست ـ با این که اندکی دیر شده بود ـ تلاش کرد تا حداقل در برابر توطئه ای بزرگ تر بایستند و در نهایت دیدیم که نتیجه این شد که عرفات را محاصره و او را از طریق یکی از نزدیک ترین نزدیکانش ترور کردند. باید این را دانست و به خوبی درک کرد که رژیم صهیونیستی همان رژیم سابق است و هیچ گونه تغییری نکرده است و حتی جرم و جنایت ها و خیانت ها و بی احترامی ها و تمسخرش نسبت به سران تشکیلات خودگردان امروز بیشتر نیز شده است و این درست همان چیزی است که صائب عریفات بدان اعتراف کرده است.

تمسخر و بی احترامی رژیم صهیونیستی به سران رام الله بدان جا رسیده است که حتی کسی که ذره ای عزت و شرف داشته باشد آن را قبول نمی کند. رژیم صهیونیستی در قبال این همه خوش خدمتی و وفاداری عباس به رژیمی که شخص وی را از نظر سیاسی و ملتش را به طور فیزیکی نیست و نابود می کند به اندازه یک جو تقدیر و تشکر نمی کند. در ذیل به گوشه هایی خوش خدمتی عباس برای رژیم صهیونیستی اشاره می کنیم و سپس پاسخ صهیونیست ها به این خوش خدمتی و وفاداری مخلصانه را مورد بررسی قرار می دهیم:

 

ـ عباس به این مساله ایمان راسخ دارد که مذاکرات ـ حتی مذاکرات بی نتیجه ـ تنها گزینه راهبردی برای حل مشکلات است.

ـ عباس از دیدار با قاتلان و فرماندهان خونخوار رژیم صهیونیستی و لو پس از چند ساعت از ارتکاب جنایات آنان ابایی ندارد مانند دیداری که در منطقه “العقبه” پس از جنایت در ساحل “السودانیه” در غزه صورت گرفت.

ـ وی با هیچ گونه از فعالیت های مبارزاتی و مقاومت از جمله پرتاب سنگ به طرف دشمن صهیونیستی موافق نیست و از منظر عباس مقاومت اقدامی پوچ و بی فایده و جنایتی است که برای ملت تنها بلا و بدبختی می آورد.

ـ عباس در محکومیت مقاومت گروه های فلسطینی گوی سبقت را از همگان ربوده است. نامبرده به خانواده های کشته شدگان صهیونیستی تسلیت می گوید اما به خانواده های شهدای ملت خود تسلیت نمی گوید و در قبال آن سکوتی مرگبار پیشه می کند.

ـ عباس به شریک فعلی خود ایهود اولمرت پس از شریک قبلی اش شارون به شدت اعتماد دارد هر چند که آنان وی را مانند آن چه که درباره عرفات می گفتند، فردی بی خاصیت معرفی کنند.

ـ عباس بارها حق بازگشت آوارگان را حذف کرده است و این موضع خود را در دیدارهای تکراری اش با بسیاری از خبرنگاران رسانه های جهان از جمله خبرنگار مصر در تاریخ 3/12/2004، خبرنگار “بی بی سی” در تاریخ 2/1/2005، و خبرنگار “اشپیگل” آلمان در تاریخ 21/2/2005 و نیز در مجلس قانونگذاری فلسطین در تاریخ 9/8/2005م. اعلام کرده است.

ـ عباس در حق نهادهای سازمان آزادی بخش فلسطین خیانت کرد و نقش فعال آن ها را از بین برد و کمیته اجرایی آن را به دکوری تبدیل کرد که آلت دست وی و تحت نظارت و سرپرستی یاسر عبد ربه دبیر این کمیته باشد.

ـ وی همانگونه که در دیدار چند ماه قبل خود با شماری از خبرنگاران اعلام کرد، هر قطعنامه ای را از هر طرفی بدون ملاحظه کاری یا تعدیل در آن می پذیرد.

