پنج شنبه 01/می/2025

نفوذ یهودیان در فرانسه

چهارشنبه 21-نوامبر-2007

نفوذ یهودیان در فرانسه در جریان انتخابات اخیر ریاست جمهوری این کشور و به دنبال حمایت گسترده آن ها از نیکولا سارکوزی نامزد جریان راست و محافظه کار که مشخص شد از یک مادر یهودی و همسر نیز یهودی است، نمود بیش تری یافته است.

به همین خاطر ناظران پیش بینی کردند که به دنبال نقش احتمالی لابی یهودی در سیاست خارجی فرانسه تغییری در مواضع این کشور در قبال مسائل جهان عرب و در راس آن ها قضیه فلسطین روی دهد. این در حالی است که جمعیت یهودیان ساکن فرانسه حدود 700 هزار نفر است و در مقایسه با جمعیت شش میلیونی عرب ها و مسلمانان ناچیز است، اما یهودیان در فرانسه شصت میلیونی نسبت به دیگر اقلیت ها و پیروان مذاهب سازمان یافته تر و نفوذ بیش تری دارند.

اگر بخواهیم سیر حضور یهودیان در فرانسه را بررسی کنیم، می بینیم که جمعیت آن ها هنگام وقوع انقلاب فرانسه در سال 1789 میلادی تنها 40 هزار نفر از جمعیت 26 میلیونی این کشور را تشکیل می داد، در سال 1810 نیز یعنی بعد از انقلاب که از حقوقی برابر با بقیه فرانسوی ها برخوردار شدند، جمعیت آن ها به 46583 نفر افزایش یافت.

بنا به آمار جامعه یهودیان ساکن فرانسه، 115 هزار یهودی طی سال های 1880 تا 1939 به 115 هزار نفر (30 هزار نفر از سال 1881 تا 1914 و 85 هزار نفر دیگر طی دو جنگ جهانی به فرانسه رفتند) رسید و در مجموع در سال 1939، جمعیت یهودیان فرانسه 270 هزار نفر بود، اما این تعداد پس از جنگ جهانی دوم به 150 هزار نفر کاهش یافت و به دنبال آن طی سال های 1954 تا 1961 پس از مهاجرت یکصد هزار یهودی مصری، تونسی و مراکشی جمعیت یهودیان فرانسه بار دیگر سیر صعودی به خود گرفت و افزایش یافت.

پس از امضای پیمان “ایویان” میان فرانسه و الجزایر در مارس 1962 میلادی 20 هزار یهودی الجزایری به فرانسه مهاجرت کردند و هم اکنون نیز جمعیت یهودیان این کشور پس از آمریکا، “اسرائیل” و روسیه در رتبه چهارم قرار دارد و بالاترین درصد جمعیت یهودیان در اروپای غربی را تشکیل می دهد. به عبارتی دیگر، از جمعیت 15 میلیونی یهودیان در جهان، 700 هزار نفر آن ها در فرانسه زندگی می کنند و نیمی از این تعداد در پاریس پایتخت این کشور به سر می برند و تعداد آن ها بیش از یهودیان ساکن قدس می باشد.

 نفوذ یهودیان در فرانسه

 آغاز نفوذ یهودیان در فرانسه به انقلاب بزرگ این کشور باز می گردد، انجمن ملی فرانسه در سال 1791 قانون اعطای آزادی و حقوق برابر با دیگر شهروندان را به یهودیان تصویب کرد و قوانین محدود کننده آزادی و فعالیت آن ها را لغو کرد. ناپلئون اولین کسی بود که عملا در اندیشه تشکیل کشوری یهودی وابسته به امپراتوری فرانسه در فلسطین بود. وی با این کار می خواست حمایت یهودیان را در حملات خود به شرق جلب کند.

وی همچنین از یهودیان فرانسه خواست که اولین نشست حکما و سران خود را در “سان هدریان” برگزار کنند تا برای تشکیل کشور یهودی که وابسته به امپراتوری فرانسه باشد، تصمیم بگیرند. ناپلئون می خواست از این طریق بر راه استراتژیک تجاری شرق با غرب سلطه یابد و نفوذ بریتانیا را در شرق از بین ببرد. اما این اندیشه وی عملی نشد و ناپلئون در رسیدن به این خواسته اش ناکام ماند و علت آن هم شکست وی در حملاتش به سوریه و فلسطین بود.

