پنج شنبه 01/می/2025

فتح و فلسطین: کدام یک مهمتر؟

پنج‌شنبه 30-آگوست-2007

  مرکز اطلاع رسانی فلسطین:

 

هر حزب سیاسی می بایست در راستای تحقق منافع ملت و میهن خویش گام بردارد و برای رسیدن به این مهم می بایست راهکارهایی را در برنامه انتخاباتی خود ارائه دهد. یک حزب همچنین می بایست در خدمت به ملت و میهن باشد نه این که ملت و میهن خدمتکار آن باشند.

کما این که رهبران و دولتمردان می بایست از منافع فردی یا منافع دوستان و نزدیکان و همسایگان خود چشم بپوشند و تنها هدف شان در نظر گرفتن منافع ملت و میهن باشد ولو در این راه منافع حزبی خود را نیز از دست بدهند. بهترین نمونه برای یک چنین حزبی، حزب “عدالت و توسعه” ترکیه است این حزب زمانی که در انتخابات اخیر به پیروزی چشمگیری دست یافت به همراه رجب طیب اردوغان رئیس خود، کاملا در خدمت ترکیه و ملت ترکیه قرار گرفت. این دو شرط اصلی در تمامی احزاب و نظام های دمکراتیک جهان صدق می کند جز در حزب یا جنبش فتح و محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان.

فتح از زمان تاسیس سازمان آزادی بخش فلسطین، بر این سازمان از نظر کمی سیطره یافت و کشورهای عربی زیادی و در راس همه عربستان و کویت و شخص یاسر عرفات رئیس فقید تشکیلات خودگردان از این جنبش حمایت های مادی و معنوی زیادی را به عمل آوردند. با وجود این، سازمان آزادی بخش فلسطین، با رهبری فتح از مشکلات عدیده ای رنج برده و می برد که آخرین آن ها پیمان “اسلو” است؛ پیمانی که سرآغاز زوال مساله فلسطین را رقم زد و باعث امتیازدهی های مجانی به دشمن صهیونیست شد. پایه های فتح پس از این پیمان، سست و شیرازه اش از هم پاشیده شد و این جنبش از یک سازمان انقلابی به یک حزب سلطه گر تبدیل شد که دیگر تکثرگرایی و چند حزبی در قاموس آن جایگاهی ندارد. پس از شکل گیری “اسلو” تنها چیزی که تحقق یافت، منافع فردی و حزبی و گروهی و نادیده گرفتن مساله و آرمان های ملی فلسطین بود و اتفاقاتی رخ داد که همه آن را می دانیم.

با وجود یک چنین مشکلاتی، ملت فلسطین فتح و مواضع آن را رد و حماس را انتخاب کرد. به دنبال پیروزی حماس در انتخابات اخیر، رهبران فتح و در راس همه محمود عباس دچار نوعی جنون شدند. آنان از تمامی ابزارها برای بی ارزش جلوه دادن این پیروزی دمرکراتیک و برای محاصره حماس و به زانو درآوردن آن در برابر خواسته های رژیم صهیونیستی استفاده کردند تا این که حماس از این اقدامات به تنگ آمد و در نهایت مجبور شد آنان را از غزه بیرون کند.

عباس اکنون چه می کند؟ وی به جای این که ملت فلسطین را متحد کند و به پیمان های مکه و قاهره پایبند باشد، در حال جمع کردن دار و دسته خویش برای شکست حماس است و پیوسته با اولمرت دیدار می کند و در وعده دادن های پوچ و بی فایده، با اولمرت و پرز و باراک مسابقه می دهد. همه می دانیم که رژیم صهیونیستی تاکنون از مجموع 11 هزار اسیر فلسطینی تنها 250 نفر از اعضای فتح و از هشتصد میلیون دلار اموال بلوکه شده ملت نیز تنها صد میلیون دلار آن را آزاد کرد.

نتانیاهو در انتخابات ریاست حزب لیکود پیروز شد و همانگونه که می دانیم نتانیاهو از شارون افراطی تر و متعصب تر است و نظرسنجی ها اولمرت و باراک را برترین چهره در نزد صهیونیست ها معرفی کرده اند. عباس که هم اکنون سرگرم مذاکره با نتانیاهو است چه کاری می تواند انجام دهد؟ عباس انتفاضه دوم را مانند انتفاضه نخست از بین برد و ملت فلسطین را به دو قسمت تقسیم کرد. وی به حمایت های رژیم صهیونیستی و آمریکا بسیار وابسته است، به گونه ای که نصایح و سفارش های عربستان و مصر را رد می کند و به آن وقعی نمی نهد. ما منتظر “اسلوی” دومی هستیم تا به وسیله آن، بار دیگر آرمان های ملی فلسطینیان تباه شود. 

لینک کوتاه:

کپی شد