کرانه باختری به یاد ندارد که در آن دریایی بوده باشد چرا که منطقهای جغرافیایی مملو از کوهها، دشتها و درهها و همچنین برکههایی است که زمستان در آنها آب جمع میشود، علاوه بر آنکه دارای چشمههای آب و چاههایی است که ساکنان خود را از مراکز شیرین سازی آب بی نیاز میکند. لذا اهالی کرانه باختری به ساخت بنادر یا موج شکن برای مقابله با موجهای سهمگینی که به کشتیها و قایقهای صیادی مردم ضربه وارد میکند نیازی ندارد. بنابراین سوال متبادر به ذهن آن است که چه عاملی باعث شده دشمن اسرائیلی عملیات کنونی خود علیه مقاومت در کرانه باختری را «عملیات موج شکن» نامگذاری کند؟ در پاسخ به این سوال میگوییم ما اعتقاد داریم آنچه دشمن را به این نامگذاری سوق داده مواجهه دشمن با غرش مقاومت در کرانه باختری است، امواج مقاومت که طولانی شده و ارتفاع آن افزایش یافته ضربات خود را در بنی براک، خیابان دزنگوف، بئر السبع و الخضیره به کشتی دشمن وارد میکند، لذا دشمن برای ایجاد یک موج شکن که بتواند این امواج را دفع کند اقدام نمود تا این امواج به آنها نرسد چرا که انتظار میرود خساراتی در پی داشته و کشتیها را واژگون نماید. اما در مقابل این دشمن فراموش کرده که هنرهای ورزشی پیامدهایی به دنبال دارد و دیوانگانی که به دنبال خطر بوده و عاشق جریان یافتن آدرنالین در خون خود هستند همیشه در معرض خطر قرار دارند لذا آنها این هنر را به فرصتی برای تفریح و مقابله با فشارهای ناشی از مشکلات زندگی و مسائل روزمرهای که با آن مواجه هستند مبدل ساختهاند. بنابراین در ورزش موج سواری – اصطلاحی تشکیل شده از دو کلمه سواری + موج (رکوب + موج، رکمجه) است و اشاره به ورزشی دارد که در آن با استفاده از تختههای مخصوص بر روی موجهای دریا حرکت کرده به سوی ساحل سواری میکنند –ورزشکاران برای سواری بر موج و استفاده از هیجان و ارتفاع قوس آن داوطلب میشوند تا در امنیت کامل به هدف خود برسند. برای اینکه ورزشکاران طعمه اشتباه محاسباتی و ارزیابی نشوند آنان میدانند روی کدام موج سواری کرده و در برابر کدام موج باید بدون وارد شدن صدمه خم شوند، همچنانکه میدانند چه بادی تولید چنین موجهایی کرده و از چه سمتی شروع به وزیدن مینماید و با چه سرعتی امکان بهرهبرداری از آن برای موج سواری وجود دارد، علاوه بر آنکه میدانند چه بادی میتواند سونامی تولید کند که در آن صورت باید به محلی مرتفع رفته تا از خطرات و ویرانیهای آن در امان باشند. لذا در اینجا اطلاعات و دادههایی وجود دارد که فقدان آن موج سوار را در معرض مرگ قرار داده و با دسترسی به آنها میتواند از دریا و موج آن برای رسیدن امن به خشکی استفاده نماید.
این مقاله در پی بررسی «موج شکن» دشمن است و اینکه چگونه امواج دشمن میتواند مورد استفاده ورزشکاران (یا همان نیروهای مقاومت) کرانه باحتری (موج سواری آنها) قرار گیرد، آنها بر امواج دشمن سوار شده و داوطلبانه از آن استفاده میکنند و به جای آنکه خود را در دل این موجها هلاک سازند در بهترین حالات تنها مجروح خواهند شد. در ابتدا به ابزارهای دشمن برای تولید چنین موجهایی و اقدامات زمینه ساز چنین عملکردی پرداخته میشود چرا که با این بررسی میزان قدرت امواج تولید شده قابل پیش بینی خواهد بود حتی اگر سواری بر این موجها سخت بوده و یا سرمایه گذاری بر آن امکان پذیر باشد. همچنین اهداف دشمن برای ایجاد این امواج و اقدامات تاکتیکی و عملیاتی آن که قبل و حین حرکت و پیشروی در مناطق کرانه باختری انجام میشود مورد بررسی قرار خواهد گرفت. پس از آن اهداف ملی این عملیات و فرصتهای به وجود آمده از این امواج مورد بحث قرار گرفته و در پایان به این مساله میپردازیم که چگونه میتوان ورزش موج سواری را انجام داد به نحوی که تهدید به فرصت تبدیل شود.