بار دیگر نفوذ یهودیان در مسأله دریفوس افسر یهودی که به انتقال اسرار نظامی به سفارت فرانسه در پاریس متهم شد، بروز یافت. این افسر در 22 دسامبر سال 1894 از ارتش اخراج و به حبس ابد در زندان “شیطان” محکوم شد.

مسأله جاسوسی این افسر یهودی فرانسه، افکار عمومی مردم این کشور را که به دریفوس به دیده یک خائن وطن فروش می نگریستند، برانگیخت و به مسأله روز روزنامه ها و مسئولان فرانسوی تبدیل شد و وزرای زیادی به این خاطر از کار برکنار شدند و تعدادی از مقامات فرانسه نیز خودکشی کردند. یهودیان نقش بزرگی در تشدید بحران های به وجود آمده پس از این ماجرا در حیات سیاسی فرنسه ایفا کردند. همچنین تئودور هرتزل رهبر جنبش صهیونیسم که در آن زمان مقیم پاریس بود، از این ماجرا بهره برداری کرده و از آن برای برانگیختن احساسات یهودیان فرانسه و اروپا سوء استفاده کرد. وی با توصیف این اقدام فرانسه به عنوان یهودی ستیزی مقامات این کشور، بهره برداری زیادی کرد.

ایمل زولا مورخ مشهور فرانسوی در تالیفات خود مسأله دریفوس را مطرح کرده و به شدت از مخالفان یهودیان در این کشور انتقاد می کند. به دنبال تبلیغات گسترده یهودیان و دیگر اقدامات آن ها دولت فرانسه تسلیم هیاهوی تبلیغاتی یهودیان و همپیمانان آن ها شده و این افسر را از تبعیدگاهش بازگردانده و مجددا او را محاکمه کرده و حکم تبرئه او از اتهامات انتسابی را صادر و نشان درجه یک افتخار به او داد و دوباره در ارتش به خدمت گرفته شد.

مسأله دریفوس نمونه ای از نفوذ یهودیان در فرانسه است که گسترده تر شد و توانستند افسری متهم به خیانت و جاسوسی را از خیانت تبرئه و نشان افتخار به او بدهند. یهودیان تا سال ها بعد از این ماجرا بهره برداری کردند تا این که دولت فرانسه با طرح یهودیان برای تشکیل میهنی ملی برای آن ها در فلسطین موافقت کند و در نهایت هم توانستند دولت فرانسه را به صدور اعلامیه (وعده) “کامبو” قانع کنند. این اعلامیه مانند وعده بالفور است که در آن فرانسه رسما جنبش صهیونیسم را به رسمیت شناخت.

این اعلامیه پس از دیدارهای مکرر سوکولوف ـ از رهبران جنبش صهیونیسم و نماینده آن در پاریس ـ با ریبو نخست وزیر و جول کامبو مدیر کل وزارت امور خارجه فرانسه صادر شد. سوکولوف خواستار آن شد که حکومت فرانسه بیانیه ای مکتوب در حمایت از اهداف جنبش صهیونیسم در مورد تشکیل کشوری یهودی در فلسطین صادر کند که حکومت فرانسه نیز آن را پذیرفت و در چهارم ژوئن 1917 بیانیه ای در این خصوص منتشر ساخت و به صراحت از طرح صهیونیسم برای تشکیل میهنی ملی برای یهودیان در فلسطین حمایت کرد. از آن تاریخ به بعد همواره حکومت های فرانسه از ترس متهم شدن به یهودی ستیزی به این “باجگیری های” یهودیان تن داده اند.

 سازمان های یهودی فرانسه

ویژگی اصلی جامعه یهودیان فرانسه در مقایسه با جامعه عرب ها و مسلمانان سازمان یافته بودن و همکاری گسترده آن ها با دیگر سازمان هاست. سازمان های یهودی فرانسه در همه عرصه ها و زمینه های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، دینی، قانونی و دانشجویی حضور دارند و اگر قرار باشد تجمعی در هر جایی صورت گیرد، سازمان و یا اتحادیه ای آن را سازماندهی کرده و همه یهودیان را بسیج می کند.

صد انجمن، اتحادیه و سازمان یهودی و صهیونیستی تنها در شهر پاریس فعال هستند و علاوه بر این احزاب سیاسی “اسرائیل” نیز در این شهر دفتر دارند. از معروف ترین این سازمان ها “جنبش صهیونیسم فرانسه” و “شورای نخبگان یهود به خاطر اسرائیل” است. از سال 1977 چند سازمان یهودی هم در یک سازمان ادغام شدند و سازمان جدیدی به نام “شورای نمایندگی نهادهای یهودی فرانسه” ( Le Conseil Representatif des Institutions Juives de France (CRIF ) را که روچیلد رهبر آن است، تاسیس کردند.

