پنج شنبه 01/می/2025

نشانه روی ماشین جنگی صهیونیست ها به سوی سوریه

سه‌شنبه 6-می-2008

  جنگ سال 2006 لبنان تاکنون نتایج و پیامد های خطرناکی را به دنبال داشته و شاید سال ها نیز ادامه داشته باشد . به راستی شکست صهیونیست ها در این جنگ و ناکامی های آنان و عقب نشینی اجباری از جنوب لبنان و از دست دادن شکوه پوشالی شکست بسیار ناگوار و تلخی برای آنان بود .

این شکست موجب شد که ژنرال های ارتش به سرعت به فکر طرح ها و برنامه هایی بیفتند تا بتوانند کشورهای همسایه و یا ایران را مورد حمله نظامی شدید قرار دهند تا شکوه پوشالی ارتششان را باز یابند و اعتماد به نفس و حیثیت از دست رفته را دوباره اعاده کنند و دوباره صهیونیست باور کنند که ارتش می تواند از آن ها حمایت کند و ضربات سنگینی را به دشمنان وارد آورد. آنان با این اقدامات خود می خواهند بوسیله افسانه و خرافات به عرب ها بقبولانند که ارتش صهیونیست ها شکست ناپذیر است و هیچگاه مغلوب نمی شود.

هیچ کس دقیقا نمی داند که صهیونیست ها به چه می اندیشند و در آینده ماشین جنگی آنان به کدام سمت و سو حرکت می کند. آیا به سوی ایران حرکت می کند تا برنامه اتمی این کشور را ناکام گذارد و آیا خواهد توانست جلوی پیشرفت گسترده نظامی و علمی این کشور را که هر روز پیشترفته تر می شود، بگیرد. یا نه این بار نیز آنان حزب الله را مورد هدف قرار می دهند ؛ همان جنبشی که اسراییل را شکست داد و پوزه اش را به خاک مالید و قدرت پوشالی ارتشش را آشکار ساخت و برای اولین بار از آغاز تاسیس این رژیم از سال 48 تا کنون عمق آن را مورد حمله قرار داد و اشغالگران را در سردرگمی و ناکامی فزاینده ای فرو برد.

شاید این بار جنگ متوجه سوریه شود زیرا این کشور حلقه اتصال میان حزب الله و ایران است از نیروهای مقاومت فلسطینی به خصوص از دو جنبش حماس و جهاد اسلامی حمایت می کند. و شاید این بار مصر مورد هدف باشد . اگر چه این احتمال بسیار ضعیف است ولی از تفکر نظامی صهیونیست ها به دور نیست زیرا آنان حد و مرزی برای تجاوزات خود قایل نیستند و خطوط قرمز را نمی شناسند.

اسراییل هرگز در شرایط کنونی و بدون همراهی واشنگتن جرئت حمله به ایران را ندارد زیرا ایران برگ برنده زیادی را در زمینه توانمندی و اعمال فشار در اختیار دارد و از طرفی حمله به ایران مداخله سوریه و حزب الله را به دنبال خواهد داشت زیرا این دو منافع مشترک زیادی با ایران دارند . از طرف دیگر آمریکا به خاطر فرو رفتن در باتلاق عراق و افغانستان آمادگی ورود به عرصه درگیری جدیدی را ندارد بنا بر این احتمال حمله به ایران بسیار ضعیف است و به احتمال زیاد سوریه مورد حمله قرار خواهد گرفت زیرا اسراییل به درستی می داند که ایران به خاطر دفاع از سوریه وارد عرصه جنگ با اسراییل نخواهد شد.

