جمعه 09/می/2025

فلسطین از دایان تا لیبرمن

پنج‌شنبه 23-آوریل-2009

ما امروز در آستانه برگزاری یک نشست سه جانبه با حضور آمریکا، رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان در واشنگتن هستیم. در حقیقت، این نشست که با هدف تعیین سرنوشت مقادیر باقی مانده از اراضی فلسطینی و نیز مقاومت ملی مردم این سرزمین برگزار می شود، دور جدیدی از فعالیت های اشغالگران قدس برای مصادره و الحاق هر چه بیشتر اراضی فلسطینی به اسرائیل است و شاید بتوان گفت اشغالگران معتقدند که بعد از جانبداری عملی نظام های عربی از رژیم صهیونیستی و نیز اعلام جنگ این نظام ها علیه مقاومتی که امروز از آن با نام شیعی یاد می کنند و دیروز نام کومونیستی بر آن می نهادند، این نشست می تواند آخرین نشستی باشد که در مورد فلسطین برگزار می شود.   

رئیس جمهور دموکرات آمریکا در صدد ادامه مذاکرات مسالمت آمیزی است که سلف دموکراتش یعنی جیمی کارتر در سال 1977 آغاز کرد و جالب اینجاست که در دور جدید مذاکرات که رهبری آن را باراک اوباما بر عهده دارد، یک دولت راستگرا و تندرو صهیونیستی به رهبری نتانیاهوی لیکودی و با حضور لیبرمن غیر لیکودی در وزارت خارجه اش در مذاکرات شرکت خواهد جست و در دور قدیم نیز که جیمی کارتر هدایت مذاکرات را بر عهده داشت، نماینده صهیونیست ها یک دولت تندرو و راستگرای یهودی با ریاست مناحیم بگین لیکودی و حضور یک چهره غیر لیکودی به نام موشه دایان در وزارت خارجه رژیم صهیونیستی بود. بد نیست بدانید مذاکراتی که نتایج آن بیشترین سود را به نفع دشمن آمریکایی ـ اسرائیلی داشته، در دوره دولت های تندروی صهیونیستی بوده و شاید دلیلی که باعث شده است تا نظام های رسمی عربی با دیده اعتماد به نتیجه احتمالی دور تازه مذاکرات با دولتی که با صراحت و جرات از جنگ با مقاومت سخن می گوید، همان تجربه موفقیت آمیزی است که دولت های عربی در مذاکرات شان با دولت بگین داشتند که در نتیجه آن سینا را باز پس گرفتند. البته نباید فراموش کنیم که نتیجه واقعی این مذاکره و صلح، در واقع از دست دادن تمام مصر بود.

شخصیت افیگدور لیبرمن، وزیر امور خارجه کنونی رژیم اشغالگر قدس و اظهارات وقیحانه او در خصوص عرب ها، به ویژه فلسطینی ها بر هیچ کسی پوشیده نیست و نمی توان او را با موشه دایان مقایسه کرد ؛ زیرا این مقام پیشین صهیونیستی با ذکاوت خاصی از حقوق فلسطینی ها و عرب ها صحبت می کرد و می گفت که اسرائیل باید این حقوق را مد نظر داشته باشد.

در اینجا بد نیست به بخشی از دیدگاه های سال 1977 موشه دایان در خصوص مذاکرات و سرنوشت فلسطین و فلسطینیان اشاره ای داشته باشیم یعنی همان دیدگاهی که صهیونیست ها معتقدند که اجرای آن امروز و با گذشت بیش از سی سال از آن همه فریبکاری نظام های رسمی جهان عرب علیه امت و مقاومت عربی امکان پذیر است.

موشه دایان، وزیر خارجه وقت رژیم اشغالگر قدس می گفت: مسئله پناهندگان محور اصلی مسئله فلسطین است و جنبش های فدایی که در قالب سازمان آزادیبخش گرد هم آمده اند، اولویت های سیاسی و نظامی شان دفاع از پناهندگان است. جنبش های فدایی که وابسته به پناهندگان هستند، اقامت دائمی در کرانه باختری و نوار غزه ندارند و از سوی دیگر، وضعیت پناهندگان نیز به گونه ای است که فاقد تابعیت می باشند و در اردوگاه ها زندگی می کنند و از حق کار و زندگی طبیعی محروم هستند. اگر پناهندگان حاضر در اردن این حق را دارند که از تابعیت برخوردار باشند و کار کنند یعنی دیگر تنها مشکل شان خروج از اردوگاه ها و اقامت در اماکنی مناسب است که البته دولت اردن نیز به دنبال حل مشکل است یعنی اینکه اگر دولت اردن، پناهندگان فلسطینی را به عنوان شهروند می پذیرد در این صورت، طرح تبدیل اردن به عنوان یک میهن فلسطینی تقویت می شود و پیوند ساکنان کرانه باختری، نوار غزه با اردن نیز تقویت می یابد. اردن میهن جایگزین فلسطینیان است.