علی رغم نفوذ گسترده یهودیان در فرانسه و در زمینه های مختلف اما کم تر از نفوذ لابی یهود در آمریکاست. علت آن هم جمعیت یهودیان در هر کشور است، اما با این وجود نفوذ یهودیان در فرانسته گستردترین و بالاترین نفوذ آن ها در اروپا محسوب می شود. این رخنه یهودیان در فرانسه به گذشته دور باز می گردد و با زندگی یهودیان در جامعه فرانسه گره خورده است و این نفوذ و رخنه به دنبال تشکیل “اسرائیل” و مشارکت آن در حمله مشترک فرانسه و انگلیس به مصر افزایش یافت.

با این وجود، یهودیان فرانسه علی رغم برخورداری از حقوق یکسان با دیگر شهروندان فرانسوی، اما کاملا در جامعه فرانسه ادغام نشده اند و به خاطر ذوب نشدن شخصیت انسان یهودی در این جامعه همواره جدا از آن زندگی کرده و به توصیه بن گوریون در این خصوص عمل کرده اند.

بن گوریون می گوید:«ادغام در جوامعی که یهودیان در آن ها زندگی می کنند بزرگ ترین خطری است که یهودیان، امروزه با آن مواجهند.»

در خصوص مسأله فلسطین نیز باید گفت که نفوذ یهودیان در روزنامه ها و رسانه های گروهی فرانسه نمود بیش تری دارد.  

ژنرال دیگول پس از جنگ 1967 به نفوذ یهودیان و سیطره آن ها بر رسانه های فرانسه اعتراف می کند و همین امر باعث شد که یهودیان او را به یهودی ستیزی و آنتی سمیتیسم متهم کنند. همچنین نفوذ یهودیان در میان دولتمردان و سیاستمداران فرانسوی که منافع اقتصادی مرتبطی با یهودیان دارند، به خوبی آشکار است. آن ها نفوذ گسترده ای در داخل نهادهای اقتصادی و بانک های فرانسه دارند و همین امر به آن ها قدرت لازم را برای انتقاد از مواضع دولت فرانسه در قبال منازعه اسلامی ـ صهیونیستی می دهد. به گونه ای که سازمان های یهودی مدام از سال 1967 تا کنون از سیاست خارجی فرانسه انتقاد می کنند. البته با این وجود هم تعدادی از یهودیان فرانسه به مواضع احزاب سیاسی منتقد “اسرائیل” پایبند هستند.

 وضعیت سیاسی یهودیان

یهودیان فرانسه در بیش تر جریان های سیاسی فرانسه حضور دارند از راستگرایان تندرو گرفته تا چپ گرایان تندرو، بلکه حتی برخی از آن ها مانند آلان کریوین (رهبر یکی از سازمان های ماوی) رهبری برخی جریان ها و احزاب سیاسی فرانسه را بر عهده دارند.

برخی عناصر یهودی نقش بزرگی در حیات سیاسی فرانسه داشتند و برخی از آن ها به مقام نخست وزیری رسیدند و می توان به امثال لیون پلوم، مندیس فرانس از حزب سوسیالیست، میشال دوبریه و لیو هامون از دیگولییین اشاره کرد.

از سوی دیگر، یهودیان فرانسه حضور ملموسی در مدیریت اتحادیه ها و سندیکاه ها و انجمن های دانشجویی دارند.

شایان ذکر است که انقلاب دانشجویان فرانسه در ماه می سال 1968 به رهبری عناصر یهودی چپگرا مانند کریوین وکوهین صورت گرفت.

 اما درصد آن ها نسبت به رأی دهندگان فرانسوی در مقایسه با درصد آن ها در آمریکا اندک است. یهودیان تنها 38/1 درصد رأی دهندگان فرانسوی را تشکیل می دهند، در حالی این این میزان در آمریکا 3 درصد است.

این میزان در پاریس و در برخی حوزه های انتخاباتی 17/15 درصد است . با این حال نفوذ یهودیان در فرانسه پس از نفوذ آن ها در آمریکا دومین نفوذ یهودیان در سطح جهان محسوب می شود. البته در این میان باید “اسرائیل” را استثنا ساخت، چون 80 درصد ساکنان را یهودیان تشکیل می دهند و اساسا حکومت به دست یهودیان است.