الف- ابزارهای اقدام دشمن برای ساخت موج شکن: دشمن تعداد زیادی از نیروهای نخبه و نیروهای نظامی فعال خود را در منطقه تحت مسئولیت تیپ شمال زیر مجموعه لشگر 877 مستقر نموده که مسئول منطقه کرانه باختری بوده و این لشگر نیز تحت فرماندهی منطقه میانی ارتش دشمن قرار دارد. از جمله این یگانها عبارتند از:
1- تیپ منطقهای مناشیه: این واحد نظامی به تیپ جنین شهرت داشته که حوزه استحفاظی آن مناطق شمالی کرانه باختری است. اشاره به این نکته لازم است که دیگر یگانهای مشارکت کننده در عملیات موج شکن در مناطق استحفاظی این تیپ در هماهنگی با فرماندهی آن اقدام میکنند.
2- یگان شایطیت 13: یگان کماندوهای ویژه نیروی دریایی اسرائیل به طور دائم در پایگاه دریایی عتلیت استقرار داشته و مستقیماً تحت فرماندهی نیروی دریایی قرار دارد.
3- یگان الیمام: نیروهای ویژه پلیس اسرائیل که در مقابله با مقاومت تخصص دارند و به طور ویژه در زمینه رهایی گروگان در مرزهای رژیم صهیونیستی فعالیت داشته و تعداد آنها 200 نفر ارزیابی میشود.
4- یگان دوفدوفان (مستعربین): یگانی از نیروهای ویژه یگانهای نخبه ارتش اسرائیل که از اولین یگانهای ویژه عمل کننده در اراضی فلسطینی در انتفاضه الاقصی به شمار میرود.
5- یگان یسام: افراد این یگان افراد فارغ التحصیل از یگانهای متعدد رزمی ارتش اسرائیل بوده و تنها به ضرب و شتم تظاهرات کنندگان پرداخته و گوش شنوا برای سخن هیچ فردی ندارند و تنها بدون سوال و جواب اقدام به ضرب و شتم مستقیم مینمایند، آنها هنگام انجام ماموریتهای خود لباسهایی آبی رنگ به تن دارند.
6- یگان یمام: یک یگان شبه نظامی اسرائیلی در پلیس مرزی اسرائیلی است که آموزشهای سطح بالایی دریافت کردهاند. این یکی از یگانهای چهارگانه ویژه پلیس مرزی اسرائیل در کنار یگانهای یاماس، یاماگ و ماتیلان است. تعداد افراد این یگان 200 نفر ارزیابی شده و به «یگان رزمی مقابله با تروریسم» نیز شناخته میشود. این یگان ویژه زیر مجموعه پلیس اسرائیلی بوده و متخصص در مقابله با مقاومت است و به طور ویژه در زمینه آزادی گروگان در مرزهای اسرائیل فعالیت دارد. همچنین این یگان برای ارائه خدمات حراست از شخصیتهای مسئول در اسرائیل و عملیات مبارزه با تروریسم و مقاومت فلسطین در کرانه باختری و نوار غزه مورد استفاده قرار میگیرد.
7- یگان ایگور: یگان پیاده نظام که عملیاتهای جمع آوری اطلاعات انجام داده و یکی از یگانهای ویژه زیر مجموعه تیپ گولانی به شمار میرود همچنانکه متخصص در مقابله با جنگهای چریکی صورت گرفته در برابر نیروهای رسمی ارتش اسرائیل نیز هست.
8- یگان یمّار: یکی از یگانهای مبارزه با تروریسم زیر شاخه پلیس اسرائیل بوده و نسبت به واحد یسام در عملیاتها محوله از تخصص بیشتری برخوردار است و معمولاً اولین یگان حاضر در صحنه عملیاتهای چریکی در اراضی اشغالی است.