سوریه چند روز قبل اعلام کرد که نامه ای را از طریق ترکیه از سوی اسراییل مبنی بر تمایل اسراییل برای از سرگیری مذاکرات صلح میان دو طرف دریافت کرده است . سوریه اعلام کرد که این کشور آماده مذاکره با اسراییل است به شرطی که اسراییل به طور کامل از بلندی های جولان عقب نشینی کند . واقعیت این است که اسراییل از بلندی های جولان چشم پوشی نخواهد کرد زیرا این بلندی ها به تنهایی برگ برنده و موجب توانمندی است . اسراییل از این مانور و ترفند اهدافی را دنبال می کند از جمله :

1ـ جداسازی سوریه از حزب الله و ایران که این امر موجب می شود، سوریه حمایت نظامی ایران را از دست بدهد و از پشتیبانی حزب الله نیز محروم شود زیرا اگر سوریه روابطش را با این جنبش قطع کند این جنبش در جنگ آینده سوریه و اسراییل مداخله نخواهد کرد و صد البته توجیهی برای این کار نخواهد یافت و این بدین معنا خواهد بود که سوریه در صحنه نبرد آینده تنها باقی خواهد ماند و لقمه مناسبی برای ماشین جنگی صهیونیست ها خواهد شد.

2 ـ این که روابط سوریه با مقاومت به طور کلی قطع شود و نظام سوریه پایگاه مردمی خود را در میان مردم سوریه و کشورهای عرب از دست بدهد.

3 ـ سوریه روابطش را با جنبش های حماس و جهاد اسلامی قطع کند و رهبران این دو جنبش را از کشور خارج سازد و این همان چیزی است که اسراییل می خواهد زیرا رهبران این دو جنبش در سایه سرویس های امنیتی دقیق و نیرومند سوریه در امنیت نسبی به سر می برند .

همه این موارد پیش شرط های مذاکره با سوریه خواهد بود و هر گاه سوریه این شرط ها را بپذیرد و به اجرا در آورد اهداف اسراییل تحقق خواهد یافت و به دنبال آن حمله به سوریه برای اسراییل آسان می شود و اسراییل از این حمله اهداف زیر را دنبال خواهد کرد :

1ـ این حمله به ایران یاد آور می شود که اسراییل پیوسته قدرتمند است و می تواند بر دولت بزرگی مانند سوریه پیروز شود و موفقیت های نظامی زیادی را به دست آورد و همپیمان ایران را شکست دهد و بر این نکته تاکید ورزد که اسراییل به ایران اجازه نخواهد داد که به سلاح اتمی دست یابد و از نظر نظامی و تکنولوژی به دولت نیرومندی تبدیل شود.

2ـ نابودی حلقه اتصال میان ایران و حزب الله و جلوگیری از ورود اسلحه و کمک های نظامی به مناطق تحت سیطره حزب الله و محاصره این جنبش از شرق و جنوب و شمال و همچنین از سمت غرب با تسلط بر سواحل لبنان و سرانجام قرار دادن این حزب در حلقه محاصره و دام خطرناک به گونه ای که نتواند از آن خارج شود.

3ـ از بین بردن حمایت سیاسی سوریه از مقاومت فلسطینیان و به ویژه جنبش حماس به گونه ای که این نیروها در داخل به کامل محاصره شوند و ارتباطشان با دنیای خارج نیز قطع شود.

4ـ ترور رهبران مقاومت ساکن سوریه در صورتی که از این کشور خارج نشوند و یا این که بعد از خروج آنان را به دام بیندازند و همچنین ترور رهبران مقاومت در لبنان .

5ـ اعاده شکوه و قدرت از دست رفته ارتش صهیونیست ها و باز یابی توان بازدارندگی که در جنگ لبنان به سستی گرایید و در نوار غزه نیز به دست توانمند مقاومت به خاک مالیده شد.

6ـ فشار بر محمود عباس و جنبش فتح و سازمان آزادی بخش در مورد پذیرش هر گونه پیشنهادی که از سوی اسراییل مطرح می شود و آسودگی خیال اسراییل از دردسر تشکیل دولت صوری فلسطینی کم قدرت و ناتوان که اکنون تشکیل چنین دولتی در قالب مطالبات بین المللی تبلور یافته است.

بدین ترتیب سمت و سوی حرکت ماشین جنگی صهیونیست ها به سوی سوریه در آینده نزدیک بیشتر خواهد بود و این احتمال از سایر احتمالات قوی تر به نظر می رسد.

 

لینک کوتاه:

کپی شد