البته در این میان باید اشاره کرد که برخی سازمان های صهیونیستی فرانسه بارها برخی تاجران یهودی پاریس را که از کمک مالی به “اسرائیل” خودداری می کنند، کتک و شکنجه کرده اند و همچنین بارها به یهودیان مخالف صهیونیسم مانند کمکسیم رودنسون 
                                                                                             حمله کرده اند. در واقع حمایت یهودیان فرانسه از “اسرائیل” به گونه ای است که بیش تر آن ها “اسرائیل” را بر فرانسه ترجیح می دهند.

 روابط یهودیان فرانسه

مهاجرت یهودیان فرانسه به “اسرائیل” قبل از برپایی آن سازمان یافته نبود، اما در جریان جنگ جهانی دوم برخی خانواده های یهودی مهاجرت خود را به فلسطین آغاز کردند و از اشغالگران آلمانی در فرانسه گریختند. تا زمان تاسیس رژیم صهیونیستی تنها 3943 یهودی به فلسطین مهاجرت کردند و بیش ترین مهاجران یهودی به فلسطین اشغالی در سال 1949 به ثبت رسید که طی این مدت 1653 یهودی به فلسطین اشغالی کوچ کردند. در دهه اول تشکیل رژیم صهیونیستی نیز تنها 7768 یهودی فرانسوی به فلسطین اشغالی مهاجرت کردند.

باید اشاره کرد که درصد یهودیان مهاجر فرانسوی به فلسطین اشغالی اندک است و بیش تر کسانی هم که از فرانسه به فلسطین اشغالی مهاجرت کرده اند، به خانواده ها و نزدیکانشان که از مناطق مختلف اروپا به سرزمین های اشغالی مهاجرت کرده بودند، پیوستند.

حتی برخی یهودیان مهاجر مصری، الجزایری و بقیه کشورهای عربی آفریقا ترجیح دادند که به جای مهاجرت به “اسرائیل” به فرانسه مهاجرت کنند. از پانصد یهودی فرانسوی درباره میزان آمادگی شان برای مهاجرت به “اسرائیل” سؤال شد که 54 درصد پاسخ منفی دادند و 33 درصد هم گفتند در صورت لزوم مهاجرت می کنند و 2 درصد هم اعلام کردند که به دلایل اعتقادی و 11 درصد هم گفتند به دلایل شخصی مهاجرت می کنند.

این بدان معناست که بیش از نیمی از یهودیان فرانسه مخالف مهاجرت به “اسرائیل” هستند. در این نظرسنجی از یهودیان سؤال شد که در صورتی که مجبور به مهاجرت شوند کجا را انتخاب می کنند که 35 درصد آمریکا، 16 درصد اروپای شمالی و انگلیس، 17 درصد بلژیک و سوئیس و کانادا، 8 درصد هم آمریکای لاتین، 13 درصد ایتالیا و اسپانیا و 7 درصد هم بقیه کشورها را انتخاب کردند و در این میان 4 درصد یهودیان از دادن پاسخ به این سؤال خودداری کردند. البته البته عدم رغبت یهودیان فرانسه برای مهاجرت به “اسرائیل” به معنای عدم حمایت آن ها از رژیم صهیونیستی نیست، بلکه آن ها ترجیح می دهند که در فرانسه بمانند و همچنان از این رژیم حمایت کنند. همچنین 39 درصد یهودیان فرانسه به زبان عبری صحبت نمی کنند. (البته باید گفت که عدم رغبت یهودیان برای مهاجرت به فلسطین اشغالی می توانند دلایل زیادی داشته باشد که مهم ترین آن دلایل امنتیی و مقاومت مردم مسلمان فلسطین است.)

بدون شک حضور 700 هزار یهودی در فرانسه بر تصمیمات سیاسی حکومت های فرانسه درباره منازعه فلسطین تاثیرگذار است. اکنو ن باید این سؤال را مطرح کرد که در این زمان که رئیس جمهور جدید فرانسه رسما با “اسرائیل” ابراز همدردی می کند و خود وی از یک مادر یهودی و همسرش یهودی است، این تاثیرگذاری یهودیان بر تصمیمات سیاسی فرانسه چگونه و تا چه حدی خواهد بود؟ در پاسخ به این سؤال جامعه عرب های فرانسه باید خود را سازمان یافته کرده و در احزاب سیاسی و سازمان های فرانسه مشارکت کند. در این حین بر نخبگان سیاسی فرانسه تاثیر خواهند گذارد و سارکوزی و غیره نخواهند توانست که مواضع مخالف مسائل جهان عرب اتخاذ کنند.