9- پلیس مرزی اسرائیل: یکی از شاخههای تقویت شده پلیس اسرائیل بوده که در سال 1949 به عنوان واحد نظامی برای حفاظت از مرزها تشکیل شده است و حضوری پر رنگ در مناطق عربی و فلسطینی دارد.
10- یگان تکیلا: یگان ویژه عمل کننده تحت فرماندهی سازمان امنیت داخلی اسرائیل (شاباک) است. این نامگذاری کنایه از آن است که این یگان در واکنشی سریع پس از دستیابی به نیروهای مقاومت در صحنه عملیات حاضر شده و برای حذف آنان اقدام مینماید. محور اقدامات این یگان حذف و ترور فوری نیروهای مقاومت فلسطینی در کرانه باختری پس از کشف مکان آنان بر اساس دادههای اطلاعاتی است.
11- یگان اطلاعاتی 636: یک یگان اطلاعات نظامی میدانی است که به آن «نیتزان/البرعم» نیز گفته میشود که زیر مجموعه لشگر 877 پیاده است. این یگان به طور کلی تحت فرماندهی منطقه میانی ارتش اسرائیل قرار داشته و سرهنگ «گای بوگانیم» فرماندهی آن را بر عهده دارد.
12- همچنین برای عملیات موج شکن 13 گردان ارتش برای اقدام در کرانه باختری استفاده شدهاند. از این تعداد 6 گردان در مناطق خط تماس کرانه باختری و دو گردان نیز برای تقویت نیروهای اطراف غزه مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین 15 گروهان با استعداد 1300 نیرو از تیپ کوماندوها بکارگیری شده علاوه بر آنکه به شهرک نشینان نیز اجازه حمل سلاح داده شده است.
اینها تقریباً مهمترین یگانهای نظامی مورد استفاده دشمن اسرائیلی برای ایجاد این موج شکن است علاوه بر آنکه این نیروها و دیگر نیروهایی که به طور عادی در مناطق مورد نظر فعال هستند از قدرت جمع آوری اطلاعات با استفاده از پهپادها یا یگانهای نظارتی و نظارت الکترونیک زیر مجموعه نهادهای امنیتی اسرائیلی برخوردار هستند. از جمله این واحدها میتوان به یگان 8200 اشاره نمود که مسئول جاسوسی الکترونیک از طریق جمع آوری سیگنالهای الکترونیک و رمز گشایی از آنها بوده علاوه بر آنکه فرماندهی جنگ الکترونیک در ارتش اسرائیل را نیز بر عهده دارد.
ب- اهداف عملیات موج شکن:
اما در مورد اهداف عملیات موج شکن فرماندهان دشمن تصریح کردهاند که هدف آنان تحقق مجموعهای از اهداف است که در محورهای ذیل ارائه مینماییم. همچنانکه امکان استنتاج اهداف دیگر برای این عملیات امکان پذیر است. اما آنچه در مورد اهداف این عملیات اعلام شده و همچنین نتایج قابل استنتاج از آن عبارتند از:
1- مسدود سازی حفرههای دیوار نژاد پرستانه میان مناطق کرانه باختری و مناطق اشغالی 1948. دولت اشغالگر با اختصاص 360 میلیون شِکل برای مسدود کردن این حفرهها و تکمیل ساخت دیوار به طول 40 کیلومتر در شمال کرانه باختری موافقت کرده است.
2- جلوگیری از به وجود آمدن فرصتهای جدید برای انجام عملیاتهای مجدد پس از عملیاتهای چهارگانه اخیر از طریق انجام عملیات متمرکز خنثی سازی بر اساس تاکید ژنرال کوخاوی فرمانده ستاد ارتش.
3- بازداشت یا حذف نیروهای مقاومت یا خنثی سازی هر گونه اقدام فعالان فلسطینی یا نیروهای مقاومت که نیروهای اسرائیلی در جریان تحرکات یا رزمایشهای خود با آنها در مناطق عملیاتی مواجهه دارند.
4- تقویت عامل بازدارندگی از طریق وحشت آفرینی میان شهروندان و وارد آوردن خسارات مادی توسط این نیروها در مناطق عملیاتی خود هنگام فعالیت در آنها.