؟؟؟؟

ـ کودتا علیه نظام سیاسی فلسطین و نادیده گرفتن مجلس قانونگذاری فلسطین و صدور دستورات بی ارزش و غیر قانونی

ـ مشارکت در توطئه علیه نتایج انتخابات و محاصره ملت فلسطین آن گونه که در گزارش کمیته ای به ریاست طیب عبد الرحیم برای بررسی حوادث سال گذشته آمده است. در این گزارش به وضوح درباره محاصره نوار غزه سخن به میان آمده و اعلام شده که میلیون ها دلار برای لغو نتایج انتخابات اخیر صرف شده است. همچنین، در گزارش مجله آمریکایی “وانیتی فیر” نیز به این مساله به تفصیل اشاره شده و این چیزی است که عباس شخصا در کنفرانس اخیرش با رایس بدان اعتراف کرد. عباس در این کنفرانس خبری به صراحت تاکید کرد که تا زمانی که حملات موشکی گروه های مقاومت علیه مواضع صهیونیست ها متوقف نشود هرگز اجازه نخواهد داد که محاصره تحمیلی علیه نوار غزه پایان یابد.

ـ فرمابرداری و اجرای هر دستوری که به وی داده می شود بدون هیچ گونه ملاحظه ای مانند بستن بیش از صد جمعیت خیریه به دستور نخست وزیر انتصابی اش سلام فیاض و انحلال کمیته زکات در کرانه باختری و متوقف کردن حقوق و دستمزد ده ها هزار کارمند، جمع آوری سلاح مبارزات، موافقت با فروش اراضی فلسطین به طرف های خارجی و سرکوب آزادی بیان در کرانه باختری

ـ اصرار عباس بر مداخله رژیم صهیونیستی در گذرگاه رفح و پایبندی کاملش به توافقنامه ای که دحلان آن را در تاریخ 15/11/2005م. امضا کرد.

ـ عباس با ادعای دروغینش در خصوص وجود سازمان “القاعده” در غزه به رژیم صهیونیستی این بهانه را داده تا حملات سنگینی را علیه اهالی این منطقه به راه بیاندازد.

ـ توجیه قتل عام غزه در مصاحبه اش با رادیو “سوا” در تاریخ 11/3/2008

ـ عباس پیش از برگزاری اجلاس “آناپلیس” سفر دوره ای خود در سطح جهان را آغاز کرد. وی در این سفر جهانیان را علیه بخشی از ملت خود تحریک و برای موفقیت این اجلاس تبلیغ کرد و در حالی که غزه در آتش حملات اشغالگران و محاصره می سوخت به فلسطین بازنگشت و سفر خود را تکمیل کرد.

ـ مخالفت با هر گونه گفت و گوی داخلی و به تعلیق درآوردن تنها یک هفته مذاکرات خود با اشغالگران و ازسرگیری مجدد مذاکرات با جلادان صهیونیستی

آن چه گفته شد تنها بخشی اندک از خوش خدمتی عباس و حسن نیت و اخلاصش به شرکای صهیونیستی اش است. حال برای این که نتیجه این همه وفاداری و اخلاص بهتر مشخص شود به همدیگر به واکنش های رژیم صهیونیستی نگاهی می اندازیم:

ـ روند شهرک سازی به رغم همه وعده ها برای توقف آن به طور فزاینده ای افزایش یافت. خانه های یهودی تا نزدیکی خانه “احمد قریع” در منطقه “ابو دیس” ساخته شد. حتی زمانی که تشکیلات خودگردان شعار عدم مذاکره در سایه ادامه شهرک سازی را سرداد، رژیم صهیونیستی به این شعار هیچ توجهی نکرد.

ـ یهودی سازی قدس با سرعت فزاینده ای ادامه یافت و رژیم صهیونیستی حتی پس از “آناپلیس” نیز با هر گونه بررسی و پرداختن به مساله قدس در پای میز مذاکرات مخالفت کرد.

ـ رژیم صهیونیستی از زبان “زیپی لیونی” وزیر خارجه خود اعلام کرد که هرگز اجازه تشکیل یک کشور فلسطینی را به رغم این که برای امنیت این رژیم بسیار مفید است نخواهد داد و علاوه بر آن از تجزیه و تقسیم اراضی فلسطین حمایت می کند به طوری که دیگر نتوان یک کشور فلسطینی تشکیل شود.

ـ تعداد اسرا از زمانی که عباس در سمت ریاست تشکیلات خودگردان مشغول به کار شد افزایش یافت و رژیم صهیونیستی با آزادی بسیاری از آنان مخالفت می کند.

