بعد از شکست نیروهای نازی صهیونیست در نابودی مقاومت و در هم شکستن اراده پولادین ملت فلسطین که در طول شش دهه در معرض زشت ترین و شنیع ترین دسیسه بین المللی بوده است، امروز فرستاده های آمریکایی و اروپایی راهی خاورمیانه شده اند و هدف از این سفرها ـ بر خلاف ادعاهای جرج میشل، فرستاده اوباما به منطقه و خاویر سولانا، مسئول بخش سیاست خارجی اتحادیه اروپا ـ برقراری صلح یا ایجاد دو کشور “که با صلح و امنیت در کنار همدیگر زندگی می کنند” نیست ؛ بلکه مقصود کسب امتیازات سیاسی و امنیتی هر چه بیشتر برای رژیم اشغالگر قدس است یعنی همان امتیازاتی که اشغالگران با حملات وحشیانه خود به ملت مظلوم و بی پناه فلسطین در نوار غزه موفق به دریافت آن نشدند. البته ذکر این نکته خالی از لطف نیست که فلسطینیان تنها با سلاح اراده و نیز اعتماد به مقاومت در برابر متجاوزان ایستادند و بعد از درس بی سابقه ای که حزب الله به اشغالگران صهیونیست داد و اسطوره پوشالی ارتش شکست ناپذیر عبری را از بین برد، دومین درس سنگین را به تل آویو دادند.
سوال اینجاست وقتی که صهیونیست ها با سلاح های غیر متعارف تولید آمریکا دست به کشتار وحشیانه ملت فلسطین زدند، حمام خون را در نوار غزه به راه انداختند، از زمین و دریا و هوا به افراد بی پناه حمله بردند و محاصره هولناکی را علیه مردم اعمال کردند فرستاده های اروپا و آمریکا کجا بودند؟ گناه ملتی که می خواهد همچون دیگر ملت ها از زندگی آزاد و عزتمند و نیز امنیت و آرامش برخوردار باشد، چیست؟
ما در این مقاله قصد پیش داوری در مورد ماموریت فرستاده اوباما به منطقه نداریم ؛ ولی آنچه در سرفصل ها و نیز خطوط کلی برنامه های رئیس جمهور جدید آمریکا آمده است و نیز طرح هایی که جرج میشل در سفر خود به خاورمیانه جهت سازش، تامین امنیت و تثبیت برتری نظامی اسرائیل و نیز فشردن گلوی مقاومت با خود به همراه دارد، همگی نشانگر درستی پیش بینی ها در مورد اهداف سفر فرستاده کاخ سفید به خاورمیانه است. ضمنا نباید از یاد برد که اوباما با انتخاب جرج میشل ـ که به اعتقاد وی از تجربه کافی برای تصدی منصب فرستاده دولت آمریکا بهره مند است و صد البته که صاحب برنامه هایی جهت تضییع و نادیده انگاشتن حقوق فلسطینیان نیز هست ـ موضع خود را به خوبی نشان داد.
به هر حال، پیروزی مقاومت نه تنها غربی ها بلکه برخی نظام های عربی و برخی فلسطینیان را نیز غافلگیرد کرد ؛ زیرا چشم امید آنها به این بود که حمله صهیونیست ها باعث در هم شکستن پایه های مقاومت شود و از این رهگذر، عرصه برای حذف آرمان فلسطین فراهم گردد و مردم راهی به جز تن دادن به خواسته صهیونیست ها نداشته باشند. طرف های مذکور امیدوار بودند که با این حمله عرصه برای بازگشت رهبران تشکیلات خودگردان به نوار غزه و همچنین تکمیل طرح حذف مقاومت و حبس شیرمردان مبارز فلسطینی در زندان ها فراهم گردد یعنی همان وضعی در نوار غزه حکمفرما شود که امروز در کرانه باختری وجود دارد. در حال حاضر، نیروهای اشغالگر قدس این اجازه را دارند که در برابر دیدگان نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان وارد کرانه باختری شوند و دست به هر جنایتی بزنند ؛ البته نیروهای مذکور تنها وقتی ظاهر می شوند و به نمایش قدرت خود می پردازند که زمان سرکوب راهپیمایی های ضد اشغالگری شهروندان فلسطینی برسد.
سفر فرستاده آمریکا و نماینده اعزامی اتحادیه اروپا به خاورمیانه با هدف سلب شیرینی پیروزی گزینه مقاومت در نوار غزه صورت گرفته است. آنها امروز همان کاری را می کنند که در زمان ظهور اولین ثمره درخت تنومند مقاومت یعنی فرار شهرک نشینان صهیونیست از نوار غزه به خاطر حملات سنگین مبارزان فلسطینی کردند ؛ زیرا شکست رژیم صهیونیستی همیشه حساسیت آنها را بر می انگیزد و نشان می دهد که راه خطا را پیش گرفته اند.
پیروزی رزمندگان فلسطینی بار دیگر این نکته را به یاد طرف های عربی و فلسطینی مخالف نبرد و مبارزه با دشمن می اندازد که مقاومت گزینه ای استراتژیک و راهبردی است که با تمسک به آن می توان از استقلال در تصمیم گیری بهره مند شد و محکم و استوار ایستاد.
موفقیت مبارزان فلسطینی در جنگ اخیر نشان داد که مقاومت توان آزادسازی میهن از چنگال اشغالگران را دارد و سودمندی آن بیش از “گزینه های استراتژیک ارائه شده از سوی برخی طرف های عربی” است یعنی همان گزینه های که دست صهیونیست ها را برای انجام هر جنایتی باز می گذارد و باعث می شود تا رژیم صهیونیستی به هر اقدامی علیه فلسطینیان دست زند، بدون آنکه نگران باشد که کسی در این میان برای بازگرداندن حقوق فلسطینیان یا پرداخت بهای حقیقی یک صلح عادلانه تحت فشارش بگذارد. آری! طرح های ارائه شده از سوی برخی طرف های عربی این اجازه را به صهیونیست ها داده است تا از تمامی گزینه های خود و در پیشاپیش آن گزینه های نظامی علیه فلسطینیان استفاده کند.
به هر حال، اگر هم فرستاده های اروپا و آمریکا به دنبال تحقق صلح و متوقف ساختن روند کشتارها هستند، باید بدانند هر گونه طرحی که در آن وجود مقاومت و موفقیت های آن مد نظر قرار نگیرد و مقاومت به عنوان یک طرف اساسی در برقراری امنیت و صلح متقابل تلقی نشود، به نتیجه نمی رسد ؛ ضمنا این فرستادگان باید حقوق ملی فلسطینیان که نهادهای مشروع بین المللی و نیز قطع نامه های صادره از سوی شورای امنیت بر آن صحه می گذارند، مد نظر قرار دهند.
