گمراهسازی اخیر دادگاه مرکزی رژیم صهیونیستی در قدس اشغالی که چند روز پس از صدور حکم جایز بودن عبادت یهودیان در داخل مسجد الاقصی، این حکم را لغو کرد، نوعی از حیلهبازی و فریبکاری این رژیم است که باید به دقت به آن توجه داشت.
دادگاه مرکزی قدس اشغالی هفته گذشته عبادت یهودیان در داخل مسجد الاقصی را اقدامی مشروع خواند و چند روز بعد این حکم را لغو کرد، هرچند که برپایی مراسمهای دینی یهودیان در مسجد الاقصی عملا پیاده شده و در حال اجراست.
دشمن صهیونیستی تلاش میکند تا نبرد بر سر مسجد الاقصی را در عرصه آگاهی و هوشیاری از طریق بازتعریف جایگاه این مکان مقدس از نظر ما به نفع خود یکسره کند تا ما به طور ریشهای وارد این نبرد نشویم بلکه آنگونه که این رژیم میخواهد و برای ما تعیین میکند، وارد آن شویم.
1ـ بازتعریف وضعیت موجود: خبری که در مورد لغو حکم دادگاه صهیونیستی منتشر شد و به موجب وضعیت حاکم بر مسجد الاقصی از سال 1967، حق بازدید برای یهودیان و عبادت برای مسلمانان در مسجد الاقصی مورد تاکید قرار گرفته که این کاملا اشتباه است و دقیقا همان تعریف صهیونیستها از وضعیت حاکم بر مسجد الاقصی است.
وضعیت حاکم بر قدس در قوانین بینالمللی یعنی اینکه مقدسات فلسطین و در راس آنها مسجد الاقصی به همان شیوهای باقی بماند که قبل از 1967/6/5 بوده است، یعنی اینکه مسجد الاقصی یک مکان کاملا اسلامی است و هیچ ارتباطی به هیچ دین دیگری ندارد، اما صهیونیستها وضعیت حاکم بر مسجد را همانی میدانند که “موشه دیان” وزیر جنگ اسبق تندرو آنها پس از جنگ اعلام کرد؛ یعنی اقداماتی ارادی که هر وقت رژیم صهیونیستی بخواهد میتواند آن را تغییر دهد.
2ـ از بازدید به عبادت: تعرض صهیونیستها به مسجد الاقصی تحت عنوان “زیارت” از 2003/8/21 آغاز شد و دشمن صهیونیستی طی سالیان متمادی تلاش کرد تا به حق بازدید یهودیان از مسجد الاقصی مشروعیت ببخشد تا اینکه توانست به حمایت و مشروعیتی از جانب آمریکا در مورد تفاهمات بزرگی که 2015/10/24 در امان اعلام شد و دولت اردن هم به عنوان مسئول رسمی نظارت بر مقدسات قدس به موجب قوانین بینالملل در مقابل آن سکوت کرد، دست یابد. صهیونیستها این را دستاوردی دائمی برای خود میدانند تا جایی که وضعیت حاکم بر مسجد الاقصی از نظر آنان یعنی حق بازدید برای یهودیان در مقابل حق عبادت برای مسلمانان، حال آنکه این تعریف هیچ سند و مشروعیتی ندارد.
امروز صهیونیستها میکوشند تا از مرحله بازدید به عبادت منتقل شوند و به آن مشروعیت ببخشند تا مسجد الاقصی مکان مقدس هم مسلمانان و هم یهودیان باشد و از طریق عبادات و مراسمهای توراتی خود معبد کذایی و دروغین را به شیوهای معنوی پایهگذاری کنند، ولو ساختمانهای موجود همچنان ساختمانهای مسجد الاقصی باشد، البته صهیونیستها به ویژه در ایام اعیاد یهودی عملا در این مسیر قدم برداشتند و دشمن صهیونیستی با وجود شتاب زیادی که در این زمینه داشته، درصدد مشروعیتبخشی تدریجی به عبادت یهودیان در مسجد الاقصی است.
قبل از این دو تجربه، تلاشهای دشمن صهیونیستی برای بازتعریف مسجد الاقصی با تکیه بر از بین رفتن مفهوم آن بین مسلمانان بود. طبق تعریف صهیونیستها، مسجد الاقصی صرفا مسجد قبلی و قبه الصخره است اما محوطههای مسجد اسم دیگری دارد و از نظر آنها به عنوان حرم شریف یا “کوه هیکل” شناخته میشود که به باور آنها تقدسی برای مسلمانان ندارد اما برای یهودیان مقدس است، بنابراین حداقل این محوطهها باید تقسیم شود. آنها حتی مدعی هستند که این تقسیم تازه کار خوبی از سوی صهیونیستهاست که بر خلاف مسلمانان، محوطههای مسجد الاقصی را مکانی مقدس میدانند.
البته این همان تعریف ذکر شده در معامله قرن و توافقنامههای ابراهیم (عادیسازی روابط برخی کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی) است، حال آنکه در حقیقت مسجد الاقصی یعنی تمام مساحتهای آن اعم از دیوارها و محوطههای باز و ساختمانهای مختلف آن.
در نهایت باید گفت که دادگاههای اسرائیلی هیچ مشروعیت و صلاحیتی برای رسیدگی به امور مربوط به مسجد الاقصی و مقدسات قدس ندارند و از نظر حقوقی و قانونی نیز احکام صادره از این دادگاهها هیچ ارزش و اعتباری ندارد، اما صرفا ابزاری برای اجرای طرحهای دشمن صهیونیستی هستند و از همین رو، باید احکام و تصمیمات این دادگاهها پیگیری شود تا بتوان با آن آنگونه که لازم است، مقابله کرد.