ـ حملات پی در پی: منظور ما از ما از این حملات حمله به غزه نیست که عباس شب و روز اشغالگران را علیه آن تحریک می کند و خود در محاصره آن نقش دارد، بلکه مقصود ما کرانه باختری است که تحت اداره موهوم عباس و تشکیلاتش قرار دارد؛ منطقه ای که به زعم شخص عباس، “موشک های کارتونی و بیهوده” شلیک نمی شود! اما می بینیم که در مقابل دیدگان عناصر امنیتی تشکیلات خودگردان به فرماندهی طیراوی هر روز عده زیادی در این منطقه کشته می شوند.

ـ مخالفت رژیم صهیونیستی با هر گونه مذاکره درباره بازگشت آوارگان و وضع قوانین درباره آن و اصرار و پافشاری این رژیم بر اصل یهودیت “اسرائیل”

ـ رژیم صهیونیستی همه پیمان ها و توافقنامه های خود با تشکیلات خودگردان را را زیر پا گذاشته و به هیچ یک از وعده های خود عمل نکرده است، به طوری که هیچ ایست بازرسی برچیده نگشته است و ساخت دیوار نژادپرستانه حایل ادامه دارد، بازداشت و تعقیب مبارزانی که حتی سلاح های خود را نیز تحویل داده اند همچنان ادامه دارد، گذرگاه ها همچنان بسته مانده اند و پیمان های آتش بس طی سال های 2003 و 2005 و غیره نقض شده اند.

ـ بی حرتمی آشکار به “شریکان صلح”: این اصطلاحی است که صائب عریقات به کار برده است. رژیم صهیونیستی احمد قریع را در حالی که از اردن باز می گشت بازداشت و به شدت مورد تفتیش و بازرسی بدنی قرار داد جالب این که قریع قصد دیدار با لیونی را در قدس اشغالی را داشت.

نمی توان همه اقدامات و مواضع طرفین تشکیلات خودگردان و رژیم صهیونیستی را برشمرد اما می توان میان آنان مقایسه نمود و ناکامی عباس و سیاست هایش را به اثبات رساند به ویژه آن دسته از سیاست های وی که در برنامه انتخاباتی اش گنجانده شده است و نشان داد که عباس قادر به انجام هیچ کاری نیست و تنها چیزی که یاد گرفته دیدارهای تکراری و در آغوش گرفتن دشمنان و تحریک کردن رژیم صهیونیستی علیه ملت و متهم کردن دیگران است.

ممکن است که عده ای بگویند که علت اصلی این واکنش ها از سوی رژیم صهیونیستی، اقدامات برخی طرف های فلسطینی یا بهتر است بگوییم طرفی است که معماران “اسلو” آن ها را کودتاگر می خوانند، اما باید به این نکته نیز توجه داشته باشیم که بی احترامی رژیم صهیونیستی به عباس و اطرافیانش ریشه در گذشته دارد و پس از انتخابات مجلس قانونگذاری فلسطین نیز این بی احترامی ها ادامه یافت و بنده با گذشت چند ماه از تصدی سمت جدید عباس در تاریخ 7/4/2005م. در مقاله ای گفتم:

در آغاز، برای این که عده ای نگویند که آن چه گفته شد به ناحق و یک ادعای بدون دلیل و غیر منطقی است بهتر است که با همدیگر سلسله حوادث اخیر را از زمان توافقنامه شرم الشیخ مورد بررسی قرار دهیم و با آشوب و هرج و مرج در مناطق مختلف تحت حکم تشکیلات خودگردان و پرونده های بیشمار فساد سران این تشکیلات که منابع و ثروات مملکت را به یغما بردند و سهل انگاری های فرماندهان نظامی این تشکیلات که تنها نظاره گر جنایات رژیم صهیونیستی هستند کاری نداشته باشیم! اوضاع کرانه باختری پس از توافقنامه شرم الشیخ:

ـ ادامه حملات و یورش های نظامی رژیم صهیونیستی حتی علیه کسانی که در قالب قراردادی معروف آزاد شده بودند و آمار شهدا و مجروحان از جمله مجروحان شهرک سلفیت به شدت بالا رفت.

