جمعه 09/می/2025

عرب ها در مورد اوباما زود قضاوت نکنند!

چهارشنبه 6-می-2009

  هیچ کس نمی تواند انکار کند که در دوران ریاست جمهوری اوباما به منطقه عربی و اسلامی احساس متفاوتی با گذشته دست داده است . مردم این منطقه دوران ریاست اوباما را که هنوز چند ماهی از آغاز آن نگذشته است، با دوران سیاه ریاست جرج بوش پسر مقایسه می کنند که هشت سال به طول کشید و سرتاس آن مملو از تبلیغات خصمانه علیه اسلام و ارتباط دادن آن با تروریسم بود و این کشور جنگ با دو کشور عراق و افغانستان را به راه انداخت و سرانجام این دو کشور را به اشغال خود درآورد و به نقض حقوق بشر در زندان های گوانتانامو و ابوغریب و در زندان های مخفی سازمان های اطلاعاتی این کشور در قاره اروپا و قاره های دیگر پرداخت و در آن ها انواع شیوه های ممنوع شکنجه را به کار برد و علیه مسلمانان آمریکا و فعالیت های آنان در مساجد و مراکز اسلامی در این کشور دست به تجسس و تفتیش زد و آنان را در فرودگاه های آمریکا آن هم در دولتی که ادعای دمکراسی و عدم تبعیض را به یدک می کشد، در معرض تبعض و بازجویی قرار داد و از رژیم صهیونیستی به زیان ملت فلسطین به طرفداری کورکورانه پرداخت و از زور و قدرت و تحمیل مجازات ها بر هر کسی که با سیاست های آمریکا و خواسته هایش هماهنگ نباشد به صورت افراطی استفاده کرد .

آن چه که موجب احساس آرامش بیشتری در منطقه می شود این است که این فردی که شعار انتخاباتی خود و عنوان مرحله آینده را مرحله تغییر نامیده است و ریشه این شخص نیز شرقی و برخاسته از شرق می باشد و پس از انتخابات نیز به ترکیه آمد و خواستار مذاکره با کشورهای اسلامی شد و اعلام کرد که آمریکا در جنگ با اسلام نیست و هرگز با این دین نخواهد جنگید . وی به محض بر عهده گرفتن قدرت شخصا تلاش کرد تا سریعا در مورد منازعه میان فلسطینیان و اسراییل به راه حلی دست یابد .

ولی آیا صرفا مقایسه دولت وی با دولت بسیار پلید گذشته و چشم دوختن به وعده ها و اظهارات و ایجاد فضای مثبت با جهان عرب و مسلمان کافی است که ما نسبت به دولت اوباما خوشبین باشیم و بعد از صد روز از به قدرت رسیدن وی عملکرد او را مثبت ارزیابی کنیم و یا نه نباید در خوشبینی خود افراط نماییم و باید منتظر باشیم که حرف های وی تا چه اندازه با عملکردش مطابقت دارد و واقعا در برخورد با جهان اسلام و قضایا و موضوعات محوری ضامن بهبود روابط فی مابین از جمله قضیه فلسطین چگونه عمل خواهد کرد و سرانجام چه خواهد شد.

با وجود پایبندی شخص وی به تشکیل دو دولت و ضرروت ایفای نقش پاک و شفاف ایالات متحده آمریکا و انتخاب سریع سناتور جرج میشل به عنوان نماینده این کشور در امور صلح خاورمیانه و فرستادن پیاپی وی به منطقه تا ایده های آمریکا در مورد سازش تبلور یابد و هم چنین فرستادن وزیر امور خارجه برای مذاکره با طرف های درگیر منازعه اعراب و اسراییل ؛ هنوز در واقع امر تاکنون اتفاق مهمی نیفتاده و پیشرفتی حاصل نشده است بلکه بر عکس شواهد و قراین نشان می دهد که موضوعات کنونی به طرف پیچیدگی و عدم تحرک بیشتر در حال حرکت است و در خوش بینانه ترین حالت در حال درجا زدن است در صورتی که توطئه ها و برنامه های صهیونیست ها علیه قضیه و ملت فلسطین به ویژه با وجود به قدرت رسیدن دولت راستگرای تندرو به ریاست نتانیاهو استمرار دارد و تلاش های سیاسی این دولت را فرد بسیار افراطی چون لیبرمان اداره می کند و انسان در چنین شرایطی نسبت به عملکرد اوباما شدیدا احساس بدبینی می کند و همین امر موجب می شود تا نسبت به آینده امور و منطقه شدیدا احساس نگرانی و خطر بکند.

