بنیامین نتانیاهو، رهبر جبهه اپوزسیون اسرائیل در صدد بهره گیری از فرصتی است که به دنبال وعده ایهود اولمرت، نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس مبنی بر کناره گیری از قدرت بعد از انتخاب ریاست حزب کادیما به وجود آمده است.
این چهره صهیونیستی در حال حاضر برای تحقق دو هدف می کوشد: ابتدا اینکه مانع از موفقیت جانشین اولمرت در حزب کادیما در تشکیل یک کابینه جایگزین شود و اوضاع را به سمت انتخابات زودهنگام سوق دهد و از سوی دیگر، به هر اقدام سیاسی و نظامی که اولمرت پیش از ترک منصبش انجام می دهد، مهر غیرقانونی بودن بزند.
رهبر حزب لیکود از نزدیک شاهد درگیری رو به تشدید رهبران کادیما بر سر جانشینی اولمرت است و به خوبی می داند که رهبران این حزب از تصمیم اولمرت برای کناره گیری از قدرت استقبال کردند ؛ ولی در عین حال تیغ مخالفت به روی همدیگر می کشند و در صدد جلوس بر کرسی نخست وزیری می باشند.
امروز چهار تن از رهبران حزب کادیما برای تصدی منصب ریاست می کوشند و به رقابت می پردازند ؛ ولی رقابت اصلی میان زیپی لیونی، وزیر امور خارجه رژیم اشغالگر قدس و شائول موفاز وزیر راه و ترابری این رزیم است.
در نظرسنجی که از هواداران حزب کادیما انجام شد، لیونی ـ با اختلافی اندک ـ در سکویی بالاتر از موفاز قرار داشت ؛ ولی برخی تحلیلگران معتقدند دور از نظر نیست که موفاز به خاطر توان حزبی خود و نیز تیم معاونانش که از تجربه فراوانی در زمینه بازی های حزبی برخوردارند، پیروزی را از آن خود سازد.
کاملا روشن است که جانشین اولمرت در حزب کادیما در اولین گام برای تشکیل کابینه جدید تلاش می کند یعنی همان کاری که نتانیاهو از آن هراس دارد.
اگر سهم لیونی در انتخابات ریاست حزب کادیما پیروزی باشد، از شانس چندانی برای تشکیل یک کابینه جایگزین برخوردار نخواهد بود ؛ زیرا احزاب مذهبی صهیونیستی به ویژه شاس در خصوص پیوستن به کابینه ای که ریاستش را یک زن بر عهده دارد، شتابی به خرج نمی دهند.
احزاب مذهبی صهیونیستی که نقش تعیین کننده ای را در دولت های مختلف دارند، هرگز علاقه ای به حضور یک زن در مقام ریاست دولت نداشته و تردید فراوانی را نسبت به توانایی وی در اداره امور دارند، به ویژه در شرایط کنونی که اسرائیل با بحران های پیچیده امنیتی رو به رو است. ضمنا احزاب مذکور معتقدند که زیپی لیونی شریک اصلی اولمرت در شکست اسرائیل در جریان جنگ دوم لبنان بوده است.
در صورتی که لیونی موفق به تشکیل کابینه جدید نشود، دیگر هیچ گریزی از انحلال کنست و برگزاری انتخابات زودهنگام وجود ندارد.
اگر سهم موفاز از انتخابات ریاست حزب کادیما پیروزی باشد، شانس بیشتری را نسبت به رقیب خود برای تشکیل کابینه دارد و این امکان برایش هست که ائتلاف کنونی را حفظ نماید ؛ زیرا حزب شاس به خاطر ریشه های شرقی موفاز، از او حمایت می کند و وی نیز بارها آمادگی خود را برای افزایش بودجه نهادهای دینی و آموزشی اعلام کرده است.
از سوی دیگر، چیزی که باعث افزایش شانس موفاز برای تشکیل دولت می شود، آن است که وی به خاطر سابقه نظامی اش در نظر بسیاری از افراد چهره ای شایسته برای هدایت اسرائیل در عصر مشکلات امنیتی به شمار می رود.
با وجود آنکه نظرسنجی ها حکایت از آن دارد که در میان رهبران احزاب صهیونیستی، نتانیاهو از محبوبیت بیشتری برخوردار است ؛ ولی همین نظرسنجی ها نشان می دهند که فاصله میان لیونی و نتانیاهو در جدول محبوبیت ها بسیار کم است.
