چهارشنبه 30/آوریل/2025

ماراتن حمایت از فلسطین در ریو

پنج‌شنبه 1-سپتامبر-2016

«به خاطر فلسطین بدو» عنوان مسابقات دو ماراتونیبود که در شهر فوز دو ایگواسو برزیل برگزار شد. در این مسابقات که اولین فعالیت درنوع خود در برزیل بود، جمعی از دوندگان و ورزشکاران به همراه رئیس شورای شهرایگواسو، رئیس موسسه سد ایتایبو، روسای نهادهای دولتی و غیر دولتی و سفیر فلسطیندر برزیل شرکت کردند.

برزیل با برگزاری این دو ماراتون در واقع یک رکوردرا در حمایت از آرمان فلسطین رقم زد و به نظر می رسد این همبستگی عربی و غیر عربیکه در عرصه فعالیت های ورزشی روی داد، دوباره بستر را برای اهریمنی دانستن اقدامبرای «عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی» باز می کند، بستری که شرکت کنندگان درالمپیک ریو آن را هموار کرده اند.

آخرین مسابقه در رشته جودو که در المپیک ریو و بارقابت اسلام شهابی از تیم ملی مصر و اور ساسون از رژیم صهیونیستی برگزار شد، باعثطرح دوباره بحث و جدل ها در مورد عادی سازی روابط میان کشورهای عربی با این رژیمگردید. این مسابقه بیشتر از آنکه جنبه ورزشی داشته باشد، جنبه سیاسی داشت. در اینمسابقه، جودوکار مصری در برابر رقیب صهیونیست خود با نتیجه 110 به صفر شکست خورد ؛ولی چیزی که باعث بحث و جدل های فراوان درباره عادی سازی روابط گردید، اجتناب حریفمصری از دست دادن با رقیب صهیونیستش بود.  

آنچه جودوکار مصری انجام داد، بنده را به یادمخالفت مقامات الجزایری با ورود «آفرام گرانت» مربی صهیونیست تیم ملی غنا به خاکاین کشور انداخت که گامی شایان توجه به شمار می رود آن هم در سایه بازگشت گفتمانعادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی در جهان عرب و اقدام چندین کشور آفریقایی بهانعقاد ائتلاف های راهبردی با این رژیم. این اقدام الجزایر در دفتر آکنده از حمایتهای رسمی و ملی این کشور از مسئله فلسطین به ثبت رسید، حمایت هایی که هم در محافلعربی و هم در محافل بین المللی صورت می گیرد. 

شاید تاثیر اقدامات فوق الذکر بر روحیه صهیونیستها بیش از عملیات سال 1972 مونیخ است که 21 ساعت به طول انجامید و طی آن، شماری ازمجاهدان فلسطینی تیمی از بازیکنان صهیونیست در المپیک را ربودند تا به این ترتیبدو هدف را محقق نمایند. اول اینکه نسبت به مانع تراشی صورت گرفته در مسیر مشارکتورزشکاران فلسطینی در بازی های المپیک اعتراض کنند و توجه ها را به سمت مسئلهفلسطین جلب نمایند و دوم اینکه خواستار آزادی اسرای فلسطینی در مقابل رهاییورزشکاران صهیونیست بشوند.  

وقتی برخی ورزشکاران عرب به بایکوت حریفانصهیونیست خود روی می آوردند که البته مشابه آن را در اقدام الجزایر یا مخالفتجودوکار بازنده مصری از دست دادن با حریف صهیونیستش می بینیم، فریادهای اعتراض ومحکومیت بلند می شود بدون آنکه جامعه جهانی درک کند یا بفهمد که دلیل این اتفاق چهبوده است. روزنامه های عربی نیز به دنبال مخالفت تیم المپیک لبنان با پذیرفتن تیمرژیم صهیونیستی در اتوبوس خود، نوشتند که رفتار و برخورد غیر محترمانه ای با صهیونیستها صورت گرفته است.

اشغالگران قدس نیز در مقابل (این بایکوت ها) بهموافقت کمیته برگزاری بازی های المپیک با نصب لوح های یادبود برای یازده ورزشکارصهیونیست به هلاکت رسیده در عملیات مونیخ ـ آن هم در تمامی دهکده های محل بازی دربرزیل ـ بسنده نکردند ؛ بلکه «ماری ریگیف» وزیر فرهنگ و ورزش رژیم صهیونیستی بیوههای ورزشکاران به هلاکت رسیده در عملیات مونیخ (در 44 سال پیش) را با خود به برزیلآورده بود تا در مراسم نصب لوح یادبود شرکت کنند، مراسمی که حاضران در آن لباسسیاه به تن داشتند و اسامی ورزشکاران به هلاکت رسیده صهیونیست نیز خوانده شد. وزیرصهیونیست نیز خواستار آن گردید تا در هر جشن افتتاحیه مربوط به بازی های المپیک بهاین حادثه اشاره شود و در هر دوره المپیک، پرچمی سیاه به نشان یادآوری آن ـ به قولاو فاجعه ـ نصب گردد.   

