ما در حال حاضر دوره ای را پشت سر می گذارنیم که اوج دسیسه های آشکاری است که دشمنان نه تنها برای از بین بردن توافق نامه مکه (بستر اصلی تشکیل دولت وحدت ملی) ؛ بلکه برای جلوگیری از نقش آفرینی جنبش حماس در عرصه سیاست فلسطین، به ویژه در آینده ای نزدیک می چینند.
بی تردید، غایت نهایی جنگ تمام عیاری که رژیم صهیونیستی علیه جنبش حماس آغاز کرده و هدف از آن ترور رهبران سیاسی و فرماندهان نظامی این جنبش می باشد، تنها کنار زدن حماس از عرصه سیاست فلسطین است ؛ البته دشمن در این راستا، تنش های امنیتی داخلی را نیز علیه حماس به راه می اندازد.
اسرائیل علنا اهداف خود از تشدید حملات علیه جنبش مقاومت اسلامی “حماس” پرده می بردارد و به وضوح می گوید: “این حملات در چارچوب تلاش رژیم صهیونیستی برای تضعیف حماس و جهت کمک به مخالفان این جنبش در عرصه داخلی فلسطین صورت می گیرد تا آنان (مخالفان حماس) در فرصت مناسب بتوانند نتیجه را به نفع خود تغییر دهند.”
یوآف گالانت، فرمانده منطقه جنوب در ارتش صهیونیستی که شخصا کار نظارت بر ترور رهبران حماس را بر عهده دارد، علنا اظهار داشت: “طرف هایی که در این طرح (کنار زدن حماس از عرصه سیاست فلسطین) مشارکت دارند اسرائیل، ایالات متحده آمریکا و طرف های عربی و فلسطینی هستند ؛ اما معیار موفقیت این طرف ها در اجرای طرح مذکور، فراهم آمدن بستر برای اجرای انتخابات زودهنگام پارلمانی در کرانه باختری و نوار غزه است که باعث محدود شدن نقش آفرینی حماس در عرصه سیاسی می شود.”
ضمنا مطالبی که در مورد تلاش رژیم صهیونیستی برای کنار زدن حماس از عرصه سیاست فلسطین گفتیم، تنها یک تحلیل نیست ؛ بلکه استنادی است که به گزارش 18/5/2007 تلویزیون رژیم صهیونیستی داشتیم. تلویزیون عبری در تاریخ مذکور به نقل از برخی محافل در دفتر اولمرت اعلام کرد که آمریکا، اسرائیل و برخی طرف های عربی و فلسطینی چنین هدفی (کنار زدن حماس از عرصه سیاست) را دنبال می کند. ضمنا منبع مذکور هیچ اشاره ای به راهکارهای تحقق این هدف نداشت ؛ ولی از رخدادهای مختلف می توان مکانیزم های طرف های مذکور برای حذف حماس را فهمید.
به تحلیل بردن توان نظامی و سیاسی حماس
دسیسه های دشمنان در راستای تضعیف نظامی حماس و سخت کردن شرایط فعالیت سیاسی برای این جنبش است. دشمنان از طریق عملیات های پی در پی نظامی و ترور رهبران سیاسی و فرماندهان نظامی در راستای به تحلیل بردن توان نظامی و سیاسی حماس تلاش می کند.
اشغالگران با ترور رهبران سیاسی حماس در اندیشه از بین بردن ذخیره رهبری این جنبش و کاهش قدرت آن برای رقابت در عرصه فعالیت سیاسی است و این گونه است که طرف های مذکور ـ بعد از چنین اقداماتی ـ در راستای برگزاری انتخابات زودهنگام دسیسه چینی می کنند.
اما هدف از ترور فرماندهان دستگاه نظامی تحت امر حماس و از بین بردن پایه های سازمانی آن ـ چه از طریق عملیات های نظامی رژیم صهیونیستی باشد یا از طریق طرف های فلسطینی شرکت کننده در دسیسه کنار زدن حماس از عرصه قدرت ـ از یک سو، کاستن از میزان خطرات ناشی از مقاومت علیه اشغالگران می باشد و از سوی دیگر در راستای کمرنگ کردن حضور حماس در داخل صورت می گیرد.