5- عملیات حمله و بازرسی از نقاط و اماکنی که احتمال دارد در آنها انبار سلاح یا کارگاه تولید و تجهیز ادوات جنگی مردمی وجود داشته باشد.
6- بررسی آمادگی نیروهای مشارکت کننده در عملیات پس از ورود نیروها به رزمایشها و آموزشهای مختلف.
7- بررسی آمادگی و چگونگی روند هماهنگی میان ساختارهای مختلف مشارکت کننده در این عملیات.
ج- اقدامات تاکتیکی خصمانه
برای تحقق این اهداف دشمن نسبت به انجام اقدامات تاکتیکی ذیل اقدام کرده است:
1- استقرار گسترده در کرانه باختری و در خط تماس میان کرانه باختری و مناطق اشغالی 1948.
2- مسدود سازی حفرههای دیوار حائل میان کرانه باختری و مناطق اشغالی 1948 از طریق ایجاد موانع یا موضعگیری نظامی دستههای رزمی پلیس مرزی و نیروهای زیر مجموعه تیپ منطقهای در اماکنی که این حفرهها وجود دارند.
3- حضور نمایشی در مناطق هدف با نیروهای فراوان به ویژه جنین و اردوگاه این شهر با هدف تاثیر گذاری روحی و معنوی بر ساکنان این مناطق.
4- محاصره روستاها و مناطق مورد نظر و جدا کردن آنها از یکدیگر.
5- قطع راهها و موضعگیری در نقاط مهم مواصلاتی و ایجاد ایست و بازرسی در آنها.
6- حضور در مناطق مسلط بر اطراف جنین و اردوگاه این شهر از جمله تباب، تلال و عمارات.
7- نفوذ به محلهها و مناطق داخلی و بالا رفتن از ساختمانهای بلند برای تسلط بر منطقه عملیاتی.
8- فعال سازی گشتیهای پیاده و خودرویی در محلهها و مناطق داخلی شهر جنین و اردوگاه این شهر برای یافتن فعالان فلسطینی و افراد مقاومت.
9- فعال سازی ظرفیتهای هوایی برای کمک به عملیات نظارت، تعقیب و مدیریت عملیات میدانی.
10- عملیات حمله و بازرسی و تحقیق میدانی علیه ساکنان مناطق مورد نظر.
11- عملیات دستگیری فعالان فلسطینی و نیروهای مقاومت تحت تعقیب یا بازداشت موقت طولانی مدت آنها که بسیاری از شهروندان دچار آن شدهاند.
د- فرصتهای موجود
در برابر چنین وضعیتی که مجموعهای از تهدیدات را در پی داشته فرصتهایی نیز از طریق همین خطرات به وجود میآید که در محورهای ذیل آورده میشود:
1- افزایش تعداد اهداف مادی و انسانی متخاصم که میتوان آنها را مورد تعرض قرار داده و به آنها حمله کرد.
2- امکان تحمیل سرزمین نبرد به دشمن با کشاندن آن به مناطق کشتار در خیابانها و کوچههای داخل شهر جنین و اردوگاه آن.
3- امکان تله گذاری پیش دستانه در مناطق مسلط بر آنها – اعم از جغرافیایی یا شهری – که لازمه آن انجام اقدامات تاکتیکی خصمانه برای قرار دادن دشمن در آنها است.
4- هدف قرار دادن متمرکز مناطق تجمع دشمن در داخل یا خارج اردوگاه یا هنگام حرکت دشمن در محورهای مواصلاتی منتهی به شهر جنین و اردوگاه آن که محورهایی است که دشمن چارهای جز تردد از آنها ندارد.
5- افزایش آمادگی رزمی نیروهای مقاومت و کسب تجربیات عملی از طریق درگیری مداوم با دشمن.
6- تداوم حمله به دشمن و شکستن حالت ترس از ماشین امنیتی و نظامی آن.
7- کشف شبکه جاسوسان که در این فضا فعالیت میکنند که از این طریق اقدام مناسب برای خنثی سازی آنان انجام میشود و نتیجه آن نابود شدن منابع اطلاعاتی دشمن در شرایطی است که به شدت به آنها نیاز دارد.