لینک کوتاه:

کپی شد

نفوذ یهودیان در فرانسه

شنبه 16-ژوئن-2007

نفوذ یهودیان در فرانسه در جریان انتخابات اخیر ریاست جمهوری این کشور و به دنبال حمایت گسترده آن ها از نیکولا سارکوزی نامزد جریان راست و محافظه کار که مشخص شد از یک مادر یهودی و همسر نیز یهودی است، نمود بیش تری یافته است.

به همین خاطر ناظران پیش بینی کردند که به دنبال نقش احتمالی لابی یهودی در سیاست خارجی فرانسه تغییری در مواضع این کشور در قبال مسائل جهان عرب و در راس آن ها قضیه فلسطین روی دهد. این در حالی است که جمعیت یهودیان ساکن فرانسه حدود 700 هزار نفر است و در مقایسه با جمعیت شش میلیونی عرب ها و مسلمانان ناچیز است، اما یهودیان در فرانسه شصت میلیونی نسبت به دیگر اقلیت ها و پیروان مذاهب سازمان یافته تر و نفوذ بیش تری دارند.

اگر بخواهیم سیر حضور یهودیان در فرانسه را بررسی کنیم، می بینیم که جمعیت آن ها هنگام وقوع انقلاب فرانسه در سال 1789 میلادی تنها 40 هزار نفر از جمعیت 26 میلیونی این کشور را تشکیل می داد، در سال 1810 نیز یعنی بعد از انقلاب که از حقوقی برابر با بقیه فرانسوی ها برخوردار شدند، جمعیت آن ها به 46583 نفر افزایش یافت.

بنا به آمار جامعه یهودیان ساکن فرانسه، 115 هزار یهودی طی سال های 1880 تا 1939 به 115 هزار نفر (30 هزار نفر از سال 1881 تا 1914 و 85 هزار نفر دیگر طی دو جنگ جهانی به فرانسه رفتند) رسید و در مجموع در سال 1939، جمعیت یهودیان فرانسه 270 هزار نفر بود، اما این تعداد پس از جنگ جهانی دوم به 150 هزار نفر کاهش یافت و به دنبال آن طی سال های 1954 تا 1961 پس از مهاجرت یکصد هزار یهودی مصری، تونسی و مراکشی جمعیت یهودیان فرانسه بار دیگر سیر صعودی به خود گرفت و افزایش یافت.

پس از امضای پیمان “ایویان” میان فرانسه و الجزایر در مارس 1962 میلادی 20 هزار یهودی الجزایری به فرانسه مهاجرت کردند و هم اکنون نیز جمعیت یهودیان این کشور پس از آمریکا، “اسرائیل” و روسیه در رتبه چهارم قرار دارد و بالاترین درصد جمعیت یهودیان در اروپای غربی را تشکیل می دهد. به عبارتی دیگر، از جمعیت 15 میلیونی یهودیان در جهان، 700 هزار نفر آن ها در فرانسه زندگی می کنند و نیمی از این تعداد در پاریس پایتخت این کشور به سر می برند و تعداد آن ها بیش از یهودیان ساکن قدس می باشد.

 

نفوذ یهودیان در فرانسه

 آغاز نفوذ یهودیان در فرانسه به انقلاب بزرگ این کشور باز می گردد، انجمن ملی فرانسه در سال 1791 قانون اعطای آزادی و حقوق برابر با دیگر شهروندان را به یهودیان تصویب کرد و قوانین محدود کننده آزادی و فعالیت آن ها را لغو کرد. ناپلئون اولین کسی بود که عملا در اندیشه تشکیل کشوری یهودی وابسته به امپراتوری فرانسه در فلسطین بود. وی با این کار می خواست حمایت یهودیان را در حملات خود به شرق جلب کند.

وی همچنین از یهودیان فرانسه خواست که اولین نشست حکما و سران خود را در “سان هدریان” برگزار کنند تا برای تشکیل کشور یهودی که وابسته به امپراتوری فرانسه باشد، تصمیم بگیرند. ناپلئون می خواست از این طریق بر راه استراتژیک تجاری شرق با غرب سلطه یابد و نفوذ بریتانیا را در شرق از بین ببرد. اما این اندیشه وی عملی نشد و ناپلئون در رسیدن به این خواسته اش ناکام ماند و علت آن هم شکست وی در حملاتش به سوریه و فلسطین بود.

بار دیگر نفوذ یهودیان در مسأله دریفوس افسر یهودی که به انتقال اسرار نظامی به سفارت فرانسه در پاریس متهم شد، بروز یافت. این افسر در 22 دسامبر سال 1894 از ارتش اخراج و به حبس ابد در زندان “شیطان” محکوم شد.

