پنج شنبه 01/می/2025

محاصره نوار غزه چه فایده ای دارد؟!

دوشنبه 25-ژوئن-2007

مرکز اطلاع رسانی فلسطین: اقدام واشنگتن، تل آویو و برخی کشورهای منطقه در محاصره اقتصادی نوار غزه یک اشتباه آشکار سیاسی است. امروز وظیفه کشورهای عربی این است که با قدرت وارد عمل شده و مانع از تداوم روند محاصره و تحریم تحمیلی علیه ساکنان نوار غزه شوند. جهان عرب باید تمامی توان خود را برای ایجاد تفاهم و یکدلی میان گروه های فلسطینی به کار گیرد.

در وضعیت کنونی حسنی مبارک، رئیس جمهور مصر منتظر است تا امروز دوشنبه در شرم الشیخ میزبان نشستی با حضور پادشاه اردن، نخست وزیر رژیم صهیونیستی و رئیس تشکیلات خودگردانی باشد که دیگر حاکمیتش عملا محدود به کرانه باختری است. انتظار می رود که فردا سه شنبه و بعد از دیدار مذکور اعضای کمیته چهارجانبه (آمریکا، سازمان ملل، روسیه و اتحادیه اروپا) نیز نشستی را در قدس برگزار کنند. محور این دو نشست پاسخ به این پرسش سخت و بحث برانگیز است که در مقابل جنبش حماس چه باید کرد؟

پاسخ روشنی که تا این لحظه وجود دارد، تصمیم ابومازن، ایالات متحده و همپیمان صهیونیستش برای کنار زدن و مجازات حماس است، آن هم به این بهانه که جنبش مذکور یک گروه تروریستی به شمار می رود ؛ ولی روسیه و شماری از کشورهای عضو اتحادیه اروپا با این تصمیم سه جانبه موافق نیستند و در مورد عاقلانه بودن تداوم روند محاصره تردیدهای زیادی را نشان می دهند. واقعیت آن است که امروز نوار غزه به افزایش مجازات ها نیازی ندارد ؛ بلکه شدیدا به کمک های فوری و گسترده انسانی و همچنین رشد اقتصادی احتیاج دارد.

نوار غزه نیازمند فرودگان و بندر است تا اینکه از آن طریق با جهان خارج ارتباط برقرار کند ؛ همچنانکه به ایستگاه های آب شیرین کن، نیروگاه های تولید برق جدید که جایگزین موارد تخریب شده توسط صهیونیست ها شود و آزادی از وابستگی به منابع انرژی اسرائیل که نمی توان به آنها اعتمادی داشت، احتیاج دارد.

نوار غزه همچنین به ابزارهایی نیاز دارد که به او توان صادرات محصولات داخلی اش از میوه و سبزی گرفته تا گل های زینتی را بدهد و زیرساخت های مناسب برای گردشگری را فراهم سازد تا از این طریق فرصت های شغلی لازم جهت پایین آوردن میزان بالای بیکاری در میان جوانان ایجاد گردد. در این جا بد نیست اشاره ای به این مطلب داشته باشیم که 65 درصد از ساکنان نوار غزه سنی پایین تر از بیست سال دارد و میزان بیکاری نیز در میان ساکنان نوار غزه به 51 درصد می رسد. در این میان اگر کشورهای ثروتمند خلیج برخی از امکانات مالی و سیاسی شان را برای اجرای برنامه های رشد اقتصادی و اجتماعی در نوار غزه صرف کنند، سهم بسیاری را از بین بردن یاس و ناامیدی اهالی نوار غزه داشته باشند ؛ ضمن آنکه حس یاس و ناامیدی منطقه را تحت تاثیر خود قرار خواهد داد.

جامعه بین الملل نیز وظیفه دارد که از اهرم فشار خود برای قانع کردن “اسرائیل” جهت پایان دادن به روند محاصره جائرانه ای که علیه نوار غزه آغاز نموده است، استفاده کند ؛ زیرا در صورت انفجار اوضاع در نوار غزه اولین طرفی که دامنش در آتش آن خواهد سوخت، رژیم صهیونیستی است.

گزارش هایی وجود دارد که ایهود باراک، وزیر جدید جنگ رژیم صهیونیستی در اندیشه به راه انداختن یک حلمه گسترده به نوار غزه است به این امید که بتواند جنبش حماس را نابود کند و این منطقه را دوباره در اختیار مقامات فتح به رهبری ابومازن قرار دهد ؛ ولی امکان موفقیت چنین طرح نظامی کم است. جنبشی که در نهم دسامبر 1987 یعنی بعد از گذشت تنها دو روز از انتفاضه اول شکل گرفته است، ریشه های عمیقی در دل جامعه غزه دارد و بیستمین سال حیات خود را می گذراند و بر این اساس، اگر اسرائیل دست به حمله گسترده به نوار غزه بزند، با یک جنبش سیاسی نظامی رو به رو خواهد شد که شدت درگیری اش با آن دست کمی از جنگ تابستان امسال حزب الله نخواهد داشت.

اگر تحریم نوار غزه را یک اشتباه سیاسی می دانم به خاطر باور به این مسئله است که افزایش تحریم ها علیه جامعه محرومی با یک میلیون و نیم جمعیت که 79 درصد آنها زیر خط فقر (دو دلار در هر روز) زندگی می کنند، در واقع زیر پا گذاشتن قوانین بین المللی مربوط به حقوق بشر است.

افزایش تحریم ها یک اشتباه سیاسی است ؛ زیرا نتایج عکس به دنبال خواهد داشت و پیامدهای منفی آن تمامی منطقه را در بر خواهد گرفت. مجازات نوار غزه می تواند خشم افکار عمومی منطقه را برانگیزد، باعث افزایش تندروی های گروه های افراطی شود و واکنش های ساکنان کرانه باختری و کشورهای همجوار را بیافزاید. امروز و با نظر به اینکه خاورمیانه خود از شدت تشنج رنج می برد، پس باید از تمامی تلاش ها در راستای کنترل تنش ها و تنشج ها استفاده کرد نه اینکه آتش بر روی نفت ریخت.

این مسئله روشن است که تفکر مقابله با خطر القاعده بر ذهن و اندیشه واشنگتن حکمفرما است ؛ چرا که این سازمان از سویی تهدیدی جدی برای این کشور و اقمارش به شمار می رود و از سویی دیگر از حمایت قبایل مستقر در امتداد خط مرزی افغانستان و پاکستان برخوردار است، جای پای خود را در عراق محکم کرده است و فعالیت های خود را در بخش های دیگر جهان ادامه می دهد که از آن جمله می توان به منطقه شمال آفریقا، صحرای آفریقا، شرق مدیترانه یعنی کشورهای هم مرز با اسرائیل اشاره کرد. در این میان نکته ای که آمریکا هیچ توجهی به آن ننموده، این حقیقت است که اندیشه ملت ها تنها مانعی است که می تواند سدی برای فعالیت ها و عملیات های القاعده باشد ؛ پس باید گفت که تلاش برای افزایش تنش در کشورهای مختلف از سوی واشنگتن در واقع خدمت به اهداف سازمان القاعده است.           

لینک کوتاه:

کپی شد