هرچند رژیم صهیونیستی با موضعی که در قبال حمله روسیه به اوکراین اتخاذ کرده، سعی دارد خود را همچون بازیگری آزاد در اتخاذ یک سیاست بیطرفانه یا تغییر آن در آینده نشان دهد، اما اگر بخواهیم دقیقتر به این مسئله بنگریم، درمییابیم که این سیاست بیش از هر چیز مبتنی بر منافع این رژیم در آینده نزدیک یا دور است.
در شرایط کنونی میتوان گفت که جنگ اوکراین مزیتهایی برای رژیم صهیونیستی دارد که در اینجا به بررسی بخشهایی از آن میپردازیم. البته این بدان معنا نیست که وضعیت کنونی صرفا منحصر در فرصتها خواهد بود و در آینده هیچ زیان و ضرری متوجه این رژیم نخواهد بود.
شاید اولین مزیت جنگ اوکراین برای رژیم صهیونیستی، افزایش درخواستها به ویژه از جانب اروپا برای خرید تولیدات و صنایع امنیتی و نظامی اسرائیلی اعم از بخش دولتی یا خصوصی باشد.
طبق گزارشهای روزنامه اقتصادی اسرائیلی “دمارکر”، صنایع نظامی و امنیتی اسرائیلی در شرایط فعلی وضعیت خوبی دارد که یکی از دلایل آن این است که اولاف شولز صدراعظم آلمان همزمان با سفر اخیرش به فلسطین اشغالی اعلام کرد که کشورش مبلغ یک میلیارد یورو از بودجه سال 2020 خود را برای تقویت توان نظامی ارتش آلمان اختصاص خواهد داد و بودجه دفاعی آلمان به صورت دائم افزایش خواهد یافت تا به 2 درصد از تولید ناخالص ملی این کشور برسد. وی پیشنهاد داده که این مسئله در قانون اساسی آلمان نیز به طور دائم تثبیت شود.
به گفته مسئولان صنایع امنیتی رژیم صهیونیستی، اخیرا حجم درخواستهای رسیده به آنها از جانب اروپا به ویژه کشورهای همجوار روسیه و نزدیک به کانون جنگ همچون بلغارستان، چک، رومانی، اسلواکی، سوئد و مجارستان بیسابقه و جنونآمیز بوده است و این کشورها به دنبال خرید فوری پهبادها، سامانهها و ابزارههای جنگ الکترونیک، سیستمهای مراقبتی، نظارتی و ارتباطی هستند.
یک منبع بلندپایه در صنایع نظامی رژیم صهیونیستی گفته که اروپاییها پس از جنگ کنونی دریافتهاند که منبع خطر تغییر کرده است. اگر آنها در گذشته فکر میکردند که بزرگترین خطر برای آنان چین است و روسیه را چندان به حساب نمیآوردند، اکنون دریافتهاند که تهدید و خطر اصلی از سوی هر دو طرف چین و روسیه و شاید هم ناشی از دست به یکی کردن آنهاست، چرا که جنگ در اوکراین پس از دیدار روسای جمهوری روسیه و چین در جریان بازیهای المپیک زمستانی پکن آغاز شد.
از آن زمان، در پی تهدیدات چین علیه تایوان تنش رو به افزایش بوده است. به گفته این مسئول بلندپایه صنایع امنیتی اسرائیلی، صرف این مسئله، فرصتی بینظیر را مقابل رژیم صهیونیستی و صنایع امنیتی آن قرار داده و امکان بهرهبرداری از این شرایط در آینده بسیار بیشتر هم خواهد شد.
البته ناگفته نماند که رژیم صهیونیستی به این مسئله صرفا از دید اقتصادی هرچند که اهمیت زیادی دارد، نمینگرد، بلکه از این طریق به دنبال یافتن شرکا و همپیمانانی در مواضع سیاسی خود در قبال قضیه فلسطین و البته در عرصه منطقه است، همانگونه که از ورای قراردادهای امنیتی خود با برخی دولتهای سایه در اقصی نقاط جهان نیز به دنبال تحقق این امر است.
دومین مزیت برای رژیم صهیونیستی، سرازیرشدن مهاجران یهودی از اوکراین، روسیه و دیگر نقاط اروپا به فلسطین اشغالی است. اینجا لازم است این مسئله را یادآور شویم که رژیم صهیونیستی در رابطه با امنیت داخلی خود اهمیت ویژهای برای بعد جمعیتی قائل است.
این رژیم در رابطه با مسئله جمعیت، ابزارهای متعددی را تحت پوشش حفظ امنیت داخلی خود بکار میگیرد، از جمله: تصویب قوانین و دستورالعملهایی برای تضمین هویت یهودی خود و در راس آن قانون بازگشت، قانون شهروندی و قانون قومیت.
دومین مورد در پیش گرفتن سیاستهای سختگیرانه در رابطه با ویزای ورود به اراضی اشغالی تحت نظارت وزارت مسکن، مهاجرت و سرویسهای امنیتی است. سوم احداث دیوارهای نژادپرستانه است که بارزترین آن دیوار حائل در کرانه باختری است. مورد چهارم تقویت روابط با اقلیتهای یهودی در سرتاسر جهان و تشویق یهودیان به مهاجرت به فلسطین اشغالی است.
برای این منظور، دو وزارتخانه مشغول به فعالیت هستند، نخست وزارت مهاجرت و جذب مهاجر و دوم وزارت امور اسرائیلیهای مقیم خارج که در کنار آنها آژانس جهانی یهود نیز فعالیت دارد. در کنار این مسائل باید به این حقیقت نیز اشاره کرد که توازن جمعیتی بین یهودیان و فلسطینیان از نظر “اسرائیل” در رابطه با مرزهای دائمی دولت رژیم صهیونیستی چه در چارچوب مذاکرات با فلسطینیان یا در رابطه با اصل گفتمان سیاسی اسرائیلی با جهانیان از اهمیت ویژهای برخوردار است.