ـ عناصر پلیس تشکیلات خودگردان روز سه شنبه 5/4/2005 در شهر الخلیل از سوی نظامیان صهیونیست مورد ضرب و شتم قرار گرفتند بی آن که فرماندهان ارشد پلیس این تشکیلات اقدامی کنند و بی اهمیت از کنار این مساله گذشتند.

ـ همانگونه که استاندار الخلیل “عریف جعبری” اقرار کرد، رژیم صهیونیستی مقادیر زیادی مواد سمی (مرگ موش) را از منطقه یطا تا جنوب بئر السبع و شرق منطقه عین الجدی در هوا منتشر کرد و این مساله منجر به تلف شدن شمار زیادی دام شد و به آب های زیر زمینی آسیب جدی وارد ساخت و زندگی شهروندان را با خطر رو به رو کرد.

ـ رژیم صهیونیستی در صددند تا یک محل انباشت زباله را دل کوهی به فاصله 500 الی 1500 متری نزدیک شهرک های مسکونی فلسطین ایجاد کند و این محل تنها یک کیلومتر از چهار حلقه چاه آب مورد نیاز ساکنان شهر نابلس، و روستاهای دیر شرف، بیت ایبا، قوصین، زواتا، الناقوره فاصله دارد.

ـ در پی ادامه مصادره اراضی فلسطینیان، جعبری اعلام کرد که 54 درصد اراضی الخلیل مصادره شده است. اندکی بعد کمیته ملی دفاع از اراضی فلسطینی و مقابله با شهرک سازی اعلام کرد که اراضی مصادره شده طی ماه های فوریه و مارس 2005م. به 931325 دونم رسیده است.

ـ نظامیان صهیونیست بار دیگر ایست های بازرسی برچیده شده را در اطراف اریحا و طولکرم مستقر کردند.

ـ اشغالگران به تخریب منازل فلسطینیان ادامه دادند و رژیم صهیونیستی اخیرا اعلام کرد که 90 باب منزل مسکونی را که 150 خانواده فلسطینی در آن سکونت داشتند در منطقه “البستان” واقع در شهر سلوان در قدس اشغالی تخریب کردند و این مساله باعث آواره شدن بیش از 800 نفر خواهد شد.

ـ در دو ماه اخیر و از زمان برگزاری اجلاس شرم الشیخ رژیم صهیونیستی به منظور نهادینه کردن شهرک سازی و مصادره هر چه بیشتر اراضی فلسطینیان بجهت ساخت دیوار نژاد پرستانه حایل یا ضمیمه کردن آن ها به اراضی واقع در آن طرف “کمر بند سبز” طرح های مختلفی را به تصویب رساند. از جمله طرح هایی که طی ماه های فوریه و مارس سال جاری اتخاذ شده عبارتند از:

1ـ طرح ساخت 400 واحد مسکونی در نزدیکی منطقه قبه راحیل (مسجد بلال بن رباح) در شهر بیت لحم از هفته دوم ماه فوریه

2ـ طرح ساخت مسیر جدید دیوار حایل در بخش جنوب و شرق شهر قدس اشغالی (در نزدیکی منطقه قبه راحیل و شهرک یهودی معالیه ادومیم)

3ـ طرح “توسعه اراضی اسرائیل” از طریق ساخت 6391 واحد مسکونی در شهرک های یهودی اصلی در کرانه باختری، این تعداد سه و نیم برابر واحد های مسکونی در سال 2004م. و پنج و نیم برابر سال 2003م. است.

4ـ طرح ساماندهی مسیر دیوار حایل در جنوب کرانه باختری، این مساله باعث شد تا 5/9 درصد از اراضی کرانه باختری (از جمله 2 درصد مساحت کرانه باختری در اطراف شهر اشغالی قدس) ضمیمه اراضی اشغالی شود البته با توجه به این که 2/1 درصد از این مساحت برای ساخت دیوار حایل در شهرک یهودی “معالیه ادومیم” در نظر گرفته می شود.

