صرفنظر از سخنان بیهوده ای که قرار است دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در جریان سفرش به منطقه و دیدارهایش با سران کشورهای عربی و مسلمان که از هر سو روانه ریاض شده اند، بیان کند، می توان گفت که هدف اصلی ترامپ در این سفر تبدیل این دیدارها به نقطه عطفی در زمنه مشروعیت بخشی به ذوب شدن اسرائیل با کشورهای عربی و تشکیل یک مجموعه بین المللی و ائتلافی جدید است که ماموریت اصلی آن مقابله با ایران و جنبش های اسلامی سنی؛ اعم از سیاسی و جهاد خواهد بود. بر اساس منطق ترامپ، تشکیل این مجموعه و فراهم شدن زمینه فعالیت علنی آن نیازمند عادی سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل است.
واضح است که ترامپ سعی در فراهم کردنتوجیهات لازم برای نظام های عربی به منظور پذیرش عادی سازی روابط با اسرائیل رادارد و در همین راستا، مدعی خواهد شد که این عادی سازی روابط، مقدمه ای برای تحقق”معامله قرن” خواهد بود که امضای آن باعث حل منازعه میان ملت فلسطین ورژیم صهیونیستی خواهد شد. به عبارت دیگر، ترامپ می خواهد قبل از این معامله، عرب ها را مجبور به تقبل پیش پرداخت آنکند.
متاسفانه، برخی نشانه ها حاکی از این استکه ماموریت ترامپ آسان و حتی ساده تر از آن خواهد بود که خیلی از افراد خوشبین درواشنگتن و تل آویو فکرش را می کنند. اگر ادعای روزنامه “وول استریتژورنال” آمریکا که روزنامه های صهیونیستی هم آنرا تایید کرده بودند، درستباشد، سران کشورهای عربی عملا از مفاد طرح صلح عربی به منظور حل منازعه با رژیمصهیونیستی هم عقب نشینی کرده اند. بر اساس این افشاگری، طرف های عربی از شروطی کهدر قالب این طرح برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی وضع کرده بودند، عقبنشینی کرده اند و دیگر در قبال عادی سازی روابط، خواهان عقب نشینی این رژیم ازاراضی اشغالی و موافقت با تاسیس کشور فلسطین نیستند، بلکه همان تعلیق ساخت و سازدر شهرک های دور دست واقع در خارج از مناطق صهیونیست نشین بزرگ در کرانه باختری همکافی است. اگر آنچه نقل شده است، دقیق باشد، بدین معناست که عرب ها نه تنها بهرژیم صهیونیستی حق تداوم توسعه شهرک های صهیونیست نشین بزرگ را که 80 درصد از شهرکنشینان صهیونیست را در خود جای داده اند، می دهند، بلکه با عادی سازی رایگانروابط، به آن پاداش هم می دهند.
مبادرت کشورهای عربی به چنین اقدامی،ضربه ای به نهادهای بین المللی مانند اتحادیه اروپا است که همواره ساخت و ساز درشهرک های صهیونیست نشین بزرگ را محکوم کرده اند. شکی نیست که چنین مساله ای سیلیمحکم به برخی گروه های سیاسی و شخصیت های فرهنگی صهیونیست که با دولت راستگرایتندروی صهیونیستی به نخست وزیری بنیامین نتانیاهو مقابله کرده و آنرا به تهدیدمنافع رژیم صهیونیستی از طریق توسعه شهرک سازی متهم می کنند. این اقدام همچنینباعث تقویت گفتمان جریان راست رژیم صهیونیستی و باعث طولانی تر شدن مدت بقای آن درراس قدرت تا مدت نامعلوم خواهد شد؛ چرا که در این شرایط می تواند شهرک نشینانصهیونیست را متقاعد کند که خط تندروی انتخاب شده از سوی این دولت؛ بدون اینکه تلآویو مجبور به امتیازدهی های واقعی شده باشد، به ثمر نشسته است.