مسأله جاسوسی این افسر یهودی فرانسه، افکار عمومی مردم این کشور را که به دریفوس به دیده یک خائن وطن فروش می نگریستند، برانگیخت و به مسأله روز روزنامه ها و مسئولان فرانسوی تبدیل شد و وزرای زیادی به این خاطر از کار برکنار شدند و تعدادی از مقامات فرانسه نیز خودکشی کردند. یهودیان نقش بزرگی در تشدید بحران های به وجود آمده پس از این ماجرا در حیات سیاسی فرنسه ایفا کردند. همچنین تئودور هرتزل رهبر جنبش صهیونیسم که در آن زمان مقیم پاریس بود، از این ماجرا بهره برداری کرده و از آن برای برانگیختن احساسات یهودیان فرانسه و اروپا سوء استفاده کرد. وی با توصیف این اقدام فرانسه به عنوان یهودی ستیزی مقامات این کشور، بهره برداری زیادی کرد.

ایمل زولا مورخ مشهور فرانسوی در تالیفات خود مسأله دریفوس را مطرح کرده و به شدت از مخالفان یهودیان در این کشور انتقاد می کند. به دنبال تبلیغات گسترده یهودیان و دیگر اقدامات آن ها دولت فرانسه تسلیم هیاهوی تبلیغاتی یهودیان و همپیمانان آن ها شده و این افسر را از تبعیدگاهش بازگردانده و مجددا او را محاکمه کرده و حکم تبرئه او از اتهامات انتسابی را صادر و نشان درجه یک افتخار به او داد و دوباره در ارتش به خدمت گرفته شد.

مسأله دریفوس نمونه ای از نفوذ یهودیان در فرانسه است که گسترده تر شد و توانستند افسری متهم به خیانت و جاسوسی را از خیانت تبرئه و نشان افتخار به او بدهند. یهودیان تا سال ها بعد از این ماجرا بهره برداری کردند تا این که دولت فرانسه با طرح یهودیان برای تشکیل میهنی ملی برای آن ها در فلسطین موافقت کند و در نهایت هم توانستند دولت فرانسه را به صدور اعلامیه (وعده) “کامبو” قانع کنند. این اعلامیه مانند وعده بالفور است که در آن فرانسه رسما جنبش صهیونیسم را به رسمیت شناخت.

این اعلامیه پس از دیدارهای مکرر سوکولوف ـ از رهبران جنبش صهیونیسم و نماینده آن در پاریس ـ با ریبو نخست وزیر و جول کامبو مدیر کل وزارت امور خارجه فرانسه صادر شد. سوکولوف خواستار آن شد که حکومت فرانسه بیانیه ای مکتوب در حمایت از اهداف جنبش صهیونیسم در مورد تشکیل کشوری یهودی در فلسطین صادر کند که حکومت فرانسه نیز آن را پذیرفت و در چهارم ژوئن 1917 بیانیه ای در این خصوص منتشر ساخت و به صراحت از طرح صهیونیسم برای تشکیل میهنی ملی برای یهودیان در فلسطین حمایت کرد. از آن تاریخ به بعد همواره حکومت های فرانسه از ترس متهم شدن به یهودی ستیزی به این “باجگیری های” یهودیان تن داده اند.

 

سازمان های یهودی فرانسه

ویژگی اصلی جامعه یهودیان فرانسه در مقایسه با جامعه عرب ها و مسلمانان سازمان یافته بودن و همکاری گسترده آن ها با دیگر سازمان هاست. سازمان های یهودی فرانسه در همه عرصه ها و زمینه های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، دینی، قانونی و دانشجویی حضور دارند و اگر قرار باشد تجمعی در هر جایی صورت گیرد، سازمان و یا اتحادیه ای آن را سازماندهی کرده و همه یهودیان را بسیج می کند.

صد انجمن، اتحادیه و سازمان یهودی و صهیونیستی تنها در شهر پاریس فعال هستند و علاوه بر این احزاب سیاسی “اسرائیل” نیز در این شهر دفتر دارند. از معروف ترین این سازمان ها “جنبش صهیونیسم فرانسه” و “شورای نخبگان یهود به خاطر اسرائیل” است. از سال 1977 چند سازمان یهودی هم در یک سازمان ادغام شدند و سازمان جدیدی به نام “شورای نمایندگی نهادهای یهودی فرانسه” ( Le Conseil Representatif des Institutions Juives de France (CRIF ) را که روچیلد رهبر آن است، تاسیس کردند.

