برخی ممکن است تصور کنند که اجازه رژیم اشغالگر برای برگزاری نماز و عبادت در مسجد الاقصی طی ماه رمضان نشاندهنده آرامش در این مکان مقدس و قدس بهطور کلی است یا حتی آن را یک پیروزی برای فلسطینیان بدانند.
اما حقیقت این است که این تصمیم، خود یک مشکل اساسی محسوب میشود؛ زیرا اتخاذ هرگونه تصمیمی از سوی رژیم صهیونیستی درباره عبادت در مسجد الاقصی، در اصل به معنای پذیرش نقش آن در مدیریت این مکان مقدس است، درحالیکه طبق وضعیت تاریخی و قانونی، “اسرائیل” نباید هیچ نقشی در اداره مسجد الاقصی داشته باشد و این مسئولیت بهطور کامل بر عهده اداره اوقاف اسلامی وابسته به اردن است.
رژیم اشغالگر از سال ۱۹۶۷ تلاش کرده است تا این وضعیت را تغییر دهد و نقش خود را در مدیریت مسجد گسترش دهد. در سالهای اخیر، این رژیم با اقدامات تدریجی، تلاش کرده است اداره مسجد را از دست اداره اوقاف اسلامی خارج کند و خود را بهعنوان مرجع اصلی تصمیمگیری در این مکان معرفی نماید.
در همین راستا، پیش از آغاز ماه رمضان، نهادهای امنیتی رژیم صهیونیستی پیشنهادی را مطرح کردند که تعداد نمازگزاران در روزهای جمعه این ماه به ۱۰ هزار نفر محدود شود. اما این مسئله فراتر از یک محدودیت عددی است. هدف اصلی رژیم اشغالگر از این اقدامات، تثبیت سلطه خود بر مسجد الاقصی و عادت دادن فلسطینیان به پذیرش مداخله این رژیم در مدیریت این مکان مقدس است.
اگر فلسطینیان با چنین محدودیتهایی کنار بیایند، این امر به معنای پذیرش ضمنی سیادت “اسرائیل” بر مسجد الاقصی خواهد بود. در نهایت، این روند میتواند به اجرای طرحهای خطرناکی مانند تقسیم مسجد و احداث کنیسه یهودی در بخشی از آن منجر شود.
بنابراین، مسئله اصلی در مسجد الاقصی، تعیین تعداد نمازگزاران یا اجازه برای عبادت نیست، بلکه جلوگیری از تبدیل “اسرائیل” به یک مرجع تصمیمگیرنده در مدیریت این مکان مقدس است.
ملت فلسطین در کرانه باختری و قدس از جمعیت زیادی برخوردار است که اشغالگران از آن هراس دارند. به همین دلیل، آنها در واقع سعی دارند آنها را کنترل کرده و به پذیرش حاکمیت “اسرائیل” بر مسجدالاقصی وادار کنند. در لحظهای که اشغالگران احساس کنند در این هدف موفق شدهاند، بدون شک ضربهی نهایی خود را وارد خواهند کرد و بخشی از مسجدالاقصی را تصاحب کرده و درون آن کنیسهای بنا خواهند نمود. در آن زمان، مقابله با این اقدام بسیار دشوارتر از جلوگیری از وقوع آن خواهد بود.
اکنون توپ در زمین ملت فلسطین است که سلاح عدد و جمعیت را در اختیار دارند. فلسطینیهایی که پیشتر از این سلاح استفاده کرده و در چندین خیزش مردمی بزرگ طی ده سال گذشته موفق شدهاند، میتوانند بار دیگر ارادهی اشغالگران را در هم بشکنند و پوزه آنان را به خاک بمالند. این رویدادها بارها ثابت کردهاند که اگر ملت فلسطین به حقیقت توطئهای که علیه آن و مقدساتش در جریان است پی ببرد، هیچ چیزی نمیتواند جلوی حرکت آن را بگیرد.