پنج شنبه 01/می/2025

نقش فرا منطقه ای اسراییل

سه‌شنبه 16-سپتامبر-2008

  به اعتقاد بسیاری از ناظران و تحلیل گران سیاسی جهان از جمله تحلیل گران رژیم صهیونیستی ، اسراییل در گرجستان به طور کاملا آشکاری شکست خورده است . نقش ملموس اسراییل در تحریک گرجستان و رییس جمهور این کشور مخاییل ساکاشویلی به جنگ علیه اوستیا و ارسال کمک ها و اعزام کارشناسان نظامی به این کشور اکنون به اثبات رسیده است . اسراییل دوستان نزدیکی در دولت گرجستان دارد و ساکاشویلی افتخار می کند که گذشتگانش یهودی بوده اند و در کابینه این دولت بسیاری از وزرا یهودی هستند و قبلا به عنوان شهروند اسراییلی در این رژیم زندگی می کردند و اکنون دارای تابعیت اسراییلی نیز هستند.

بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی مداخله اسراییل نه تنها به گرجستان محدود نشده بلکه خود روسیه نیز از مداخله صهیونیست ها در امان نمانده است . بلاروس و اوکراین و جمهوری های بالتیک و بعضی از جمهوری های مسلمان نشین نیز تحت تاثیر این رژیم قرار گرفتند. هر ناظر و کارشناسی از حجم روابط میان اسراییل و این جمهوری ها شگفت زده می شود که این موضوع نشان می دهد که صهیونیست ها در سطح سیاسی و بین المللی تا چه اندازه در برقراری روابط با بسیاری از کشورها فعال هستند. از همان آغاز تاسیس این رژیم، صهیونیست ها نقش خود را بسیار فراتر از منطقه خاورمیانه ترسیم کرده بودند و نقش و تاثیر خود را بسیار گسترده تر و فراگیرتر از آن می دانستند که تنها به صورت رژِیمی در آید که در خط مقدم کشورهای استعمارگر علیه کشورهای منطقه به ایفای نقش بپردازد . از همین زاویه این رژیم به سطح بین الملل راه یافت و به برقراری روابط اقتصادی و نظامی با بسیاری از کشورهای جهان در آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین پرداخت . در جنگ ویتنام علیه ویت کنک ها و ویتنام جنوبی مشارکت جست و روابط صمیمانه ای با دولت شیلی در دوران حکومت پینوشه برقرار کرد و به حمایت از سازمان های نژاد پرست در آفریقای جنوبی و رودزیا پرداخت . این رژیم اکنون نیز به صدور و انتقال تکنولوژِی و اسلحه به کشورهای بی شماری از جمله چین و هند و انعقاد پیمان همکاری های اقتصادی و نظامی و فن آوری با آنان می پردازد و اینک می توان نتیجه گرفت که نقش اسراییل از منطقه فراتر رفته و به سطح جهانی رسیده است و این درست همان چیزی است که کشورهای عرب و گروه های فلسطینی باید به آن به دیده عبرت بنگرند و از آن درس بگیرند . تمامی شواهد و قراین نشان می دهد که این امکان وجود دارد که اسراییل از نظر وابستگی های اقتصادی و نظامی و سیاسی به آمریکا و کشورهای غربی به استقلال و خودکفایی دست یابد که این امر در آینده بر طبیعت درگیری میان فلسطینیان و صهیونیست ها تاثیرات جدیدی را برجای خواهد گذاشت و این تاثیرات مسلما ساده نخواهد بود بلکه بسیار گسترده و عمیق خواهد بود و تاثیر بسیاری بر درگیرها و اشکال و مضامین آن برجای می گذارد.

اسراییل از جوامع یهودی در داخل کشورهای جهان به زشت ترین وجه به نفع خود سود می برد و این رژیم این جوامع را سازمان دهی و در جهت تشکیل گروه های صاحب نفوذ و نیروهای فشار بر دولت های این کشورها سوق می دهد و از سوی دیگر از وجود این جوامع در جهت برقراری روابط و ایجاد همکاری با این دولت ها سود فراوان می برد و دقیقا آنان را برای راهبرد سیاسی و اهداف خود به کار می گیرد که توانسته است از این ترفند نتایج ملموسی را به دست آورد . این گونه تلاش های صهیونیست ها موجب شده است که این سوال که چرا کشورهای عرب از جوامع عربی در کشورهای جهان سود نمی برد تا بتوانند به منافع ملی خود دست یابند ؛ در ذهن تحلیل گران و نویسندگان عرب نقش بسته است .

شاید این یک خوش شانسی باشد که شخصیت هایی مانند پوتین و جانشینش مدودف و بسیاری از رهبران و کسانی که زمام امور را در اختیار دارند می خواهند با زوگویی ها و خودکامگی های آمریکا و یکه تازی های این کشور در سطح بین الملل به مقابله پردازند و باردیگر وارد عرصه مسابقات تسلیحاتی و جنگ سرد با ویژگی های جدید شوند . کشورهای عرب باید از فرصت جدید پیش آمده در عرصه بین المللی به خوبی استفاده کنند و قواعد بازی با اسراییل را تغییر دهند و وارد عرصه های بین المللی شوند.

ما در این جا باز به گرجستان و نقش اسراییل در این کشور می پردازیم : پایگاه خبری ان . ان . سی اسراییل در چهاردهم اوت به این نکته تاکید ورزدید بود که نتایج جنگ قفقاز به مثابه حلقه ای از سلسله شکست های پیاپی اسراییل به دنبال ناکامی در سرکوب انتفاضه فلسطینیان و جنگ تابستان 2006 لبنان می باشد ولی اکنون این سوال مطرح است که آیا اسراییل در مقابل این شکست ها زانو خواهد زد و تسلیم خواهد شد و نقش خود در گستره جهانی را متوقف خواهد کرد ؟ قطعا هرگز! زیرا این نقش بسیاری از اهداف این رژیم را در جوانب مختلف عملی و منافعش را تامین می کند . این رژیم در جهت پیشرفت اقتصادی و استقلال خود خواهد کوشید و به مسیر پیشرفت تکنولوژی به خصوص در راستای فن آوری نظامی ادامه خواهد داد و افق های وسیعی را در روابط سیاسی خواهد گشود که به صورت پشتوانه سیاسی برای این رژیم در خواهد آمد . آیا ما از این تجربه به اندازه کافی درس خواهیم گرفت؟    

لینک کوتاه:

کپی شد