8- امکان ایجاد اهرم فشار که به افزایش مخالفت داخلی با دولت کنونی دشمن منجر میشود که نتجه آن سقوط دولت و برگزاری مجدد انتخابات داخلی خواهد بود. چنین شرایطی میتواند وضعیتی را برای مقاومت در غزه و کرانه باختری فراهم میکند تا زمان مناسب برای ایجاد و تقویت ظرفیتهای خود را به دست آورد.
هـ- الزامات و سازوکار سرمایه گذاری بر این فرصتها
مقاومت برای سرمایه گذاری بر این فرصتها در عرصه داخلی به موارد ذیل نیاز دارد:
1- تعیین هدف کلی ماموریت در عملیاتهای مقابله با دشمن که آیا هدف وارد آوردن خسارات مادی به دشمن است یا خسارات انسانی؟ آیا هدف جلوگیری از ورود دشمن به اردوگاه است؟ آیا هدف جلوگیری از بازداشت نیروهای مقاومت و افراد تحت تعقیب توسط دشمن است؟ آیا هدف ایجاد فرسایش و تاخیر در عملیات دسترسی و نفوذ دشمن در مناطق و جغرافیای مورد نظر است؟ تعیین هدف کلی ماموریت برای شناخت ابزار لازم و پس از آن اجرا امری ضروری است.
2- اقدام اطلاعاتی و جمع آوری دادهها و اطلاعات از دشمن – به صورت مستقیم و یا استفاده از عوامل نیابتی – تا مقاومت را یک قدم از دشمن جلوتر نگاه دارد.
3- اقدام مشترک میان گروههای مقاومت بر اساس برنامه کاری مشترک که در آن ماموریتها در چارچوب ظرفیتهای هر گروه و منطقه جغرافیایی که بر آن مسلط است تعیین میشود.
4- اجتناب از درگیریهای قاطعانه با دشمن و عدم مقابله شدید با آن هنگام اولین یورش به سمت مناطق مورد نظر و رها کردن آن به منظور از دست دادن انگیزه اصلی خود تا پس از آن درگیری با دشمن آغاز شود.
5- مسلح کردن سرزمین و مناطق تحت تسلط – جغرافیایی یا شهری – که عملیات نظامی را بر دشمن تحمیل کرده و دشمن به دنبال تسلط بر این مناطق است و پس از حضور دشمن در این مناطق باید سلاحهای موجود در آن فعال سازی شود.
6- تحمیل عرصه نبرد به دشمن از طریق کشاندن آن به مناطق کشتاری که از پیش آماده شده و قدرت مانور و تسلط بر آن برای دشمن مشکل است، مانند داخل شهر یا کوچههای باریک اردوگاه یا مناطقی که دارای گره ترافیکی و دسترسی بوده یا ساختمانهای بلندی که بر آن اشراف دارند که البته نیروهای مقاومت باید از قبل این ساختمانها را در اختیار گرفته باشند.
7- افزایش نقاط درگیری با دشمن در اطراف جنین و اردوگاه آن تا قدرت متمرکز دشمن برای عملیات موج شکن پراکنده و تجزیه شود و چنین شرایطی شدت، انگیزه و سرعت حمله دشمن را کاهش میدهد.
8- اطمینان از ایمن بودن عملیات دفاع متقابل در یک منطقه جغرافیایی یا شهری به طوری که استقرار نیروهای مقاومت و موضعگیری آنها در داخل مناطق مسکونی جهت پوشش یکدیگر و پشتیبانی آتش از امنیت لازم برخوردار باشد تا نیروها غافلگیر نشده و تنها نمانند.
این مقاله توضیحی مختصر و گذرا در مورد عملیات خصمانه «موج شکن» و فرصتهای ناشی از اجرای آن بود. علاوه بر آنکه چگونگی بهره برداری از آن با استفاده از برخی ابزارها و اقدامات عملی میدانی مورد بررسی قرار گرفت به طوری که نیروهای مقاومت بتوانند بر روی موجهای دشمن سواری نموده و خود را به خشکی امن برسانند.
خداوند اراده خود را محقق مینماید اما بیشتر مردم نمیدانند.