علی رغم نفوذ گسترده یهودیان در فرانسه و در زمینه های مختلف اما کم تر از نفوذ لابی یهود در آمریکاست. علت آن هم جمعیت یهودیان در هر کشور است، اما با این وجود نفوذ یهودیان در فرانسته گستردترین و بالاترین نفوذ آن ها در اروپا محسوب می شود. این رخنه یهودیان در فرانسه به گذشته دور باز می گردد و با زندگی یهودیان در جامعه فرانسه گره خورده است و این نفوذ و رخنه به دنبال تشکیل “اسرائیل” و مشارکت آن در حمله مشترک فرانسه و انگلیس به مصر افزایش یافت.

با این وجود، یهودیان فرانسه علی رغم برخورداری از حقوق یکسان با دیگر شهروندان فرانسوی، اما کاملا در جامعه فرانسه ادغام نشده اند و به خاطر ذوب نشدن شخصیت انسان یهودی در این جامعه همواره جدا از آن زندگی کرده و به توصیه بن گوریون در این خصوص عمل کرده اند.

بن گوریون می گوید:«ادغام در جوامعی که یهودیان در آن ها زندگی می کنند بزرگ ترین خطری است که یهودیان، امروزه با آن مواجهند.»

در خصوص مسأله فلسطین نیز باید گفت که نفوذ یهودیان در روزنامه ها و رسانه های گروهی فرانسه نمود بیش تری دارد.  

ژنرال دیگول پس از جنگ 1967 به نفوذ یهودیان و سیطره آن ها بر رسانه های فرانسه اعتراف می کند و همین امر باعث شد که یهودیان او را به یهودی ستیزی و آنتی سمیتیسم متهم کنند. همچنین نفوذ یهودیان در میان دولتمردان و سیاستمداران فرانسوی که منافع اقتصادی مرتبطی با یهودیان دارند، به خوبی آشکار است. آن ها نفوذ گسترده ای در داخل نهادهای اقتصادی و بانک های فرانسه دارند و همین امر به آن ها قدرت لازم را برای انتقاد از مواضع دولت فرانسه در قبال منازعه اسلامی ـ صهیونیستی می دهد. به گونه ای که سازمان های یهودی مدام از سال 1967 تا کنون از سیاست خارجی فرانسه انتقاد می کنند. البته با این وجود هم تعدادی از یهودیان فرانسه به مواضع احزاب سیاسی منتقد “اسرائیل” پایبند هستند.

 

وضعیت سیاسی یهودیان

یهودیان فرانسه در بیش تر جریان های سیاسی فرانسه حضور دارند از راستگرایان تندرو گرفته تا چپ گرایان تندرو، بلکه حتی برخی از آن ها مانند آلان کریوین (رهبر یکی از سازمان های ماوی) رهبری برخی جریان ها و احزاب سیاسی فرانسه را بر عهده دارند.

برخی عناصر یهودی نقش بزرگی در حیات سیاسی فرانسه داشتند و برخی از آن ها به مقام نخست وزیری رسیدند و می توان به امثال لیون پلوم، مندیس فرانس از حزب سوسیالیست، میشال دوبریه و لیو هامون از دیگولییین اشاره کرد.

از سوی دیگر، یهودیان فرانسه حضور ملموسی در مدیریت اتحادیه ها و سندیکاه ها و انجمن های دانشجویی دارند.

شایان ذکر است که انقلاب دانشجویان فرانسه در ماه می سال 1968 به رهبری عناصر یهودی چپگرا مانند کریوین وکوهین صورت گرفت.

 اما درصد آن ها نسبت به رأی دهندگان فرانسوی در مقایسه با درصد آن ها در آمریکا اندک است. یهودیان تنها 38/1 درصد رأی دهندگان فرانسوی را تشکیل می دهند، در حالی این این میزان در آمریکا 3 درصد است.

این میزان در پاریس و در برخی حوزه های انتخاباتی 17/15 درصد است . با این حال نفوذ یهودیان در فرانسه پس از نفوذ آن ها در آمریکا دومین نفوذ یهودیان در سطح جهان محسوب می شود. البته در این میان باید “اسرائیل” را استثنا ساخت، چون 80 درصد ساکنان را یهودیان تشکیل می دهند و اساسا حکومت به دست یهودیان است.

