توجه دادن مردم نسبت به فتاوی شرعی امری مطلوب است، اما به نظر می رسد اگر مردم را با فتاوی طرف دیگر ( اسرائیل) آشنا می ساختیم ، فرصت بهتری برای مقایسه میان دو دیدگاه فراهم می شد تا بتوان به ارزیابی طرفین پرداخت.
نكته قابل تأمل در مرور فتاوی اسرائیلی كه همكار مطبوعاتی ما از فلسطین “صالح النعامی” رصد كرده اند و بنده پیش تر به پاره ای از آنها اشاره داشتم ، اینكه عامل سیاسی و تحریكی در آن به شكل قابل توجهی فعال است.
از نظر افراد متدین یهودی در صورتی كه قوانین حكومتی با فتاوی خاخام ها در تعارض باشد، مبنا و ملاك فتوای خاخام ها بوده و باید بدان پایبند بود و هر سخن و یا دستوراتی كه از سوی دولت در این باره صادر شود ، فاقد ارزش است.
خاخام ایلی ـ از مطرح ترین خاخام ها ـ كه از حمایت اكثریت همتایان خود برخوردار است، چنین نظری دارد.
محور عمده فتاوی خاخام های یهودی را تحریك غیر نظامیان صهیونیست علیه عرب ها تشكیل می دهد. مردخای الیاهو خاخام اعظم سابق “اسرائیل” كه عالی ترین مرجع در محافل مذهبی صهیونیست محسوب می شود، سال گذشته طی فتوایی خواستار نابودی كامل فلسطینیان شد. وی در این فتوا كه با استقبال و توجه خاص مطبوعات و نهاد تبلیغاتی حوزه های دینی مواجه شد، قتل تمامی فلسطینیان را حتی آنانی كه در نبرد علیه اشغالگران شركت نمی جویند، خواستار شد. این خاخام سرشناس به این مقدار بسنده نمی كند، بلكه فتوای خود را فریضه ای از جانب پروردگار و بر یهودیان لازم الاجرا دانسته است. پس از آن نیز خاخام دیگری فتوایی صادر كرد كه به موجب آن به شاگردانش (ساكن شهرك صهیونیست نشین شمال كرانه باختری) اجازه می دهد، محصولات كشاورزی فلسطینیان را به اعتبار اینكه به اغیار ( غیر یهودی) تعلق دارد و یهودیان مجاز به تملك آنها هستند، به سرقت ببرند. این فتوا عملی شد و شاگردان این خاخام اقدام به تاراج محصولات كشاورزی فلسطینیان كردند.
دون لیؤر خاخام اعظم شهرك “كریات اربع ” واقع در شمال شرق شهر الخلیل و رئیس شورای شهرك های صهیونیست نشین كرانه باختری همین مشی را در پیش گرفته و با صدور فتوایی، مسموم كردن احشام و چاه های آب كشاورزان فلسطینی ساكن شهرك ها وروستاهای مجاور را مباح دانست. در این مورد نیز شهرك نشینان در عمل به این فتوی درنگ نكردند و كار به جایی رسید كه ساكنان این شهرها و روستاها هر روز صبح كه از خواب بیدار می شدند تعدادی از احشام خود را می دیدند كه بر اثر مصرف علف های مسموم توسط شهرك نشینان صهیونیست تلف شده اند.
مواردی دیگر:
جمعی از خاخام های سرشناس یهودی در نامه ای خطاب به آریل شارون نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی كه متضمن فتاوی مذهبی بود، از وی می خواهند از هدف قرار دادن غیرنظامیان در جریان درگیری ها در سرزمین های اشغالی درنگ نكنند. در این فتوا كه به امضای خاخام های مدرس حوزه های دینی رسیده است، آمده ( ما امضاء كنندگان زیر از دولت و ارتش اسرائیل می خواهیم بر اساس اصل “كسی كه قصد جانت را كرده است در كشتنش پیشدستی كن” عمل كنند).
در این نامه اضافه شده است هیچ جنگی را در این جهان نمی توان یافت كه بطور مطلق بتوان نظامیان و غیر نظامیان را از هم متمایز ساخت. این تمایز و این تفاوت نه در دو جنگ جهانی و نه در جنگ آمریكا در عراق و نه در جنگ روسیه در چچن و نه در جنگ های “اسرائیل” با عرب ها محقق نشد.