دایان در ادامه می افزاید: در مورد وضعیت پناهندگان در نوار غزه نیز باید عرض کنم که وضعیت آنها متفاوت از دیگران است. آنها هیچ گونه تابعیتی ندارند و به جز شناسنامه های محلی، از هیچ مدرک شناسایی دیگری برخوردار نیستند. بیشتر پناهندگان غزه ای در اردوگاه ها زندگی و در اسرائیل، کرانه باختری و نوار غزه کار می کنند که البته باید برنامه مناسبی را جهت اسکان آنها در نوار غزه ترتیب داد. در لبنان نیز پناهندگان در داخل اردوگاه زندگی می کنند و بنده پیشنهاد کردم که این افراد ضمن دریافت خسارت (بابت بی خانمان شدن) اقامت دائم در لبنان دریافت کنند یا به کشور عربی دیگری منتقل شوند. تداوم وضعیت کنونی برای پناهندگان باعث می شود که فشارها برای به رسمیت شناخته کرانه باختری به عنوان میهن فلسطینی افزایش یابد که جهت جلوگیری از وقوع چنین امری و نیز صدور هر گونه بیانیه ای در اعلام کرانه باختری به عنوان یک رژیم ملی فلسطینی، باید تلاش های مان را به سمت اقامت دائمی افراد در کشورهایی صرف کنیم که بدان ها پناه برده اند ؛ زیرا در غیر این صورت، باید منتظر خطر شکل گیری کشور مستقل فلسطینی و تداوم مسئله پناهندگان باشیم و صد البته که گزینه “جنگ با اسرائیل” باقی خواهد ماند.

وزیر خارجه پیشین رژیم اشغالگر قدس بر این باور بود که حل مسئله پناهندگان فلسطینی تنها در سایه اقامت دائم آنها در خارج فلسطین و ایجاد کانتون ها در کرانه باختری و نوار غزه امکان پذیر است.

وی تصریح می کند: کرانه باختری بخشی از میهن کهن ما (اسرائیل) است و هرگز عاقلانه نیست در برهه کنونی که اسرائیل شکل گرفته و یهودیان به سرزمین موعود خود باز گشته اند، یهودیان از اقامت در این منطقه محروم شوند یا به زور سلاح به آنها اجازه اسکان در این منطقه را ندهیم. ما هرگز از کرانه باختری خارج نمی شویم و هر گونه تلاش برای خروج داوطلبانه مان بی فایده خواهد بود. ضمنا خود کشورهای عربی نیز معتقدند که ایجاد کشور فلسطینی در مناطق تحت مدیریت اسرائیل غیر ممکن و فاقد عناصر لازم برای بقا است ؛ زیرا این باریکه هرگز قابلیت تبدیل به یک کشور را ندارد و از یک سو بلندی های الخلیل آن را به دو نیم تقسیم می کند و بخش شمالی از کرانه باختری (شهرهای نابلس و جنین) توسط قدس از بخش جنوبی اش قطع می شود و شهرهای بیت لحم و رام الله نیز هرگز به جدایی از قدس نیستند. به دیگر سخن، تشکیل کشور مستقل فلسطینی در مناطق تحت مدیریت اسرائیل (اشغالی) حتی به باور نظام های رسمی عربی نیز امری غیر ممکن است.

این چهره صهیونیستی در پایان می گوید: تنها راهکار همزیستی اسرائیلی ها و فلسطینی ها در مناطق تحت مدیریت تل آویو (اشغالی) است ؛ ضمن آنکه سازش باید به فلسطینی های ساکن کرانه باختری استقلالی بیش از حد کنونی بدهد. بهتر است که اسرائیل چیزی از سیطره نظامی و دولتی خود بر مناطق تحت مدیریتش نکاهد. در مورد قدس نیز باید بگویم که امور مدنی مربوط به آن در حیطه اختیارات شورای عربی ـ یهودی است و اماکن مقدس مسیحیان و مسلمانان بر اساس نظامی خاص اداره خواهد شد.           

لینک کوتاه:

کپی شد