ـ دیوار حایل همچنان اراضی کرانه باختری را می بلعد و صورت و شکل نهایی این اراضی در آینده اینچنین است:

ـ اراضی غرب دیوار شامل 419 کیلومتر مربع معادل 4/7 درصد کل مساحت کرانه باختری

ـ اراضی جدا افتاده در جوار شهرک یهودی “آریل” به مساحت 169 کیلومتر مربع برابر با 1/2 درصد از کل مساحت کرانه باختری

ـ شهرک های یهودی در شرق دیوار حایل به مساحت 1613 کیلومتر مربع معادل 5/28 درصد از کل مساحت کرانه باختری

بدین ترتیب کل اراضی مصادره شده کرانه باختری به 2604 کیلومتر مربع به عبارت دیگر 46 درصد کل اراضی کرانه باختری می رسد.

ـ آزار و اذیت فلسطینیان در گذرگاه ها در اتاقی موسوم به “اتاق مرگ” به وسیله اشعه های پرتو زا و مضر

تمامی آن چه که گفته شد تنها بخشی از اقدامات سرکوبگرانه و جنایتکاران رژیم صهیونیستی و قسمتی از سیلی های محکم و پی در پی این رژیم بر گونه عباس وفادار است.

با تاسف باید گفت که پس از سه سال از دوران فاجعه بار ریاست عباس چه قبل و چه پس از حوادث غزه اواضع تغییر نکرده است و کارنامه این شخص سراسر شکست و ناکامی و همکاری برای رژیم صهیونیستی است. یکی از ژنرال های صهیونیستی به نام “جادی شمانی” فرمانده نظامیان صهیونیست در کرانه باختری در پاسخ به خوش خدمتی های ابو مازن می گوید: ابو مازن به فضل ارتش صهیونیستی بر کرانه باختری سیطره یافته است و اگر اقدمات ارتش نبود حماس طی چند ساعت بر این منطقه سیطره می یافت!

عباس تمامی شایستگی ها و قابلیت های خود برای رهبری و هدایت ملت قهرمان فلسطین را از دست داده است و هر روز که می گذرد این بی لیاقتی و ناکامی های عباس بیشتر می شود.

اکنون وقت آن رسیده است که عباس و نزدیکانش به این اعتراف کنند که نقش آنان به پایان رسیده است و امروز پس از آن که همه چیز را از دست دادند و بر ملت خود توطئه کردند هیچ چیزی جز خفت و خواری نصیب شان نگشته است و مذاکرات چه در گذشته و چه در حال و چه در آینده به هیچ یک از حقوق حقه ملت فلسطین پاسخگو نبوده است؛ چرا که رژیم صهیونیستی بر این باور است که یک فلسطینی خوب کسی است که مرده و بی حرکت باشد. حال هر کس نظری جز از این دارد و اگر در گفته خود صادق است، دستاوردها و نتایج مذاکرات طولانی مدت عباس با سران تل آویو را برای ما تشریح کند.

آیا عباس این شهامت را دارد که به شکست خود اقرار و از سمتش استعفا دهد؟ یا این که وی به راه خود تا زمان رسیدن به بن بست ادامه خواهد داد؟ در هر دو حالت مواضع و سیاست های عباس عبرتی برای کلیه کسانی است که به ملت خود پشت می کنند و در مقابل، دستان دشمنان و قاتلان ملت خود را به گرمی می فشرند. ضرب المثلی است که می گوید از هر دست که بدهی از همان دست نیز می ستانی. نکته ای که باید در این جا بدان شاره کرد رفتارها و سیاست های سلام فیاض نخست وزیر دولت انتصابی عباس است. فیاض نیز امروز همان نقش عباس را در دوران عرفات ایفا می کند. فیاض به عباس پشت می کند و اختیارات وی را یکی پس از دیگری می گیرد و به طور یکجانبه و بدون رئیسش دیدارهای مختلف برگزار می کند و بدون مشورت با عباس قطعنامه صادر می کند و با هر گونه تغییر در کابینه خود مخالف است. می گویند سگ زرد برادر شغال است و اقدامات فیاض نیز امروزه کاملا شبیه اقدامات عباس در دوران یاسر عرفات است.

ای عباس! اکنون بازی تمام شده و لحظه سرنوشت ساز تصمیم گیری تو ـ اگر قادر باشی ـ فرارسیده است.   

لینک کوتاه:

کپی شد