خاخام های مذكور در نامه خود همچنین این سؤال را مطرح ساخته اند كه آیا در جنگی كه غیر نظامیان دشمن كشته می شوند وارد شویم یا اینكه بخاطر غیر نظامیان از آن امتناع كنیم كه در این صورت غیر نظامیان خود را به خطر انداخته ایم ؟
پاسخ این پرسش را نزد خاخام عكیفا ( از مراجع افتاء یهودیان در عصور گذشته) می یابیم كه گفته است ، جان ما عزیزتر است.
خاخام های یهودی اینگونه عمل كردن ( مجالی برای انتظار حمله مهاجم نیست بلكه باید پیشدستی كرد و او را از اجرای منویاتش بازداشت) را رویه پادشاهان “اسرائیل” در گذر تاریخ می دانند و معتقدند كه ملت “اسرائیل” از زمان حضرت موسی( ع) تا به امروز بدین شیوه عمل كرده اند و این شیوه در قوانین بین المللی نیز متداول است .
در این نامه معروف خاخام ها نسبت به تاسی از شیوه حضرت مسیح (ع) كه می گوید “در جریان نزاع اگر كسی برگونه ات سیلی نواخت َ، گونه دیگرت را تقدیم كن” هشدار داده شده است.
خاخام ها در این نامه هنچنین فعالان صلح اسرائیل را به شدت مورد تهاجم قرارداده و در مورد آنها گفته اند: ما تحت تأثیر آنانی كه بلحاظ منطقی و اخلاقی به حضیض رسیده و جان دشمنان را بر جان ما ترجیح می دهند، قرار نخواهیم گرفت.
این فضا واین حال و هوا بر فتاوی جمعی دیگر از خاخام ها كه حیات عرب ها را به اهانت می گیرد و بر ضدشان تحریك می كند، بازخورد داشته است.
برای مثال روزنامه صهیونیستی ” معاریو” در شماره مورخ 16/6/2003 خود فتوی خاخام دوف لینور را بچاپ رسانده كه در آن اهدای عضو ( یهودی) به غیر یهود را تحریم می كند، اما دریافت عضو از غیر یهودی را در صورت لزوم مجاز می داند. این خاخام كه با اعتراض سازمان اهدای عضو در “اسرائیل” مواجه شد قدری فتوی خود را تغییر داده و به پیروان یهود اجازه می دهد به شخص غیر یهودی نیازمند عضو ، عضو اهداء كنند.
همین خاخام در ادامه فتوای خود می افزاید چنانچه یهودیان از اهدای عضو به اغیار (غیر یهودی ) امتناع ورزند، اغیار نیز عضو اهداء نخواهند كرد و این امر چه بسا به آندسته از یهودیانی كه ممكن است نیازمند عضو حیاتی هستند ، آسیب برساند. از این رو این خاخام مجاز دانستن فرد یهودی به اهدای عضو به اغیار را در حقیقت نوعی عملی احتیاطی می داند كه هدف از آن برآورده شدن مصلحت یهودیان است.
بر اساس همین نگرش روزنامه یدیعوت آهارنوت نیز در شماره مورخ 25/7/2002 خود از زبان رهبر معنوی حزب (شاس) عوفادیا یوسف چنین نقل قول می كند: تا آمدن مسیح منجی همه عربها را به جهنم خواهیم فرستاد. نامبرده در یك سخنرانی می افزاید: چرا آریل شارون آن كاری را كه باید انجام دهد، انجام نمی دهد؟ او از مردم جهان هراس دارد، لیكن آنگاه كه مسیح منجی بیاید، از هیچ كس بیمی نخواهد داشت و همه عربها را به جهنم خواهد فرستاد.
خاخام یوسف عرب ها را مار می خواند و خواستار عدم اعتماد به آنها تحت هر شرایطی می شود. این دست فتاوی بسیارند و جای شگفتی نیست كه یكی از خاخام ها (اسحق گینزبرگ) كتابی تحت عنوان “باروخ قهرمان” تألیف و به چاپ برساند تا از این رهگذر نام دكتر باروخ گلدشتاین را جاودانه سازد. این پزشكی كه از دید این خاخام دست به كاری بس ارزشمند و قابل ستایش زده است ، بیش از بیست عرب را در حین ادای فریضه نماز صبح در حرم مسجد حضرت ابراهیم (ع) به قتل رساند.