از مهم ترین اموری که چندان خوشایند نیست، رفتار سیاسی کنونی دولت اوباما با مسایل فلسطین و با امور رژیم صهیونیستی است که در زیر به مهم ترین آن ها اشاره می شود:

ـ هیلاری کلینتون ، وزیر امور خارجه آمریکا دوباره همان سخنان تکراری و قدیمی دولت بوش و کوندالیزارایس وزیر امور خارجه اش تکرار می کند و می گوید که دولت آمریکا دولت وحدت ملی فلسطینیان را که اعضای جنبش حماس در آن مشارکت داشته باشند، به رسمیت نخواهد شناخت و با آن تعاملی نخواهد داشت و تنها در صورتی آن را به رسمیت می شناسد که این دولت شروط کمیته چهارجانبه را بپذیرد ، شروطی که به موجب آن حماس باید از تمامی اشکال مقاومت مشروع خود دست بردارد و رژیم صهیونیستی را به رسمیت بشناسد و توافقات امضا شده میان این رژیم و تشکیلات فلسطینی را نیز بپذیرد ؛ این در حالی است که هیچ شرطی را برای دولت نتانیاهو تعیین نکرده است ، دولتی که تشکیل دو دولت را نمی پذیرد و مصوبات کنفرانس آناپولیس را نیز قبول ندارد و تنها دم از صلح اقتصادی می زند و طرح صلح در مقابل زمین را نیز قبول نمی کند و علاوه بر تمامی این ها از تشکیلات فلسطینی خواسته است تا یهودی بودن دولت عبری را باید قبل از شروع هرگونه مذاکراتی قبول کند و این به معنای از بین بردن کامل حق بازگشت آوارگان فلسطینی و آواره ساختن فلسطینیان ساکن اراضی سال 48 خواهد بود .

تعیین چنین شروطی به معنای مداخله بیگانگان در امور داخلی فلسطین و سوق دادن فلسطینیان به سوی تجزیه جغرافیایی ( کرانه باختری و نوارغزه ) و کشمکش سیاسی میان بزرگ ترین گروه های فلسطینی ( فتح و حماس ) و برتری جویی برخی از این گروه ها و کودتا علیه قوانین فلسطینی و مشروعیت آن ها می باشد .

ـ اوباما اگر چه نماینده شخصی و فرستاده ویژه خود را برای پی گیری امور فلسطین به منطقه فرستاده است ولی وی هیچگاه طرف اصلی فلسطینی یعنی با حماس که در جامعه فلسطین نقش اساسی بازی می کند تاکنون دیداری نداشته است .

ـ دولت صهیونیست ها به برنامه های شهرک سازی خود بدون اعتراض جدی دولت اوباما ادامه می دهد و دولت اوباما در این زمینه واکنشی را از خود نشان نمی دهد در حالی که نتانیاهو تاکید کرده است که وی هیچگاه ساخت و ساز شهرک ها را در سرزمین های فلسطینیان در کرانه باختری اشغالی متوقف نخواهد کرد . نتانیاهو در واکنش به نگرانی اروپاییان در مورد ادامه ساخت شهرک ها در کرانه باختری که عملا از برپایی دولت فلسطین ممانعت خواهد کرد این منطقه را منطقه مورد منازعه می داند که باید در مورد آن مذاکره شود و وی تاکید می کند که دولت اشغالگران قصد ندارد ساخت شهرک ها و توسعه آن ها را در کرانه باختری متوقف سازد .

ـ اوباما هیچ مسلمانی را در منصب عالی رتبه و یا حساسی به کار نگرفته است و در عوض 13 مشاور یهودی آمریکایی را در اطراف خود جمع کرده است . از این که اوباما یک خانم مصری مسلمان به نام دالیا مجاهد را به عنوان یکی از اعضای شورای مشورتی خود در امور ادیان انتخاب کرده است کاری پسندیده به حساب می آید و دستگاه های رسانه های خبری مصر و برخی کشورهای عرب نیز در این زمینه بر طبل های خود به خوبی نواخته اند ولی باید در نظر داشت که این امر نمادین است و هدف آن ایجاد جو خوش بینی می باشد و به منظور نمایاندن چهره زیبایی از اوباما در جهان اسلام صورت گرفته است ولی هیچ کس این سوال را مطرح نکرده است که آیا این شخص می تواند تاثیری بر سیاست آمریکا در مورد جهان اسلام داشته باشد و یا نه ؟

بنا به آن چه که گفته شد دنیای عرب و مسلمان باید منتظر بماند تا شعارها و سخنان اوباما در عمل خود را بخوبی نشان دهد و نتایج عملی آن آشکار گردد و ما نباید به صورت افراطی نسبت آن ها خوش بین باشیم و نباید شتابزده و عجولانه در این زمینه قضاوت کنیم بلکه گذشت زمان واقعیت ها را به خوبی نشان خواهد داد و اهداف حقیقی و ناپیدای کنونی را آشکار خواهد کرد .

 

لینک کوتاه:

کپی شد