به هر رو، نتانیاهو برای آنکه توان جانشین اولمرت برای تشکیل کابینه را هر چه پایین تر ببرد، اعلام کرد که حزب متبوعش (لیکود) هرگز در دولت جدید شرکت نمی کند و بر انحلال کنست و برگزاری انتخابات جدید تاکید دارد. رهبر حزب لیکود همچنین تحرکات گسترده ای را برای اقناع رهبران معنوی جنبش شاس به امتناع از حضور در کابینه ای که جانشین اولمرت تشکیل می دهد، آغاز کرده است.
در این نکته هیچ تردیدی نیست که پیروزی قابل پیش بینی نتانیاهو در انتخابات پارلمانی آتی ضربه ای سنگین برای رهبران تشکیلات خودگردان و برنامه های سیاسی رئیس این نهاد و تشکیلات به شمار می رود.
درست است که ابومازن در هر مناسبتی به این نکته اشاره می کند که دو سال مذاکره و تماس های پنهانی با دولت اولمرت هیچ نتیجه ای به دنبال نداشته است ؛ ولی با روی کار آمدن نتانیاهو دیگر اسرائیل هیچ گونه انعطافی از خود نشان نمی دهد تا محمود عباس به بهانه آن توان تداوم بخشیدن به برنامه های سیاسی اش را داشته باشد.
باید در مورد نتانیاهو این نکته را مد نظر قرار داد که وی مخالف هر گونه مذاکره با فلسطینیان در خصوص مسائل نهایی یعنی سرنوشت قدس، آوارگان و مرزها می باشد و معتقد است که هرگز نباید به فلسطینیان فرصت تشکیل یک کشور مستقل را داد.
رهبر حزب لیکود از توان تبلیغاتی خود برای ایجاد هراس در وجود صهیونیست ها نسبت به تشکیل کشور فلسطینی استفاده می کند و دائما این عبارت را تکرار می کند که ما هرگز اجازه نمی دهیم در فاصله چند صد متری قدس، پایگاهی برای اسلامگرایان تندرو شکل گیرد.
به اعتقاد این چهره صهیونیستی تنها روش سیاسی مناسب برای برخورد با فلسطینیان، ایجاد یک دولت خودگردان با حضور اردن است. وی اخیرا و چندین بار گفته است که باید اردن مسئولیت اداره امور را در کرانه باختری بر عهده گیرد و اسرائیل نیز 70 درصد از مساحت منطقه مذکور را به تصاحب خود درآورد.
مسئله ای که امروز بیش از هر چیز دیگری فلسطینیان و عرب ها را تهدید می کند، افکار نتانیاهو نیست ؛ بلکه احزاب حاضر در ائتلاف کابینه است. یکی از شرکای نتانیاهو ـ در صورت پیروزی ـ حزب تندروی “اسرائیل، خانه ما” می باشد که هدایت آن را افیگدور لیبرمن راستگرا بر عهده دارد. این چهره تندرو و راستگرا بر این امر تاکید می نماید که در دولت نتانیاهو باید منصب وزارت جنگ به او سپرده شود که این امر عرب ها، به ویژه فلسطینیان را با چالش هایی جدی مواجه می سازد ؛ زیرا لیبرمن بر هیمنه کامل یهودیان بر مسجدالاقصی و جلوگیری از حضور مسلمانان در این مسجد مبارک تاکید دارد و مدعی است که مسجدالاقصی بر ویرانه های معبد سلیمان بنیان نهاده شده است و از این رو، نباید به مسلمانان اجازه ورود به آنجا را داد.
رهبر حزب “اسرائیل، خانه ما” خواستار ترور تمامی رهبران گروه های مقاومت فلسطینی است و می گوید که باید مناطق مسکونی فلسطین را بمباران کرد و دولت حماس را از بین برد.
این چهره تندرو و راستگرای صهیونیستی پیش از اینها بمباران سد عالی مصر و نیز هدف قرار دادن قصر ریاست جمهوری سوریه در دمشق را خواستار شده بود.
به هر حال نتایج چرخش قدرت در رژیم صهیونیستی هر چه که باشد، باز هم نباید فلسطینیان و عرب ها به آن دل ببندند ؛ زیرا دیگر این نکته بر همگان روشن شده است که اگر نتانیاهو می دانست در مقابل خود یک جبهه یکپارچه عربی را دارد که نه تنها مخالف افکارش است، بلکه از تمام تلاشش برای مبارزه با آنها استفاده می کند، دیگر جرات طرح چنین افکاری را به خود نمی دادد.