اسرائیلی ها این فرد را تا جایگاه قدیسان ارتقا داده و از قبر وی مزاری و بارگاهی متبرك ساختند.
و اما خاخام ایلی الباز كه از سرشناس ترین خاخام های شرق تبار بحساب می آید، هیچ فرصتی را برای حمله به دین مبین اسلام و تعرض به ساحت نبی اكرم و اهانت به ایشان از دست نمی دهد.
خاخام الیاهو ایسكین كه از خاخام های ارشد شهرك نشینان محسوب می شود، فراخوان انجام گفت و گو میان خاخام های یهودی و مسؤولان حوزه های دینی جهان عرب را به باد مسخره می گیرد، و معتقد است كه تنها زبان محاوره موجود میان مسلمانان و یهود گلوله است، و در صورتی كه عرب ها بطور اعم و فلسطینی ها بطور اخص متقاعد نشوند كه نمی توان راه حلی را با توسل به زور به “اسرائیل” تحمیل كرد، این دست گفت و گوها بی نتیجه است.
این درست است كه “اسرائیل” یك دولت لائیك است و از حیث حقوقی فتاوی خاخام ها در مجال سیاسی بی ارزش به نظر می رسد، لیكن عملاً اظهارات مرجعیت دینی بسیار تأثیرگذار است به ویژه اینكه نفوذ احزاب دینی كه به نیروهای سیاسی مطرحی تبدیل شده اند، روند رو به رشدی را طی كرده است.
لذا تأثیر این فتاوی فراتر از حوزه مذهبیون بوده و اهرم فشاری در تصمیم گیری سیاسی بحساب می آید.
اگر چه مذهبیون چه در جناح مذهبی صهیونیستی و چه در جناح مذهبی آرتدوكس جمعا 28 درصد ساکنان “اسرائیل” را شكل می دهند، اما بیش از 50 درصد ساكنان آن خود را محافظه كار معرفی می كنند و اهمیت بسزایی برای بیانات مرجعیت دینی قائلند.
در پژوهش بخش علوم اجتماعی دانشگاه “بار ایلان” كه از سوی مذهبیون اداره می شود، به واكاوی تأثیر فتوا بر درك سیاسی جامعه پرداخته است. بر اساس این پژوهش مشخص گردید كه 90 درصد از قشر مذهبی جامعه به فتوا كه پیش تر بدان اشاره شد، اعتقاد دارند. فتوای مذكور قائل به این مطلب است كه چنانچه قوانین حكومتی و یا دستورات دولت با نظر خاخام ها مغایرت داشته باشد، یهودیان بایستی قوانین و دستورات حكومتی را نادیده بگیرند.
عاملی كه باعث می شود فتاوی نژادپرستانه تا این حد تأثیرگذار باشند، این حقیقت است كه از حدود یك دهه قبل پیروان جریان صهیونیستی و بطور مشخص آنانی كه قریب به 10 درصد ساكنان دولت عبری را تشكیل می دهند، به سمت بدست گیری ارتش و ارگان های امنیتی گرایش پیدا كرده اند، و این رویكرد در داوطلب شدن برای انجام وظیفه در یگان های ویژه رزمی به خوبی مشهود است. این مطلب به قدری واضح است كه سخنگوی ارتش این رژیم خاطرنشان می كند، به رغم اینكه پیروان این جریان (مذهبیون) در ساختار جمعیتی درصد كمی را تشكیل می دهند، ملاحظه می شود كه آنها بیش از 50 در صد افسران و بیش از 60 درصد فرماندهان یگان های ویژه ارتش از خاخام ها تبعیت می کنند.
جامعه شناسان سیاسی دولت عبری و ژنرال های بازنشسته در این باره كه زمان انتقال فرماندهی كامل ارتش به پیروان جناح مذهبیون صهیونیستی دور نخواهد بود، اتفاق نظر دارند و همین امر برخی را در دولت عبری نگران ساخته است تا جائی كه ژنرال ” شلوجازین” رئیس سابق ركن دو ارتش ( واحد اطلاعات) طی اظهاراتی ، نفوذ مذهبیون صهیونیست در ارتش را جدی ترین خطر برای دموكراسی اسرائیل می داند و این درحالی است كه ژنرال دانی یاتوم رئیس اسبق موساد توصیه می كند، جلوی پیشرفت این عده (مذهبیون) در سلسله مراتب ارتش گرفته شود، اما تمام نهادهای حكومتی این توصیه را رد كردند.