البته در این میان باید اشاره کرد که برخی سازمان های صهیونیستی فرانسه بارها برخی تاجران یهودی پاریس را که از کمک مالی به “اسرائیل” خودداری می کنند، کتک و شکنجه کرده اند و همچنین بارها به یهودیان مخالف صهیونیسم مانند کمکسیم رودنسون 
                                                                          
                   حمله کرده اند. در واقع حمایت یهودیان فرانسه از “اسرائیل” به گونه ای است که بیش تر آن ها “اسرائیل” را بر فرانسه ترجیح می دهند.

 

روابط یهودیان فرانسه

مهاجرت یهودیان فرانسه به “اسرائیل” قبل از برپایی آن سازمان یافته نبود، اما در جریان جنگ جهانی دوم برخی خانواده های یهودی مهاجرت خود را به فلسطین آغاز کردند و از اشغالگران آلمانی در فرانسه گریختند. تا زمان تاسیس رژیم صهیونیستی تنها 3943 یهودی به فلسطین مهاجرت کردند و بیش ترین مهاجران یهودی به فلسطین اشغالی در سال 1949 به ثبت رسید که طی این مدت 1653 یهودی به فلسطین اشغالی کوچ کردند. در دهه اول تشکیل رژیم صهیونیستی نیز تنها 7768 یهودی فرانسوی به فلسطین اشغالی مهاجرت کردند.

باید اشاره کرد که درصد یهودیان مهاجر فرانسوی به فلسطین اشغالی اندک است و بیش تر کسانی هم که از فرانسه به فلسطین اشغالی مهاجرت کرده اند، به خانواده ها و نزدیکانشان که از مناطق مختلف اروپا به سرزمین های اشغالی مهاجرت کرده بودند، پیوستند.

حتی برخی یهودیان مهاجر مصری، الجزایری و بقیه کشورهای عربی آفریقا ترجیح دادند که به جای مهاجرت به “اسرائیل” به فرانسه مهاجرت کنند. از پانصد یهودی فرانسوی درباره میزان آمادگی شان برای مهاجرت به “اسرائیل” سؤال شد که 54 درصد پاسخ منفی دادند و 33 درصد هم گفتند در صورت لزوم مهاجرت می کنند و 2 درصد هم اعلام کردند که به دلایل اعتقادی و 11 درصد هم گفتند به دلایل شخصی مهاجرت می کنند.

این بدان معناست که بیش از نیمی از یهودیان فرانسه مخالف مهاجرت به “اسرائیل” هستند. در این نظرسنجی از یهودیان سؤال شد که در صورتی که مجبور به مهاجرت شوند کجا را انتخاب می کنند که 35 درصد آمریکا، 16 درصد اروپای شمالی و انگلیس، 17 درصد بلژیک و سوئیس و کانادا، 8 درصد هم آمریکای لاتین، 13 درصد ایتالیا و اسپانیا و 7 درصد هم بقیه کشورها را انتخاب کردند و در این میان 4 درصد یهودیان از دادن پاسخ به این سؤال خودداری کردند. البته البته عدم رغبت یهودیان فرانسه برای مهاجرت به “اسرائیل” به معنای عدم حمایت آن ها از رژیم صهیونیستی نیست، بلکه آن ها ترجیح می دهند که در فرانسه بمانند و همچنان از این رژیم حمایت کنند. همچنین 39 درصد یهودیان فرانسه به زبان عبری صحبت نمی کنند. (البته باید گفت که عدم رغبت یهودیان برای مهاجرت به فلسطین اشغالی می توانند دلایل زیادی داشته باشد که مهم ترین آن دلایل امنتیی و مقاومت مردم مسلمان فلسطین است.)

بدون شک حضور 700 هزار یهودی در فرانسه بر تصمیمات سیاسی حکومت های فرانسه درباره منازعه فلسطین تاثیرگذار است. اکنو ن باید این سؤال را مطرح کرد که در این زمان که رئیس جمهور جدید فرانسه رسما با “اسرائیل” ابراز همدردی می کند و خود وی از یک مادر یهودی و همسرش یهودی است، این تاثیرگذاری یهودیان بر تصمیمات سیاسی فرانسه چگونه و تا چه حدی خواهد بود؟ در پاسخ به این سؤال جامعه عرب های فرانسه باید خود را سازمان یافته کرده و در احزاب سیاسی و سازمان های فرانسه مشارکت کند. در این حین بر نخبگان سیاسی فرانسه تاثیر خواهند گذارد و سارکوزی و غیره نخواهند توانست که مواضع مخالف مسائل جهان عرب اتخاذ کنند.

لینک کوتاه:

کپی شد