بی تردید، اقدام جودوکار مصری و دیگر ورزشکاران وهنرمندان عرب شرکت کننده در المپیک ریو یک اقدام بی نظیر بود و در حالی صورت گرفتکه برخی دولت های عربی در میدان عادی سازی روابط با رژیم اشغالگر قدس گام هایفراوانی برداشته اند به گونه ای که ارتباط های مستمری میان مسئولان عرب و همتایانصهیونیست شان جریان دارد ؛ البته وضعیت در محافل ملی و مردمی کاملا متفاوت ازشرایط حاکم بر دولتی ها است و مردم همچنان رابطه با تل آویو را یک منکر می دانند.به عنوان نمونه سفر یک هیات از شخصیت های عربستانی به ریاست سرتیپ انور عشقی بهاراضی اشغالی، دست دادن آنها با رهبران و شهرک نشینان صهیونیست و اخبار منتشر شدهمبنی بر اینکه هیات یادشده به دنبال مطالعه امکان عادی سازی روابط است، بحث و جدلهای فراوانی را بر انگیخت. این بحث و جدل ها علی رغم آن صورت گرفت که محافل مردمیدر عربستان، عادی سازی روابط با اشغالگران قدس را از محرمات می دانند و مقاماتدولتی عربستان نیز تاکید کردند که این هیات نماینده دولت نمی باشد.  

درست است که شهابی، جودوکار مصری در رقابت ورزشیشکست خورد ؛ ولی با استنکاف از دست دادن به رقیب صهیونیست، در صدد القای چندینپیام بود. محتوای پیام اول این بود که عرب ها افرادی عزتمند و با شهامت هستند ودست از اصول خویش در قبال آرمان فلسطین بر نمی دارند. پیام دوم این مسابقه مستقیمامتوجه اشغالگران صهیونیست بود. او می خواست به آنها بگوید که خون مردم فلسطینهمچون خون ملت های عربی است و عرب ها رنج فلسطینیان را رنج خود می دانند. هیچ پیریا جوانی این وضعیت را تحمل نمی کند و روحیه ورزشکاری اجازه نمی دهد که ورزشکار بااشغالگران اراضی عربی، محاصره کنندگان ملت فلسطین و حرمت شکنندگان مقدسات عربی واسلامی دست دهد. پیام سوم نیز در واقع سیلی بر صورت عرب ها و دیگر قومیت هایی استکه به عادی سازی روابط با اشغالگران رو می آورند. او می خواست تا به این جماعتبفهماند که عادی سازی به مثابه اعطای چک سفید امضا به اشغالگران در مورد چشم پوشیاز فلسطین است. پیام چهارم او نیز متوجه جامعه جهانی بود که از سیاست های یک بام ودو هوای خود در قبال مسئله فلسطین دست بردارند. او به دنبال جلب توجه افکار عمومیبه این موضوع بود که ملتی در فلسطین هست که در رنج و عذاب به سر می برد و تمامیحقوقش تضییع گردیده است. او می خواست بگوید که باید به رنج های این ملت پایان داد،به روند محاصره مردمانش خاتمه بخشید و ظلمی را که در حقش روا داشته می شود، رفعکرد و ضمن رهاندن آنها از چنگال اشغالگران مجرم، آزادی را به آنها تقدیم نمود و بهتشکیل کشور فلسطینی به مرکزیت قدس شریف کمک کرد.

از آنجایی که فلسطین میدان اصلی درگیری با دشمناست، میدان نخست عادی سازی روابط با دشمن نیز به شمار می رود. بهانه ای که عرب هاو غیر عرب ها برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی مطرح می کنند، یک باربرقراری صلح و بار دیگر حفظ منافع است. آنها (عادی سازان روابط) تمامی خطوط قرمز رازیر پا می گذارند و بعد از هماهنگی با مقامات رژیم صهیونیستی، به دیدن اماکن مقدسموجود در اراضی اشغالی می روند. این جماعت متاثر از تفکرات شیمون پرز هستند کهتمام وقت خود را صرف اشاعه فرهنگ عادی سازی روابط با تل آویو می کند، فرهنگی کهعناوین و چارچوب های آن مشخص است و پرز در همان راستا کار می کند. در مقدمه فرهنگمذکور مقابله با اصول ملی و میهنی عرب ها است که در نظر شیمون پرز، موادی تحریکآمیز به شمار می آید. این مقام صهیونیست از افرادی که با او و طرح خاورمیانه جدیدشهمراهی می کنند، به عنوان پلی برای کشاندن عرب ها به سمت عادی سازی روابط با رژیماشغالگر قدس استفاده می کند.

امیدواریم که عرب ها نیز راه ورزشکار مصری و دیگرهمکاران ورزشکارش را بروند و با هر گونه عادی سازی مقابله کنند، اقدامی که بنای آناندیشه ها، اسطوره ها و پیش بینی های دروغین است و نتیجه پذیرش این تفکرات نیزچیزی جز چشم پوشی از عزت، عظمت، سرزمین و مقدسات عرب ها نیست. فلسطین جزء لا ینفکوطن بزرگ عربی است و مردم فلسطین نیز فرزندان این امت می باشند که سال ها برایآزادی و سرافرازی مسلمانان کوشیده اند.  

لینک کوتاه:

کپی شد