ضمنا اسرائیل در اندیشه ضربه زدن و ترور رهبران جنبش حماس در خارج ؛ به ویژه خالد مشعل هستند و با این کار می خواهند توان این جنبش برای نقش آفرینی در محافل عربی و اسلامی را کاهش دهند و وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی نیز به وضوح به این مسئله اشاره کرده بود.
محاصره برای ناامید کردن فلسطینیان
یکی از مهم ترین مکانیزم هایی که دشمنان برای حذف حماس در نظر گرفته اند، تداوم محاصره تحمیلی علیه ملت فلسطین یا تشدید آن است. دشمن با اجرای طرح محاصره امید دارد که فلسطینیان ساکن کرانه باختری و نوار غزه را به سمت موافقت با طرح برگزاری انتخابات و بلکه حمایت همه جانبه از آن سوق دهد و ملت فلسطین نیز به این اعتبار که حماس مسئول ضرر و زیان های ناشی از محاصره است، رای خود را بر علیه این جنبش به صندوق بیاندازد و همین امر نیز باعث کنار رفتن حماس از عرصه قدرت شود. متاسفانه بسیاری از طرف های فلسطینی نیز علنا و صراحتا چنین اندیشه ای را ترویج می کردند.
ضمنا در کنار تداوم روند محاصره، اسرائیل و آمریکا فعالیت های گسترده ای را برای رساندن پول به ریاست تشکیلات خودگردان آغاز کرده اند تا اموال ارسالی در اختیار دستگاه های امنیتی آماده برای مقابله با حماس قرار گیرد. ضمنا افرایم سنیه، معاون وزیر جنگ اسرائیل نیز به این مسئله (رساندن پول به نیروهای تحت امر ریاست تشکیلات خودگردان و تداوم روند محاصره) اشاره مستقیم داشته است.
نقش آشکار دولت های عربی در طرح کنار زدن حماس از قدرت
نقش نظام های عربی در طرح کنار زدن حماس از قدرت کاملا آشکار است. دولت های عربی عملا از پایبندی و اجرای مصوبات و تصمیمات کنفرانس ریاض که ناظر بر پایان محاصره مالی ملت فلسطین و اعطای کمک های مالی به آن است، خودداری می کنند و امیدوارند که تداوم محاصره باعث ناامیدی ملت فلسطین از مشارکت حماس در عرصه قدرت شود.
برخی رسانه ها به نقل از رهبر یک کشور مهم عربی اعلام کردند: “غیر ممکن است با دولتی فلسطینی که حماس در بدنه آن حضور دارد، تعامل داشته باشیم.”
عبارت فوق که به نقل از یک مسئول برجسته عربی منتشر شده، بدان معنا است که هر گونه تعامل مستلزم اخراج حماس از دولت است.
رادیو عبری رژیم صهیونیستی در تاریخ 18/5/2007 به نقل از زیپی لیونی، وزیر امور خارجه اسرائیل اعلام کرد: “تمامی پیام هایی که اسرائیل از سوی دولت های عربی ـ چه در دیدارهای مستقیم میان مسئولان عرب و صهیونیست یا از طریق روسای کشورهای خارجی که به جهان عرب سفر می کنند ـ دریافت می کند، نشان دهنده آن است که رهبران عرب بیش از اسرائیل به حذف فوری حماس از دایره فعالیت های سیاسی فلسطین اهمیت می دهند.”
لیونی به صراحت گفت: “دولت های عربی همیشه به ما و دولت آمریکا ایراد می گیرند که چرا به حماس اجازه مشارکت در انتخابات اخیر را دادیم. آنها از ما می پرسند که چرا در برخورد با جنبش های اسلامی انعطاف بیشتری را در مقایسه با دولت های عربی به خرج می دهیم، دولت هایی که هر اقدام غیر ممکنی را برای جلوگیری از ورود اسلامگرایان به عرصه سیاست انجام می دهند.”