اما به نظر می رسد پیش پرداخت هایی کهبرای فلسطینیان در قالب این “معامله قرن” تعیین شده است، غیرقابلقبول است و نهایی هم نیست. با وجود اینکه ترامپ علنا هم اعتراف کرد که اطلاعاتارائه شده از سوی تیم اطرافیانش درباره حجم همکاری های امنیتی تشکیلات خودگردانفلسطین با رژیم صهیونیستی، باعث تعجب او شده است، وی باز هم خواستار ارائه تضمینهای لازم برای “خشکاندن منابع تروریسم” و جلوگیری از عضویت فلسطینیان درگروه های مقاومتی شده است. بر اساس معیارهای اسرائیلی مورد تاکید دولت ترامپ درزمینه خشکاندن منابع تروریسم، تشکیلات رام الله باید تبلیغات به اصطلاح منفی خودعلیه اسرائیل در شیوه های آموزشی و رسانه ها و مساجد را متوقف کند. دولت ترامپهمچنین در راستای منطقه صهیونیستی ـ آمریکایی و در راستای تلاش برای جلوگیری ازعضویت فلسطینیان در گروه های مقاومتی، خواستار قطع حقوق و مستمری خوانده های شهدا،اسرا و مجروحان شده است.
واقعیت این است که ترامپ و اطرافیان ویبر اساس همان نگاه برتری جویانه نسبت به عرب ها و فلسطینیان، هیچ گونه حساسیتینسبت به درخواست چند روز قبل “بزلال اسمورتیچ” نایب رئیس کنست صهیونیستیدر زمینه اخراج فلسطینیان از اراضی خود از طریق کشتار زنان و کودکان طبق فتوایخاخام “موشه بن میمون” در قرن 12، از خود نشان نداده اند.
اما اگر عرب ها و فلسطینیان در مرحله قبلاز انجام این معامله مجبور به تقبل این خواسته ها شوند، صهیونیست ها پس از امضایآن چه تعهداتی بر عهده خواهند داشت؟ پاسخی که “دیوید فریدمن” سفیر جدیدآمریکا در فلسطین اشغالی و یکی از نزدیک ترین افراد به ترامپ، به این سوال می دهد،نشان می دهد که دستاورد عرب ها و فلسطینی ها در قبال این پیش پرداخت دقیقا”سراب”ی بیش نخواهد بود. انتظار می رود که این اظهارات فریدمن باعث بهصدا درآمدن زنگ خطر در مراجع تصمیم گیری جهان عرب شود؛ چرا که وی تاکید کرده بودترامپ هیچ طرح یا ایده ای برای عملی کردن “معامله قرن” که طرف های زیادیدرباره آن هشدار داده اند، ندارد، اما در مقابل متعهد به عدم اعمال هر گونه فشاریعلیه رژیم صهیونیستی به منظور پذیرش هر مساله ای است.
آنچه باعث افزایش شک و تردیدها دربارهخروجی های نهایی “معامله قرن” می شود، این اظهارات فریدمن است که«اسرائیل در قبال این معامله، ملزم به ارائه هیچ گونه امتیازی نخواهد بود.»
اما، اگر همه این مسائل را هم نادیدهبگیریم، آنچه باعث تاسف و ناراحتی است، این است که سران عرب که همه امیدهای خود رابه ترامپ معطوف کرده اند، توجه چندانی به بازتاب های رسوایی هایی که در آن دستدارند و می تواند خیلی زود به حیات سیاسی آنها پایان دهد، نمی کنند. البته اینواقعیت ها تا قبل از تقبل این پیش پرداخت ها توسط نظام های عربی و تشکیلاتخودگردان فلسطین به ریاست محمود عباس به امید تحقق معامله ای که هرگز به مرحلهاجرا درنخواهد آمد، فاش نخواهد شد.
به هر حال، هر گونه امتیازدهی رایگان طرفهای عربی به دولت راستگرا و افراطی رژیم صهیونیستی با هدف تقرب به درگاه ترامپ!نتایج عکسی به همراه خواهد داشت و جز باعث تقویت جایگاه ایران در منطقه و تامینسوخت بیشتر برای ماشین تبلیغاتی آن نخواهد شد.