شیمون پرز نیز در گفتگوی 13/5/2007 خود با رادیو ارتش رژیم صهیونیستی نقش دولت های عربی در تداوم محاصره تحمیلی علیه ملت فلسطین را ستود و گفت: “دولت های عربی نیز همچون ما بر این نکته تاکید و توجه دارند که تجربه حماس در حکومت داری با شکست رو به رو شود و از این رو، برای انجام تلاش های جدی جهت پایان بخشیدن به روند محاصره شتاب به خرج ندادند و این کار آنها پیامی روشن برای ملت فلسطین دارد، پیامی با این مضمون که پیشرفت امور در سایه وجود حماس در قدرت امکان پذیر نیست.”
از دیگر سو، دشمنان در طرح خود برای کنار زدن حماس از عرصه قدرت، تلاش می کند که شمار حامیان جنبش حماس را تا حد امکان کم کند. به عنوان نمونه ایالات متحده و اسرائیل در اندیشه امضای یک قرارداد با سوریه هستند که بر اساس آن، واشنگتن از مخالفت خود با اقدام اسرائیل در برقراری ارتباط با سوریه و حل و فصل مناقشات موجود در روابط دو طرف دست بر می دارد با این شرط که سوریه نیز به حمایت های خود از گروه های مقاومت فلسطین، به ویژه جنبش حماس که رهبران آن در دمشق به سر می برند، پایان بخشد. ضمنا این احتمال وجود دارد که تل آویو و واشنگتن برخی مشوق ها را برای سوق دادن سوریه به سمت این هدف مطرح کنند.
در قبال هیچ
نکته شایان توجه در طرح دشمنان برای کنار زدن حماس از قدرت آن است که این طرح در مقابل حذف جنبش مذکور، به فلسطینیان سراب می فروشد. در این طرح هیچ گونه تضمینی به فلسطینیان در خصوص انعطاف پذیری صهیونیست ها در روند مذاکره با آنها داده نمی شود ؛ بلکه اسرائیل بر عکس عمل خواهد کرد و به مواضع خود در قبال چالش با ملت فلسطین تشدید خواهد بخشید، روند ساخت شهرک های صهیونیست نشین را ادامه خواهد داد و بزرگ ترین فعالیت خود برای یهودی سازی قدس را آغاز خواهد نمود و مخالفت خود را با طرح صلح بیروت اعلام خواهد کرد.
سکوت عرب و برخی محافل فلسطینی در قبال جنگ تمام عیاری که رژیم غاصب صهیونیستی علیه جنبش حماس آغاز کرده، هیچ نتایجی را برایش به دنبال نخواهد داشت. حنان کریستال از برجسته ترین تحلیلگران سیاسی اسرائیل آشکارا و به صراحت می گوید: “اگر عرب ها و ابومازن سر تمامی رهبران جنبش حماس را در طبقی از طلا قرار داده و تقدیم کنند ؛ اولمرت حاضر نیست در مقابل آن، حتی یک گام به سمت حل و فصل مسئله فلسطین بردارد.”
در اینجا باید به این نکته بسیار مهم اشاره کرد که تمامی طرح های طرف های مذکور به مرحله انجام نخواهد رسید. در این تردیدی نیست که ملت فلسطین در زیر سخت ترین آزار و اذیت ها قرار دارد و دشمنان نیز برای اجرای طرح خود جهت کنار زدن حماس از قدرت، ملت را تحت فشار قرار می دهند ؛ ولی در مقابل فلسطینیان حاضر به خرید یک سراب پوچ نیستند.
چیزی را که دشمن در طرح خود برای حذف حماس می طلبد، نابودی مقاومت و تلاشی برای به زانو درآوردن ملت فلسطین است. دشمن می خواهد کاری کند که فلسطینیان از آرمان ها و حقوق مشروع خود چشم بپوشند و به آن مقداری که آمریکا و اقمارش می دهند، بسنده کنند.
ساده بگویم که ملت فلسطین هرگز به همزیستی مسالمت آمیز با اشغالگران تن در نمی دهد ؛ زیرا اگر چنین چیزی را می خواست، دیگر ما شاهد انتفاضه سنگ و انتفاضه الاقصی نبودیم.